انسانها اساساً نسبت به اموال خود، علاقه درونی دارند و همواره بین مال و مالك، یک وابستگی و رابطهای وجود دارد كه این رابطه، به مالك مال این توانایی را میدهد كه بتواند هر گونه دخل و تصرفی را در مال خود بنماید. بنابراین عواملی كه باعث تحدید این تصرفات شود، از سوی مالك قابل پذیرش نبوده و با حقوق مالکانه در تعارض است.
رابطه بین انسانها و اموالشان، مطابق قوانین ایران و همچنین احکام شرع مقدس اسلام به عنوان مالكیت خصوصی پذیرفته شده است.
ماده 30 ق.م بیان میدارد: «هر مالكی نسبت به مایملك خود حق همه گونه تصرف و انتفاع دارد مگر در مواردی كه قانون استثناء كرده باشد».
این ماده بیانگر پذیرش مالکیت افراد نسبت به اموالشان از سوی قانونگذار بوده كه از آن به عنوان اصل تسلیط تعبیر می شود، هر چند این اصل با استثنائاتی نیز محدود شده است.
قانون مدنی ضمن محترم شناختن مالكیت خصوصی افراد، هر گونه تجاوز و تعرض به مالكیت آنها را ممنوع دانسته و برای متجاوزان مسئولیتهای كیفری و حقوقی در نظر گرفته است.
مالكین اموال با عنایت به ماده 30 ق.م حق همهگونه تصرف در اموال خود را دارند اما از طرفی با وضع ماده 132 ق.م كه معروف به قاعده لاضرر میباشد، این تصرفات محدود شده است.
ماده 132 ق.م بیان میدارد:«كسی نمیتواند در ملك خود تصرفی كند كه مستلزم تضرر همسایه شود مگر تصرفی كه بقدر متعارف و برای رفع حاجت یا رفع ضرر از خود باشد».
این پایان نامه در سه فصل مستقل ارائه میگردد. در فصل اول به تعاریف و مفاهیمی چون تملك، مالكیت، دولت و سازمانهای دولتی، مفهوم برنامههای عمومی عمرانی و نظامی و همچنین حقوق عینی و اوصاف و اقسام آن به صورت مبسوط در سه مبحث میپردازیم.
در فصل دوم كه از چهار مبحث تشكیل گردیده است، تشریفات قانونی و نحوه تملك اراضی توسط دولت بیان شده و شرایط و ضوابط تملك توسط دستگاههای اجرایی و روش های پرداخت حقوق مالكین در راستای اجرای این گونه طرحها و همچنین استثنائات وارده بر رعایت تشریفات قانونی تملك توضیح داده میشود و در خاتمهی این فصل به دعاوی كه ممكن است در راستای تملك اراضی پیش آید پرداخته میشود.
فرضیات تحقیق
عمده بحث این فصل توضیح این مطلب است كه تشریفات تملك اراضی اشخاص در اجرای طرحهای عمومی و دولتی كدام است؟ و پاسخ به سؤالاتی از قبیل اینكه نحوهی تملك دولت در صورت توافق و یا عدم توافق صاحبان حقوق مالكانه با دولت چگونه است؟ روشهای پرداخت حقوق مالكین شامل چه مواردی است؟ و اینكه آیا اصولاً تصرف، پیش از پرداخت غرامت از سوی دستگاههای اجرایی از لحاظ قانونی ممكن است به این سؤالات و پرسشهای مشابه در این فصل به صورت تفصیل پاسخ خواهیم داد.
در فصل سوم نیز مبانی فقهی مورد بحث تعارض تملك اراضی توسط سازمانهای دولتی با حقوق مالكانه اشخاص و مبانی فقهی تقدم حقوق خصوصی بر حقوق عمومی و همچنین مبانی تقدم حقوق عمومی بر حقوق خصوصی با توجه به قواعد فقهی در دو مبحث بررسی میگردد و به این موضوع پرداخته میشود كه آیا تملك اراضی اشخاص توسط سازمانهای عمومی و دولتی با اصل حاكمیت اراده منطبق میباشد و به بررسی قواعدی چون قاعده تسلیط و ضمان ید در توجیه تقدم حقوق خصوصی بر حقوق عمومی و همچنین بیان قواعدی چون قاعده لاضرر و ولایت حاكم بر ممتنع در توجیه تقدم حقوق خصوصی پرداخته خواهد شد.
پاسخ فرضیات
در این پایان نامه به فرضیههایی از جمله اینكه تملك اراضی اشخاص توسط سازمانهای عمومی و دولتی با اصل حاكمیت اراده منطبق نمیباشد و اینكه طبق قانون تملك اراضی و املاك در اجرای طرحهای عمومی و دولتی تصویب طرح در كمیسیون مربوطه، انجام كارشناسی و در صورت اعتراض، انجام كارشناسی توسط هیئت سه نفره و سپس پرداخت مبلغ ارزش ملك براساس نظریه كارشناسی، از جمله تشریفات تملك اراضی توسط نهادهای عمومی و دولتی است و سایر مواردی از این قبیل بررسی خواهد شد.
شایان ذكر است كه در مورد تملك اراضی توسط سازمان های دولتی و تعارض آن با حقوق مالكانه اشخاص تحقیق مستقلی انجام نشده است. لیكن در برخی آثار حقوقی اشاراتی به آن شده است كه در ذیل به برخی موارد اشاره میشود:
1- كاتوزیان، ناصر، اموال و مالكیت، انتشارات میزان، چاپ دهم، سال1384، ص 148 بیان میدارد: «به همان نسبت كه دخالت دولت در امور اقتصادی و تجاری فزونی مییابد و فكر ملی شدن صنایع تقویت میشود، مالكیت خصوصی نیز محدود میگردد و گاه نیز مالكان را ناچار به واگذاری حق خود میكنند.»