حمل و نقل با کشتی به علل مختلف از جمله پاکیزی و صرفه اقتصادی مورد پسند و مقبولیت عام است و حالیه نیز بخش عظیمی از محمولههای مورد انتقال را مواد سوختی، شیمیایی یا حتی انسانها تشکیل میدهند که همواره در معرض تصادفات و سوانحی هستند که میتوانند باعث بروز خسارات به سرنشینان، آبهای متعلق به کشورهای ساحلی یا محیطزیست آبهای دریا و رودخانهها شوند. حوادث ممکن است در نتیجه عوامل طبیعی یا اشتباهات انسانی به خاطر عدم رعایت مقررات فنی در ایمن سازی کالاهای در حال حمل رخ دهند؛ با قبول این اصل که بروز حادثه در هر حال اجتناب ناپذیر میباشد و حوادث هم منجر به خسارت و ضرر و زیان میشوند؛ پس باید ابتدا تدابیری اندیشید تا بروز تصادفات را کاهش داده و پس از آن و در صورت رخداد، باید کوشید تا عمق و تبعات ناشی از آن ناچیز باشد؛ از طرف دیگر نیز باید به فوریت مسبب حادثه شناسایی تا با الزام وی به جبران خسارت از هر نوعی که باشد از بار ضررهای وارده کاهش داده شود. البته منظور از حوادثی که حول آن تحقیق خواهد شد صرفاً حوادثی هستند که نشات گرفته شده از برخورد و تصادم کشتیها با یک کشتی دیگر یا تاسیسات از قبیل اسکلهها، بنادر و سکوهای نفتی است. به این علت که در این تصادفات خساراتی با تبعات مالی و زیست محیطی بروز میکند از حیث فن حقوق نیز باید دانست که مثلاً یک وکیل یا مراجع قضایی رسیدگی کننده چه حق و حقوق مفروضی را برای دو طرف حادثه در نظر بگیرند. در حوادث دریایی به دلیل تبعات سنگین مالی که گاهی از حیث زمانی نیز به درازا میکشد اشتباه در طرف دعوی، مرجع صالح یا استنادات قانونی ضایعات مالی و زمانی جبران ناپذیر و مضاعفی را بر پیکر زیاندیده وارد میآورد. بنابراین لازم است وکلا و قضات محترم دادگستری در چنین موقعیتی به وظایف و حقوق طرفین آشنا و آگاه باشند. ضمناً اجبار مسبب حادثه به جبران خسارت از هر نوعی که باشد ضمن اینکه کمی از بار مشکلات زیاندیده میکاهد به دیگر متصدیان حمل این هشدار و یادآوری را نیز میدهد که در صورت بروز حادثه، باید مافات و خسارات را جبران کرد و این الزام به پرداخت یا الزام به جلب رضایت زیاندیده تکلیف سنگینی بوده که نگرانی از دچار شدن به آن ممکن است برخی عملیات و رفتارهای جسارت آمیز و متهورانه را کاهش دهد. مهمتر اینکه مسئولین قوای مقننه و اجرائیه را بر آن خواهد داشت که با وضع قوانین و مقررات حمایتی هر گونه ضرری جبران شود و آنها را ترغیب به همکاریهای بینالمللی خواهد کرد. در پایان نیز هر ذینفعی میداند که خسارات خویش از هر نوع که باشد را بر مسبب حادثه تحمیل خواهد کرد، و این اطمینان خاطر امنیت اجتماعی به همراه خواهد آورد؛ و نیز اهرم اطمینانی برای جلوگیری از حوادث مشابه ایجاد خواهد شد. در این تحقیق سعی میشود مکانیسمهای مختلف دریافت خسارات مورد ارزیابی قرار بگیرد.
حق دسترسی آزاد به اطلاعات موجود در موسسات عمومی و دولتی برای اولین بار در قانون سوئد و در سال 1766 برای روزنامه نگاران این کشور به رسمیت شناخته شد. در سالهای اخیر تلاش های جهانی و منطقه ای بسیاری از سوی دولتها در به رسمیت شناختن این حق صورت گرفته است. این تلاش ها در سالهای اخیر با شدت بیشتری از سوی دولتها پیگیری شده است.
اهمیت آزادی اطلاعات و اینکه حق دسترسی به اطلاعات از جمله حقوق شهروندی است که به شهروندان حق دست یازیدن به اطلاعات درست و کارآمد در خصوص مسائل و حوادث داخلی و بین المللی و نیز آزادی هایی نظیر آزادی چاپ و نشر ، ممنوعیت سانسور،کوشش در سلامت مطبوعات و جلوگیری از محدودیت ها در دسترسی به اطلاعات و قانونمند کردن وسایل ارتباط جمعی در رساندن اطلاعات را می دهد.
در این میان دولتها با رویکرد حفظ کشور و موارد امنیتی همیشه در راستای ایجاد محدودیت در دست یافتن اطلاعات توسط مردم گام برداشته اند. از جمله مواردی که دولتها به بهانه آنها دسترسی آزاد به اطلاعات را بامحدودیت روبرو می سازند عبارتند از:
حمایت از امنیت ملی و سیاست خارجی ، حمایت از حریم خصوصی افراد ، حمایت از اسرار دولتی ، حمایت از مالکیت های فکری و منافع اقتصادی ، حمایت از تحقیقات قانونی که در ابتدا باید سری بمانند، حمایت از سلامت افراد جامعه ،دلایل استراتژیک منطقه ای و جهانی و دلایل مذهبی-دینی و همچنین حمایت از سری ماندن اطلاعاتی که سری ماندنش نفع عمومی و نفع خاصی دارد و… .
اهمیت حق دسترسی آزاد به اطلاعات و حق بر دانستن در جهت تامین رفاه و آسایش عمومی و در نتیجه تحقق دموکراسی واقعی ، با توجه به نقش محدود کننده ای که دولتها در جهت اعمال این حق بازی می کنند موجب شده که مبادرت به تنظیم و تدوین پایان نامه نمایم.
بر این اساس این کار مشتمل بر دو بخش و هر بخش مشتمل بر چهار فصل و هر فصل در بردارنده ی مباحث و گفتارهایی می باشد. در بخش اول به کلیات موضوع (مفهوم ، مبانی،منابع و لوازم مورد نیاز برای تحقق دسترسی آزاد به اطلاعات با بررسی تطبیقی کشور ها) پرداخته شده است. بخش دوم مربوط به فواید و مضرات دسترسی آزاد به اطلاعات با توجه به عوامل و موانع دسترسی به اطلاعات، ضمن توجه به اصل حاکمیت دولتها و نقشی که رسانه های جمعی در راستای ایجاد محدودیت های دسترسی به اطلاعات بازی می کنند.
بیان مساله
دانستن اطلاعات ، حق بشری و مسلم هر انسانی است که بر روی این کره ی خاکی زندگی می کند. حق دسترسی به اطلاعات موجب می شودکه انسان از دنیای دور و اطراف خود و هر آنچه که در کشورش رخ می دهدآگاه شود. دسترسی به اطلاعات باعث مشارکت موثر مردم در امور و اداره کشور می شود.طوری که مردم باآگاهی بیشتر و باچشم باز با شرکت در انتخابات و تصمیمات کشور ،موجب تحقق دموکراسی واقعی را فراهم می آورند. اما نگرانی های دولتها موجب می شود که با تکنیک های حاکمیتی محدود کننده و بعضاٌ ممنوع کننده ، این حق بشری را از مردم خود سلب کنند.اکثریت دولتها ازدسترسی سریع و آسان به اطلاعات در موارد سیاسی ، اقتصادی ،امنیتی ، ملی و مورادی که احتمالاٌ ضربه به نظام و پیکره ی یک کشور وارد می کند جلوگیری به عمل می آورند.
این محدودیت ها گاهی یک ممانعت تمام عیار و بر خلاف موازین بین المللی و حقوق بشری است و با اینکه حق دسترسی آزاد به اطلاعات مکرراٌ در قوانین کشور ها تکرار و تصویب شده ، اما در عمل ظاهراٌ دست یافتن سریع و صحیح به اطلاعات کارآمد ، افسانه ای بیش نخواهد بود.
به وضوح دیده می شود، نبود یک ضمانت اجرای واقعی در جهت تحقق حق دسترسی آزاد به اطلاعات ،بزرگترین مشکل در راه رسیدن به این آرمان حقوق بشری است که ارتباط مستقیمی با اصل حاکمیت دولتها دارد.
-پیشگفتار
ذرت با نام انگلیسی(corn) و اسم علمی zea mays از خانواده غلات (Poaceae) و یکی از چهار غله عمده جهان بوده و بعد از گندم و برنج تولید آن در دنیا مقام سوم را داراست(Duvick and Cassman, 1999).
خاستگاه ذرت قاره آمریکا و جنوب مکزیک است و پیشینه کشت آن به 8 تا 10 هزار سال پیش می رسد (Tollenaar and Dwyer, 1999). قدیمی ترین آثارباستان شناسی ذرت از مکزیک بدست آمده است. نام گونه ذرت (mays) از واژه mahis گرفته شده که نام قبیله ای در قاره آمریکاست. در سال 1492 میلادی هنگامی که کریستف کلمب به کوبا رسید مشاهده کرد که بومی ها ذرت تولید می کنند، او نام mahis را به ذرت داد، این نام بعدها بصورت mays تغییر یافت و هم اکنون در زبان انگلیسی بصورت maize نوشته می شود، احتمال دارد که بذر ذرت بوسیله کریستف کلمب از آمریکا به اروپا آورده شده باشد، زیرا از سال 1500 میلادی به بعد کشت ذرت در اسپانیا و ایتالیا رواج یافته است، در اوایل سده شانزدهم میلادی، ذرت بوسیله بازرگانان پرتقالی به جنوب آسیا راه یافته است و در امتداد جاده ابریشم به منطقه هیمالیا رفته است (FAO,2000).
این گیاه به علت ارزش غذایی خاصی که دارد مورد توجه کشورهای مکزیک، پرو، کشورهای آمریکای مرکزی و اغلب کشورهای آمریکای جنوبی قرار دارد، طبق شواهد مختلف و متعدد چنین به نظر می رسد که کشت و کار ذرت قرن ها قبل توسط بومیان این مناطق نیز رواج داشته و آنها در اصلاح آن سهم زیادی داشته اند و حتی ارقامی از آن تهیه کرده اند، ذرتی که مورد توجه خاص سفید پوستان قرار گرفته است ذرت دندان اسبی بوده که دارای قدرت تطابق پذیری بیشتری با شرایط مختلف آب و هوایی است، ذرت از لحاظ فتوسنتزی گیاهی چهار کربنه است و گرچه دامنه سازگاری آن گسترده است ولی در اقلیم های گرمسیری و نیمه گرمسیری رشد بهتری می کند، ذرت از جمله گیاهانی می باشد که عملکرد دانه آن در عرض های جغرافیایی بالاتر از خواستگاه خویش زیادتر می باشد، این موضوع بیانگر توسعه اقتصادی واستفاده بیشتر از نهاده ها در تولید این محصول در عرض های جغرافیایی بالاتر است و هر چند طول دوره روشنایی زیادتر و فصل رشد طولانی تر هم در این امر موثر بوده اند، به دلیل استعداد زیاد در تولید دانه، ذرت را پادشاه غلات نامیده اند، در بین غلات، ذرت بیشترین تنوع در مصرف را داراست، زیرا ذرت افزون بر مصرف به عنوان غذای انسان (کنسرو یا تهیه غذا در خانه) و به عنوان علوفه برای دام ها، در صنایع تخمیر و تهیه فرآورده های متنوع صنعتی از جمله اتانول نیز مورد استفاده قرار می گیرد، به نظر می رسد اهمیت ذرت در آینده زیادتر شود زیرا در کشورهای فقیر غذای اصلی است و در کشورهای غنی برای تولید پروتئین حیوانی ضروری است، سالیانه بیش از صد میلیون هکتار از اراضی زراعی دنیا به کشت ذرت اختصاص پیدا می کند و بعد از گندم بزرگترین سطح کشت را اشغال می کند، در حالیکه تولید محصول آن بعد از گندم و برنج قرار دارد (Evan et al., 2005).
کشورهای ایالات متحده، شوروی سابق، رومانی، یوگسلاوی، مجارستان، ایتالیا، چین، برزیل، مکزیک، آفریقای جنوبی، آرژانتین، هند و اندونزی عمده ترین تولید کنندگان ذرت می باشند، دلیل اصلی این پراکندگی زیاد وجود محسنات فراوان ذرت می باشد، این دلایل شامل عملکرد زیاد در واحد کار انجام شده و واحد سطح می باشد(Iqbal et al., 2004). ذرت یک منبع غذایی قابل متراکم شدن است و به راحتی قابل انتقال است، پوسته های روی بلال، آن را در برابر پرندگان و باران محافظت می کنند، ذرت را می توان طی یک دوره طولانی، برداشت و ذخیره کرد، همچنین می توان به آن اجازه داد تا در مزرعه کاملاً خشک شود تا برداشت به راحتی صورت گیرد، ترکیب شیمیایی دانه ذرت به طور متوسط شامل 13% آب, 59% نشاسته، 10% پروتئین خام, 5% چربی، 4% پنتوزان, 3% دکسترین, 2% سلولز خام, 2% قند و 2% خاکستر می باشد (نورمحمدی و همکاران, 1380).
1-2-ویژگی های گیاه شناسی ذرت
ذرت گیاهی تک لپه و یکساله از خانواده گرامینه است که دارای تنوع فنوتیپی بسیار زیادی است، ارقامی از ذرت با طول ساقه 60 سانتی متر و7 برگ تا ارقامی با ارتفاع 7 متر و 48 برگ وجود دارد، طول برگها از 30 تا 150 سانتی متر و عرض آنها از 4 تا 15 سانتیمتر متغیر است (راشد محصل و همکاران، 1376). این تنوع فنوتیپی زیاد، امکان گزینش فنوتیپ های مورد نظر را با ویژگی های مطلوب فراهم می سازد، در ارقام تجاری بطور معمول ارتفاع ساقه 2 تا 3 متر با 16 تا 23 برگ است(Tollenaar and Dwyer, 1999). گل آذین ذرت از گل آذین گندم و جو بطور کامل متمایز است و اندام های نر و ماده در نقاط گوناگون یک بوته قرار گرفته اند، اندام نر ذرت که گل تاجی نامیده می شود، به صورت خوشه در بخش انتهایی بوته قرار دارد به گونه ای که گرده افشانی توسط باد تسهیل می گردد، در هر سنبلک گل تاجی دوگلچه نر وجود دارد. گل تاجی قبل از ظاهر شدن در داخل غلاف برگ انتهایی است و پس از کامل شدن رشد به تدریج از غلاف برگ انتهایی خارج می شود، هر گلچه نر ذرت در بر گیرنده سه پرچم است و مادگی در آن تحلیل رفته و اثری از برون پوشینه در آن دیده نمی شود، هر گل تاجی ممکن است بیش از 25 میلیون دانه گرده تولید کند که این تعداد دانه گرده صرف تلقیح حدود 800 تا 1000 بذر می شود (بیکی و همکاران،1390). در مرحله گلدهی، هر بوته روزانه تا 10 میلیون دانه گرده تولید می کند (Tollenaar and Dwyer, 1999). گل آذین ماده ذرت بصورت سنبله است که به آن بلال گفته می شود. به طور معمول در ارقام تجاری بیش از یک بلال تولید نمی شود، هر چند آغازه تا 8 بلال در جوانه های جانبی هر ساقه ذرت ممکن است تشکیل شود، بلال از جوانه های جانبی موجود در زاویه برگ ها منشا می گیرد و بطور معمول 5/0 تا یک متر (به فاصله 5 تا 7 برگ) پایین تر از گل تاجی قرار دارد (Tollenaar and Dwyer, 1999). بلال دارای محور استوانه ای و ضخیمی است، بر روی محور بلال سنبلک هایی قرار دارند که هر کدام دارای دوگلچه است، یکی از گلچه ها عقیم و دیگری بارور می باشد، بنابراین تعداد ردیف های دانه در هر بلال زوج است، هر گلچه دارای برون پوشینه و مادگی است، ولی فاقد پرچم می باشد، مادگی شامل کلاله، خامه و تخمدان است، خامه رشد طولی زیادی کرده و رشته ای بنام ابریشم (silk) بطول 10 تا 20 سانتی متر را بوجود می آورد که به مجموع این رشته ها کاکل می گویند، طول رشته های تلقیح نشده کاکل ممکن است به نیم تا 75 سانتی متر هم برسد، رشته های کاکل با کرک های ریزی پوشیده شده و مرطوب و چسبناک است و این امر باعث سهولت دریافت دانه گرده بوسیله آنها می شود، اگر رشته های کاکل با دانه گرده تماس پیدا نکند همچنان تا مدتی به رشد طولی خود ادامه می دهند ولی بعد از تماس با دانه گرده رشد طولی آن متوقف شده رنگشان از نقره ای به قهوه ای تبدیل می شود و به تدریج خشک می شوند(Doebley, 2006). نزدیک به 95 درصد گل های ماده بارور در ذرت از راه دگر گرده افشانی و باقی مانده از راه خود گرده افشانی تلقیح می شوند (بیکی و همکاران،1390).
بیان مساله:
علم حقوق با همه جنبه های زندگی ما سروکار دارد که ورزش هم از آن مستثنی نیست. امروزه با رشد و توسعه ورزش حرفه ای ، بسیاری از مردم زندگیشان را از این طریق می گذرانند و با آگاهی از حقوق فردی ، می توانند منافع خود را در دعاوی حقوقی به طور فزاینده ای حفظ کنند.
امروزه زنان و مردان ورزشکار به حقوق توجه زیادی داشته و انتظارات آنها از حقوق نسبت به گذشته متفاوت است. قانون بر همه ی جنبه های ورزشی ، سازمان های ورزشی ، ورزشکاران ، دست اندرکاران ورزش و تماشاچیان تاثیرگذار است. توسعه قانون گذاری در حوزه هایی مانند حامی گری ، حق پخش ، قرارداد ، بیمه ورزشی ، حفاظت از کودک ، حریم خصوصی و تبعیض ، با همراهی قوانین جدید مسئولیت مدنی و تاکید فزاینده بر مدیریت خطر ، حتی بهترین شیوه های اداره سازمان های ورزشی را نیز به چالش می کشد. این پژوهش درباره حقوق و مسئولیت افرادی که با ورزش سروکار دارند بحث می کند ، و بعضی اصول و مفاهیم حقوقی مربوط به ورزش را معرفی می نماید.
منظور از حقوق ورزشی مجموعه مقرراتی است که بر تمامی امور ورزش حاکم است ، اعم از ورزشکاران ، مدیران فنی ، تماشاگران ، مدیریت های ستادی ورزش ، پزشکان ورزشی ، سازندگان لوازم ورزشی و فروشندگان لوازم ورزشی و کارکنان سازمان های ورزشی . به عبارت دیگر ، حقوق ورزشی یعنی مجموعه قواعد و قوانین حاکم بر کل ورزش.
در این رساله مجموعه قواعد و قوانین حاکم بر ورزشکاران، تماشاگران، سازندگان لوازم ورزشی ، مدیران فنی و پزشکان ورزشی مورد بررسی قرار گرفته است.
سوالات:
1-آیا برای اینکه اعمال ورزشی جزو بند 3 م 59 قرار گیرد شروطی ورای شروط موجوددر این ماده لازم است؟
2-آیا می توان بند 3 م 59 را به تماشاگران و مربیان و داوران تعمیم داد؟
3-آیا براساس حقوق مقایسه ای و با نگاه به حقوق آمریکا در این زمینه میتوان پیشنهاداتی برای قانونگذار داخلی مطرح کرد؟
فرضیه ها:
1-بله شروطی مانند رعایت زمان،مکان و استفاده صحیح از ابزار آلات ورزشی نیز وجود دارد.
2-بله می توان بند 3 م 59 را به تماشاگران و مربیان و داوران تعمیم داد.
3-بله براساس حقوق مقایسه ای و با نگاه به حقوق آمریکا در این زمینه میتوان پیشنهاداتی برای قانونگذار داخلی مطرح کرد.
روش تحقیق:
روش کار بصورت مطالعه کتابخانه ای در رشته حقوق ورزش در ایران و ایالات متحده ، بیان شباهت ها و تفاوت های موجود و بعضا اظهارنظرها و بررسی پرونده های موجود در این زمینه می باشد.
ضرورت تحقیق:
نظر به اینکه حوادث ورزشی جزو امور عادی و اجتناب ناپذیر ورزش است ولی رسیدگی وقوع جرم چگونگی پیشگیری و مجازات آن کمتر مورد توجه محققان و کتب حقوقی قرار گرفته است. لزوم تحقیق و بررسی در مورد بند 3 م 59 ضروری به نظر می رسد .
اهداف تحقیق:
در حقوق جزا عللی وجود دارند که وجود آنها باعث از بین رفتن جرم می شود حال با بررسی این موضوع در پی آن هستیم که این فعالیت های ورزشی چه اعمالی هستند که شامل بند 3 م 59 خواهد شد و چه اعمالی از حیطه این جرم خارج و جرم تلقی می شود. به هر حال هدف از تقریر این سطور در این مجال بیان این امر بود که هر چند که هدف کلی از تقریر و جمع آوری این مجموعه اطاعت از مقررات و قوانین بوده اما هدف والا و عالی قطعا ً گشودن گره ای از گره های موجود در قانون می باشد. پر واضح است نگارش چنین مجموعه ای قطعا ً ضعف و کاستی هایی را داراست.
توجیه پلان:
بیان مطالب مهم در 3 فصل می باشد که بدین شرح است:
فصل نخست: درباره مبانی حقوق ورزشی و تاریخچه ورزش و ارتباط آن با علم حقوق و آشنایی با محیط حقوق ورزشی و قوانین و مقررات مربوطه می باشد.
فصل دوم: در مورد مسئولیت های قانونی در ورزش و عناصر تشکیل دهنده جرم در اعمال ورزشی و تفکیک اعمال عمدی و غیر عمدی در فعالیت های ورزشی می باشد.
فصل سوم: در مورد علت جرم نبودن حوادث ورزشی در حقوق ایران و آمریکا و نظریات متعدد فقها و حقوقدانان و آراء مربوط در این زمینه و شرایط حاکم به بند 3 م 59 می باشد.
:
الف) بیان مسئله
انسان به عنوان اشرف مخلوقات، از یک سو استقلال فردی دارد و از سوی دیگر، به اعتبار آنکه در جامعه و در ارتباط با دیگران زندگی میکند موجودی اجتماعی است. این طبیعت دوگانه انسان از یک طرف از هم جدا و از طرف دیگر چنان به هم آمیخته شده است که گریزی از جمع بین این دو ویژگی نیست و جامعه، ناگزیر از پذیرش استقلال فردی وی و پای بندی به التزامات ناشی از این استقلال فردی است.
در مقام حضور انسان است که حق انسان نسبت به تمامیت مادی و معنوی خود معنی و مفهوم پیدا میکند؛ انسانی که در خفا و خلوت و به دور از چشمان دیگران و بدون ارتباط با افراد نوع بشر زندگی کند طرح بحث حریم خصوصیدر مورد وی بیمعناست.
حریم خصوصی را میتوان یکی از بنیادیترین و اساسیترین حقوق بشری تلقی کرد که با شخصیت وی ارتباط مستقیم و تنگانگی دارد.حق انسان به تنها بودن و با خود بودن به وسیله دیگران مورد احترام قرار گرفتن و به دور از چشم و نگاه کنترل کننده دیگران و رها از تجسس و تفتیش دیگران زیستن، حقی است که لازمه یک شخصیت مستقل به شمار میآید. حریم خصوصی، با آزادی و استقلال انسان و حق تعیین سرنوشت برای خود نیز ارتباط ملازمی دارد و اساساً شخصیت انسان در پرتو این مفهوم معنی مییابد.
طبق ماده 13 اعلامیه جهانی حقوق بشر: «هر کس حق زندگی خصوصی آزدای و امنیت شخصی دارد». نکته مهم در مورد حریم خصوصی آن است که مفهوم و قلمرو این بعد از حق انسان نیز به دنبال تحولات و پیشرفتهایی که به زمان در زمینههای علمی، اجتماعی و اقتصادی، صورت گرفته است تحت تأثیر قرار گرفته است. لذا، مفهوم و قلمرو حریم خصوصی در جامعه پیشرفته و متمدن امروزی با مفهوم و قلمرو آن در جامعه سنتی سابق متفاوت میباشد. کما اینکه مفهوم و قلمرو آن در دنیای کنونی در یک جامعه توسعه یافته، با جامعه عقب مانده یا در حال توسعه میتواند متفاوت باشد؛ دلیل این تفاوت، آن است که تکنولوژی مدرن امروزی،علاوه بر پلیس، مردم را قادر ساخته است که به طور مخفیانه، بر اعمال مردم نظارت کنند و اطلاعات محرمانهای را درباره زندگی اشخاص به دست آورند که اصولاً چنین حقی را ندارند. استفاده از دستگاههای عکسبرداری مخفیانه مثل تلفنهای همراه دارای دستگاه فیلمبرداری و عکسبرداری، استفاده از پست الکترونیکی و دیگر شیوههای الکترونیکی برقراری ارتباط از دستاوردهای تکنولوژی امروزی است که میتوان گفت تکنولوژی مدرن قلمرو نقض حریم خصوصی را توسعه داده است. لذا، میبایستی ابزارهای جدیدی نیز در قالب حمایتهای ویژه قانونی برای حمایت از حریم خصوصی ایجاد شود.
مفهوم و قلمرو حریم خصوصی را میتوان با فرهنگ حاکم بر آن جامعه و نوع حکومت حاکم بر یک جامعه، مرتبط دانست. از این نظر، بر حسب اینکه فرهنگ حاکم بر یک جامعه یک فرهنگ مذهبی یا غیر مذهبی و نظام حاکم بر یک جامعه یک نظام سیاسی استبدادی و توتالیتر یا دموکراتیک باشد، مفهوم و قلمرو حریم خصوصی میتواند موسع یا مضیق باشد.
دولت ایران به اعلامیه جهانی حقوق بشر و میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی به عنوان دو سند مهم بینالمللی در زمینه حفظ حریم خصوصی به عنوان اساسیترین حقوق بشری ملحق شده است و مقرراتی را به صورت ناقص در زمینه حریم خصوصی وضع کرده است. فرهنگ ایرانی نیز بر لزوم احترام برای حقوق افراد و به ویژه حریم خصوصی به عنوان یکی از اساسیترین حقوق بشری تأکید دارد.
هر چند اعلامیه جهانی حقوق بشر به مفاهیم جدیدی از حریم خصوصی که به زمان و بر اثر پیشرفتهای علمی ایجاد شدهاند تصریح نکرده است ولی به نظر میرسد با توجه به عبارت کلی «زندگی خصوصی» درماده 12، عبارت مزبور شامل همه مفاهیم جدید حریم خصوصی گردد. طبق ماده 13 اعلامیه جهانی حقوق بشر: «هر کسی حق زندگی خصوصی، آزادی وامنیت شخصی دارد». طبق ماده 12 این اعلامیه: «احدی در زندگی خصوصی، امور خانوادگی، اقامتگاه یا مکاتبات خود نباید مورد مداخلههای خودسرانه واقع شود و شرافت و اسم رسمش نباید مورد حمله قرار گیرد. هر کس حق دارد که در مقابل این گونه مداخلات و حملات مورد حمایت قانون قرار گیرد.»
پذیرش حریم هایی که هیچ کس، حتی دولت نتواند وارد آن شود و تعریف ضابطه معین برای ورود به آن حوزه و مطالبه از دولت برای شناسایی این حق و اجرای آن و مجازات کردن افرادی که بدون دلیل، این حریم را نقض می کنند از جمله عواملی هستند که در تحقق مشکلات و معضلات مربوط به حریم خصوصی، ماهیت و قلمرو آن نقش آفرینی داشته اند. این وضعیت، اندیشمندان را وادار کرد که بگویند: «باید همه اعتراف کنند که مشکلات جدی در تعریف، ذات و قلمور این حق وجود دارد». وجود چنین معضلاتی موجب شد این سوال مطرح شود که: «آیا حریم خصوصی، هویت مستقلی دارد و یا اینکه در قلمرو سایر حقوق محسوب می شود و هیچ گونه هویت مستقلی ندارد؟». در صورت دوم باید گفت: در اسناد گروه حقوق بشری، عنوان جدایی از سایر حقوق برای این مفهوم وجود ندارد، بلکه آنچه وجود دارد حقوقی است با محدوده و قلمروهای خاص که به این قلمروها، حریم خصوصی اطلاق می گردد.
قانون آئین دادرسی که به قانون «تضمین کننده» حقوق و آزادی های «تعیین شده» موسوم است مؤثرترین وسیله عملی برای حمایت از حق حریم خصوصی است. به طوری که با نگاهی اجمالی به برخی مواد این قانون می توان میزان حمایت واقعی از حریم خصوصی را احراز کرد. البته از طریق استناد به یک یا چند ماده قانون آئین دادرسی نمی توان احراز کرد که آیا حریم خصوصی مورد حمایت قرار گرفته است یا نه و میزان این حمایت تا چه اندازه می باشد. بلکه باید با مطالعه کلیه مواد این قانون «روح آئین دادرسی» موجود را کشف کرد. باید دید که این روح با حمایت از حریم خصوصی همسو است یا با نقض حریم خصوصی؟
در میان قوانین آئین دادرسی، قانون آئین دادرسی کیفری در مقایسه با سایر قوانین(آئین دادرسی مدنی، اداری، انضباطی) از اهمیت بیشتر برخوردار است. زیرا این قانون بیش از سایر قوانین آئین دادرسی، قدرت مداخله حکومت و مامورین دولت را در حقوق و آزادی های فردی و اجتماعی محدود می کند. در این قانون، هر چه اختیار مأموران حکومت، معین و معلوم باشد و هرچه اعمال این اختیار تابع ضوابط و شرایط مشخصی باشد مداخله حکومت در حقوق و آزادی های مردم معدود و محدود خواهد شد. برعکس اعطای اختیارات کلی در قالب جملات یا کلامت مبهم و قابل تفسیر به مأموران حکومت و به ویژه اعطای صلاحیت به آنها در زمینه تعیین ضوابط و شرایط اعمال اختیارات اعطا شده منجر به انکار یا تضییع حقوق و آزادی های فردی یا اجتماعی می شود و خودسری مأموران حکومت را افزایش می دهد.
مراجعه به منزل افراد و سایر اماکن متعلق به آنها و تفتیش یا توقیف اشخاص یا اموال موجود در آنها توسل به وسایل ناقض حریم خصوصی در تحصیل ادله یک جرم، باز کردن نامه ها و بازرسی، شنود و رهگیری اشکال مختلف ارتباطات از راه دور، افشای مسائل یا اطلاعات خصوصی طرفین دعوا یا متهمین یا اشخاص ثالث به هنگام تحقیقات مقدماتی یا در جلسات دادرسی، در زمره مسائل مهم حریم خصوصی هستند که در قانون آئین دادرسی کیفری مورد بحث قرار میگیرند. برای استنباط روح حاکم بر آئین دادرسی کیفری به ویژه در زمینه حریم خصوصی، توجه به آن مواد قانون آئین دادرسی کیفری که به مسائل مذکور پرداخته اند از اولویت برخوردار است.
هرچند در قانون مجازات اسلامی نیز احکام مهمی درباره حریم خصوصی و حمایت از آن به چشم می خورد، لیکن کلمات و عبارت های این احکام همانند سایر قوانین مرتبط با حریم خصوصی، کلی بوده و جنبه کیفی و تفسیری دارند و متأسفانه، رویه قضایی نیز اقدامی جهت تدقیق و تفسیر این احکام انجام نداده است. در برخی از مواد قانون مجازات اسلامی، به طور ضمنی و تلویحی از حق داشتن حریم خصوصی حمایت شده است و در برخی دیگر از مواد آن به طور صریح و روشن از مصادیق حق حریم خصوصی دفاع شده و برای نقض کنندگان آن مجازات هایی پیش بینی شده است.