“
۳- نظام تسویه بین بانکی مبادلات ارزی
در قالب این نظام بانک های فعال در بخش مبادلات ارزی به تسویه حساب با سایر بانک های عضو می پردازند. نظام به صورت لحظه ای کار میکند و ارتباط بین مراکز اصلی بانک ها را در مبادلات ارزی برقرار میکند. بعلاوه در این نظام، بانک مرکزی به عنوان واسطه عمل میکند. بدین معنی که بانک مرکزی به منظور تسویه حساب های بین بانکی بانک ها، حساب های ارزی آن ها را تغییر میدهد. به عبارت دیگر تسویه حساب در این شیوه با دخالت بانک مرکزی انجام میگیرد. گسترش چنین نظامی و امکان مبادلات ارزی بین بانکی، تلاش برای زمینه سازی جهت ارتباط با بانک های دنیا است و در آینده نگری این نظام، یکی از مهم ترین اهداف امکان مبادلات و تسویه های ارزی بین بانک های داخلی و خارجی شناخته شده است. (احمدزاده فرد شیرازی، ۱۳۸۸: ص۴۳)
۴- شبکه سوئیچ عملیات بین بانکها
علاوه بر ارتباط مبادلاتی بین شعب بانک ها، بر اساس سوئیچ عملیات بین بانکی امکان مبادلات اصلی عمده بین مراکز بانک ها نیز فراهم می شود. در این شبکه مراکز اصلی بانک ها، به صورت لحظه ای به مبادلات مختلف ریالی و ارزی می پردازند. همچنین وصول و حواله مربوط به بانک ها در این نظام به راحتی و با سرعت بالایی انتقال مییابد. (احمدزاده فرد شیرازی، ۱۳۸۸: ص۴۴)
۵- شبکه سوئیفت
ارتباط بین بانک ها و بانک مرکزی از طریق شبکه سوئیفت فراهم شده است. شبکه شتاب نیز بخشی از این شبکه به حساب میآید. چرا که در شتاب ارتباط بین بانک ها میسر است در حالی که در شبکه سوئیفت ارتباط بین بانک ها و بانک مرکزی فراهم است. بانک مرکزی از طریق این شبکه ارتباط و مبادلات را به صورت لحظه ای با بانک های مختلف برقرار میکند. به کارگیری چنین شبکه ای در ارتباطات کاهش زیاد هزینه ها را به دنبال داشته است.
علاوه بر موارد زیرساختی فوق که به عنوان ارکان اصلی بانکداری الکترونیک در کشور به حساب میآیند، می توان به سایر عناصر بانکداری الکترونیک از قبیل شبکه خودکار، دستگاهها و کارت خوان های خودکار نقطه فروش، کارت هوشمند، تلفن بانک و فاکس بانک پایانه ها و خطوط داده ای اشاره کرد. (احمدزاده فرد شیرازی، ۱۳۸۸: ص۴۴)
۲-۴) دستگاه های خودپرداز
۲-۴-۱ )تاریخچه دستگاه های خودپرداز
دستگاه خودپرداز در اواخر دهه ۱۹۶۰ در آمریکا ابداع گردید. توسعه و شهرت دستگاه های خودپرداز را به شرکت داکیوتل[۱۵] نسبت میدهند. د.لا.ریو[۱۶] اولین خودپرداز الکترونیکی را عرضه کرد که برای اولین بار در ۲۷ ژوئن ۱۹۶۷ توسط بانک برکلی[۱۷] در شهر اینفلد در شمال لندن نصب شد. اولین خودپردازها تنها یک ژتون یا کوپن تک کاربری را می پذیرفتند که توسط دستگاه نگهداری می شد. این دستگاه بسته های از پیش آماده شده حاوی ده پوند استرلینگ را ارائه می کرد. خودپرداز مدرن به صورت شبکه در سال ۱۹۶۸ در دالاس تگزاس توسط دان وتزل[۱۸] اختراع شد. شبکه خودپردازها برای اولین بار در سال ۱۹۷۳ در انگلستان مورد استفاده قرار گرفتند. سی.آی.تی ۲۹۸۴ ( ترمینال پرداخت نقدی)[۱۹] اولین دستگاه خودپرداز واقعی بود که از نظر عملکرد شبیه به دستگاه های امروزی بود. تمام آن ها آنلاین بودند و مقدار متغیری را پرداخت میکردند که بلافاصله از حساب مشتری کسر می شد. امروزه اغلب خودپردازها به شبکه بین بانکی متصل هستند و افراد را قادر میسازند از دستگاه هایی پول برداشت یا واریز کنند که متعلق به بانکی یا کشوری که در آن حساب دارند، نمی باشند. ( محمدی، ۱۳۸۸: ص۲۱)
این صنعت از زمان معرفی اولین خودپردازها در سال ۱۹۶۹ تکامل یافته و تحت تغییرات عمده ای قرار گرفته است. متخصصان صنعت سه مرحله را در تکامل این صنعت معرفی میکنند: (محمدی، ۱۳۸۸: ص۲۲)
مرحله ظهور
در مرحله ظهور (۱۹۶۹-۱۹۹۶) خودپردازها از یک تکنولوژی مبتکرانه عرضه شده توسط مؤسسات مالی پیشگام به یک کانال اصلی عرضه خدمات مورد انتظار و مورد اتکای مشتریان تبدیل شدند. در اوایل دهه ۱۹۷۰ مؤسسات مالی شروع به معرفی شبکه های خودپرداز و راه اندازی شبکه های مشترک از طریق انتقال وجوه الکترونیکی کردند. بنابرین صاحبان کارت قادر به استفاده از خودپردازهای مؤسسات مالی دیگر شدند. علاوه بر این مؤسسات مالی هزینه های کمتر تراکنش های خودپرداز در مقایسه با تراکنش های عملیات شعبه را تشخیص دادند بنابرین کاربرد خودپرداز را افزایش دادند. به منظور تمرکز بر راحتی و خدمات بهتر به مشتری، عرضه کنندگان خودپرداز مبادرت به نصب خودپردازها نه تنها در شعب، بلکه در اماکن خارج از ساختمان مانند فروشگاه های بزرگ، فرودگاه ها و پمپ بنزین ها کردند. (محمدی، ۱۳۸۸: ص۲۲)
مرحله اضافه بها (کارمزد خدمات)
این مرحله( از سال ۱۹۹۶-۲۰۰۵) به نرخ کارمزد خدمات خودپردازها ارتباط دارد. این نرخ ها در آمریکا از حدود ۱۹/۱ دلار در سال معرفی ۱۹۹۶ به بیش از ۷۴/۱ دلار در سال ۲۰۰۶ افزایش یافته اند. این امر خودپردازها را به مراکز سود یا زیان تبدیل کرد. به طوری که به انفجار رشد عرضه آن ها انجامید.
این دوره منابع درآمدی جدیدی را برای مؤسسات مالی فراهم ساخت و یک تغییر نگرش را توصیف کرد که در مقابل اخذ کارمزد (کسب درآمد) راحتی و خدمات جدید را به مشتریان ارائه کردند. علاوه بر این ظهور عرضه کنندگان غیر بانکی را امکان پذیر ساخت که تحت عنوان سازمان های (سرویس/ فروش) مستقل[۲۰] نیز به آن ها تعبیر می شود. این سازمان ها در مقابل هزینه کمتر توانستند از خودپردازها در جاهایی بهره برداری کنند که برای مؤسسات مالی امکان پذیر نبود.
بنابرین انفجار در عرضه خودپردازها از رشد تراکنش ها فراتر رفت و این امر روند میانگین صعودی تراکنش های ماهانه به ازای هر خودپرداز را معکوس ساخت. رشد عرضه خودپردازها به رقابت بر سر مکان های سودآور نیز شدت بخشیده است. در ابتدا مالکان اماکن مایل بودند به عرضه کنندگان خودپرداز مبلغی بپردازند تا خدمات خودپرداز برای مشتریان آن ها فراهم شود. بعدا تاجران و مالکان اماکن اقدام به دریافت هزینه در قبال اعطای حق قرار دادن یک خودپرداز در اماکن دیگر به غیر از بانکها کردند. در نتیجه درآمدهای نزولی و هزینه های صعودی، سوددهی کلی عرضه کنندگان خودپرداز را تحت تاثیر قرار داد. کاهش نسبت تعداد تراکنش ها به ازای هر خودپرداز باعث شد خودپرداز ها به عنوان مراکز سوددهی، برای مؤسسات مالی جذابیت نداشته باشند. (محمدی، ۱۳۸۸: ص۲۳)
مرحله تغییر نگرش(باز تعریف)
به مرحله سوم از سال۲۰۰۶ تحت عنوان باز تعریف صنعت اشاره می شود. فرایند تغییر نگرش، نقش خودپردازها را برای عرضه کنندگان مؤسسات مالی توصیف میکند. در حال حاضر، عرضه کنندگان خودپرداز به خاطر این واقعیت که اغلب معیارهای عملکرد (مثلا تراکنش ها به ازای هر خودپرداز، درآمد به ازای هر خودپرداز، سود به ازای هر خودپرداز) نزولی بوده اند، تصمیم به بازنگری شیوه ارزیابی ارزش این دستگاهها گرفتند.
“