حق دسترسی آزاد به اطلاعات موجود در موسسات عمومی و دولتی برای اولین بار در قانون سوئد و در سال 1766 برای روزنامه نگاران این کشور به رسمیت شناخته شد. در سالهای اخیر تلاش های جهانی و منطقه ای بسیاری از سوی دولتها در به رسمیت شناختن این حق صورت گرفته است. این تلاش ها در سالهای اخیر با شدت بیشتری از سوی دولتها پیگیری شده است.
اهمیت آزادی اطلاعات و اینکه حق دسترسی به اطلاعات از جمله حقوق شهروندی است که به شهروندان حق دست یازیدن به اطلاعات درست و کارآمد در خصوص مسائل و حوادث داخلی و بین المللی و نیز آزادی هایی نظیر آزادی چاپ و نشر ، ممنوعیت سانسور،کوشش در سلامت مطبوعات و جلوگیری از محدودیت ها در دسترسی به اطلاعات و قانونمند کردن وسایل ارتباط جمعی در رساندن اطلاعات را می دهد.
در این میان دولتها با رویکرد حفظ کشور و موارد امنیتی همیشه در راستای ایجاد محدودیت در دست یافتن اطلاعات توسط مردم گام برداشته اند. از جمله مواردی که دولتها به بهانه آنها دسترسی آزاد به اطلاعات را بامحدودیت روبرو می سازند عبارتند از:
حمایت از امنیت ملی و سیاست خارجی ، حمایت از حریم خصوصی افراد ، حمایت از اسرار دولتی ، حمایت از مالکیت های فکری و منافع اقتصادی ، حمایت از تحقیقات قانونی که در ابتدا باید سری بمانند، حمایت از سلامت افراد جامعه ،دلایل استراتژیک منطقه ای و جهانی و دلایل مذهبی-دینی و همچنین حمایت از سری ماندن اطلاعاتی که سری ماندنش نفع عمومی و نفع خاصی دارد و… .
اهمیت حق دسترسی آزاد به اطلاعات و حق بر دانستن در جهت تامین رفاه و آسایش عمومی و در نتیجه تحقق دموکراسی واقعی ، با توجه به نقش محدود کننده ای که دولتها در جهت اعمال این حق بازی می کنند موجب شده که مبادرت به تنظیم و تدوین پایان نامه نمایم.
بر این اساس این کار مشتمل بر دو بخش و هر بخش مشتمل بر چهار فصل و هر فصل در بردارنده ی مباحث و گفتارهایی می باشد. در بخش اول به کلیات موضوع (مفهوم ، مبانی،منابع و لوازم مورد نیاز برای تحقق دسترسی آزاد به اطلاعات با بررسی تطبیقی کشور ها) پرداخته شده است. بخش دوم مربوط به فواید و مضرات دسترسی آزاد به اطلاعات با توجه به عوامل و موانع دسترسی به اطلاعات، ضمن توجه به اصل حاکمیت دولتها و نقشی که رسانه های جمعی در راستای ایجاد محدودیت های دسترسی به اطلاعات بازی می کنند.
بیان مساله
دانستن اطلاعات ، حق بشری و مسلم هر انسانی است که بر روی این کره ی خاکی زندگی می کند. حق دسترسی به اطلاعات موجب می شودکه انسان از دنیای دور و اطراف خود و هر آنچه که در کشورش رخ می دهدآگاه شود. دسترسی به اطلاعات باعث مشارکت موثر مردم در امور و اداره کشور می شود.طوری که مردم باآگاهی بیشتر و باچشم باز با شرکت در انتخابات و تصمیمات کشور ،موجب تحقق دموکراسی واقعی را فراهم می آورند. اما نگرانی های دولتها موجب می شود که با تکنیک های حاکمیتی محدود کننده و بعضاٌ ممنوع کننده ، این حق بشری را از مردم خود سلب کنند.اکثریت دولتها ازدسترسی سریع و آسان به اطلاعات در موارد سیاسی ، اقتصادی ،امنیتی ، ملی و مورادی که احتمالاٌ ضربه به نظام و پیکره ی یک کشور وارد می کند جلوگیری به عمل می آورند.
این محدودیت ها گاهی یک ممانعت تمام عیار و بر خلاف موازین بین المللی و حقوق بشری است و با اینکه حق دسترسی آزاد به اطلاعات مکرراٌ در قوانین کشور ها تکرار و تصویب شده ، اما در عمل ظاهراٌ دست یافتن سریع و صحیح به اطلاعات کارآمد ، افسانه ای بیش نخواهد بود.
به وضوح دیده می شود، نبود یک ضمانت اجرای واقعی در جهت تحقق حق دسترسی آزاد به اطلاعات ،بزرگترین مشکل در راه رسیدن به این آرمان حقوق بشری است که ارتباط مستقیمی با اصل حاکمیت دولتها دارد.