منابع طبیعی منابعی هستند خدادادی که بشر در تشکیل و به وجود آمدن اولیۀ آنها دخالتی نداشته است و از جنبۀ حیاتی به دو دستۀ میرا و زایا تقسیم بندی میشوند. به منابعی که پس از بهره برداری کاهش یافته و هیچگاه به صورت اولیه برنمیگردد نظیر معادن و مخازن، منابع میرا گفته میشوند و بالعکس منابعی که در صورت مدیریت صحیح پس از بهره برداری مجدداً به وضعیت اولیه برمیگردد مانند جنگلها و مراتع به منابع زایا معروف هستند (رزاقی،1378: 13).
بهاینترتیب، یکی از مظاهر منابع طبیعی تجدیدشونده مراتع هستند که تعاریف متعددی برای آن ارائه شده است.
1- تعاریف مرتع :
تعریف جامعۀ مرتعداران[1](1974)، در مورد مرتع چنین است : کلیۀ اراضی دارای پوششطبیعی بهنحویکه خوراک دام از آن حاصل می شود و تجدید حیات آن به طور طبیعی انجام میپذیرد و همچنین آن قسمت از اراضی که برای کمک به تجدید حیات پوششگیاهی طبیعی آن بهنحوی از انحاء بشر دخالت نموده است و پس از این دخالت آن را همانند سایر مراتع طبیعی اداره مینمایند.
هدی[2](1975)، مراتع را شامل کلیۀ مناطق با پوشش بوته، گراس، جنگلهای غیرانبوه و همچنین مناطقی که به علت وجود املاح شن و صخره و سرانجام خشکی محیط امکان تولید جنگل تجارتی و یا زراعت میسر نیست، میداند.
در کتاب[3](1956)، کلیۀ اراضی غیرمحصور با پوششطبیعی و بارندگیکم را که مورد چرای دامهای اهلی و حیات وحش قرار میگیرد مرتع میداند.
والنتین[4](1971)، مرتع را شامل اراضی با پوششطبیعی یا بذرکاری شده با گونه های بومی و غیربومی که علوفه مورد مصرف دام را تأمین مینماید، میداند.
مقدم، مراتع را شامل اراضی با پوششطبیعی (علفی، شامل گیاهان، گندمیان، شبهگندمیان، پهنبرگان، نیمهبوتهایها، درختچهای، درختی به صورت تودههای تنگ) یا اراضی که جهت کمک به حفاظت آب و خاک و تولید علوفه مبادرت به کشت گیاهان میگردد ولی در هر حال استفاده از این گیاهان همانند پوششطبیعی مرتع خواهد بود، میداند (مقدم،1377: 2).
استودارت[5](1967)، مرتع را شامل اراضی با پوششگیاهی طبیعی که هیچگونه عملیات کشاورزی در آنها صورت نمیگیرد، میداند. تنها اقدامات اصلاحی مانند بذرپاشی، کودپاشی و یا بوتهکاری در جهت تقویت گونه های موجود صورت میگیرد.
چنانچه تعدادی درخت یا درختچه به صورت پراکنده در این اراضی موجود باشد، مراتع مشجر و در صورت غالب بودن درخت در این مناطق (وجود درختان با تعداد زیاد) این اراضی جنگل[6] نامیده میشوند (سرداری،1378: 7).
قانون حفاظت و بهره برداری از جنگلها و مراتع کشور در سال 1346 مرتع را اینگونه تعریف کرده است. مرتع به گروه مرتع غیرمشجر و مرتع مشجر تقسیم بندی می شود :
مرتع غیرمشجر : زمینی است اعم از کوه و دامنه یا زمینی مسطح که در فصل چرا، دارای پوششی از نباتات علوفهای خودرو بوده و با توجه به سابقۀ چرا، عرفاً مرتع شناخته شود. اراضی که آیش زراعتاند، ولوآنکه دارای پوشش نباتات خودرو باشند، مشمول تعریف مرتع نیستند.
مرتع مشجر : اگر مرتع دارای درختان جنگلی خودرو باشد، مرتع مشجر نامیده می شود. مشروط بر آنکه حجم درختان موجود در هر هکتار، در شمال از حوزۀ آستارا تا حوزۀ گلیداغی بیش از پنجاه متر مکعب و در سایر مناطق ایران بیش از بیست متر مکعب نباشد (وزارت جهاد کشاورزی،1383: 69).
در تعریف ارائه شده از سوی انجمن مرتعداری ایران در سال 1383، مرتع زمینی است اعم از کوه و دامنه و یا زمینی مسطح با پوششی از نباتات طبیعی خودرو که پوششگیاهی آن غالباً علفی، بوتهای ـ درختچهای و یا به صورت پراکنده درخت بوده و به عنوان منبع تولید غذا برای دام و حیاتوحش و یا سایر مواهب طبیعی مورد استفاده قرار گیرد.
تبصره : مواهب طبیعی عبارتنداز حفظ خاک، تعدیل و ذخیرۀ آب، تلطیف هوا، گردشگری،حفظ ذخایر ژنتیکی، زیستگاه حیات وحش، محصولات غیرعلوفه غذایی، صنعتی، دارویی میباشد (اسکندری،1384: 6).
در تعریفی دیگر از سوی صندوق بین المللی توسعۀ کشاورزی[7] مرتع زمینی است که پوششطبیعی آن در حالت کلیماکس یا پتانسیل طبیعی، غالباً گراس، شبهگراس، پهنبرگ یا بوتهای است. مراتع زمینی است که به صورت طبیعی یا مصنوعی دارای پوششگیاهی شده است و مانند پوششطبیعی مدیریت می شود را نیز شامل می شود. مراتع گراسلندهای طبیعی، ساواناها، بوتهزارها، اکثر بیابانها، توندرا، جوامع آلپی، مردابهای ساحلی و چمنزارهای مرطوب را دربرمیگیرند. مرتع زمینی است با پوششطبیعی که مورد چرا قرار میگیرد و یا دارای پتانسیل چرا میباشد و مانند اکوسیستم طبیعی مدیریت می شود. مرتع، اراضی جنگلی قابل چرا را نیز شامل می شود (همان:6).
تعریف مرتع در (Range Glossary.Version 3 technical reference,734-6) عرصه ای است که پوشش گیاهان بومی (کلیماکس یا پتانسیل طبیعی) آن غالباً متشکل از گراس، شبهگراس، پهنبرگان یا بوتهایها بوده و مانند اکوسیستم طبیعی مدیریت میشوند و چنانچه گیاهان جدیدی به این عرصه وارد شوند، آنها نیز همانند آن مدیریت خواهند شد. مرتع واژهای گسترده است که گراسلندهای طبیعی، ساوانا، بوتهزار، بسیاری از بیابانها، توندرا، جوامع آلپی، مرداب، چمنزارهای مرطوب را در برمیگیرد (SRM, 1999). مؤلفین این فرهنگ جنگلهای بلوط و pinyon – Juniper را نیز مشمول این تعریف میدانند (اسکندری،1384: 7).
همچنین مراتع را تحت عناوین زیر میتوان در منابع مختلف دید، که این عناوین با توجه به پوششگیاهی موجود در مرتع عنوان شده اند :
چراگاه[8] : شامل اراضی است که معمولاً پوشش آن اصلاح شده و غالباً آبیاری می شود، درست اراضی و قطعات مراتع در مناطق مرطوب نیز میتوان چراگاه اطلاق نمود.
علفزار[9] : شامل مراتعی است با پوششی از گیاهان با غالبیت گراسها تحت اقالیم مرطوب و نیمهمرطوب با خاک عمیق و حاصلخیز.
گراس لند[10] : شامل اراضی با پوشش غالب گراس و شبهگراس تحت شرایط آبوهوایی مرطوب تا نیمهخشک. جهت آشنایی تعریف گراس و انواع آن ذکر می شود :
کلیۀ گیاهان خانواده گندمیان در منابع انگلیسی تحت این نام خوانده میشوند. گراسها خود بر مبنای شکل ظاهری و ارتفاع و خصوصیات رشد به گروه های زیر تقسیم میشوند :
الف ـ گراسهای بلند[11] : شامل گراسهایی با ارتفاع 250- 150 سانتیمتر می شود. عمدتاً در مناطق گرم و مرطوب رشد مینمایند ….
ب ـ گراسهای متوسط[12] : شامل گراسهایی با ارتفاع 150- 50 سانتیمتر که عمدتاً گیاهان مرحلۀ کلیماکس اراضی با پوشش گراس را شامل می شود ….
ج ـ گراسهای کوتاه[13] : شامل گراسهایی با ارتفاع حداکثر تا 50 سانتیمتر ….
د ـ گراسهای فصل خنک[14] : شامل گراسهایی که در فصول خنک سال رشد دارند ….
ح ـ گراسهای فصل گرم[15] : شامل گیاهانی که در فصول گرم سال رشد دارند ….
و ـ گراسهای کلاف مانند[16] : با رشد عمودی و به صورت توده و کلاف ….
ز ـ گراسهای خزنده[17] : گراسهایی که علاوه بر بذر با اندامهای گیاهی مانند ریزروم و استولون نیز تکثیر مییابند. ریشه های فشرده و به همبافته و انبوهی در خاک ایجاد مینمایند ….
مراتع نیمهبوتهای[18] : شامل مراتع با غالبیت گیاهان نیمهبوتهای دائمی در تحت شرایط آب وهوایی خشک و نیمهخشک ….
مراتع بوتهای[19] : شامل مراتعی با غالبیت گیاهان بوتهای بزرگ ـ درختچهای در تحت شرایط آبوهوایی خشک و نیمهخشک ….
ساوان[20] : شامل مراتعی با غالبیت گراسها و وجود درختان یا درختچه به صورت منفرد و پراکنده و یا مجتمع در تحت شرایط آب و هوایی مرطوب و در حد فاصل مرتع و جنگل است.
توندرا[21] : مراتعی در مناطق نزدیک قطب یا ارتفاعات بالا (آلپی) بدون پوشش درختی، شامل گراس ـ شبهگراس ـ گیاهان پهنبرگ بوتهای کوتاهقد ـ خزه ـ گلسنگ.
آلپی[22] : شامل مراتعی در حد فوقانی پوشش درختی از لحاظ ارتفاع از سطح دریا با آب و هوای سرد و معمولاٌ بدون دورۀ خشکی.
چمنزار[23] : شامل مراتعی با پوششی از گیاهان علفی چندساله با غالبیت گراسها و شبهگراسها در سطح محدود و در مناطق خشک و نیمهخشک که آب تحتالارضی در دسترس گیاهان است. شامل دو نوع چمنزار مرطوب[24] (با خاک سطحی مرطوب در طول تابستان) و چمنزار خشک[25] (با خاک سطحی خشک در طول تابستان) است (مقدم،1377: 6-3).
2- اهمیت مراتع :
براساس برآورد سطح اراضی توسط افراد و سازمان های مختلف میتوان گفت بیشترین سطح خشکیها در کرۀ زمین به مراتع اختصاص دارد.
ـ هدی (1975) اعلام نمود که سطح اراضی جهان عبارتست از مراتع 47%، اراضی کشاورزی 10%، جنگلهای تجاری 28% و پوشش یخهای دائمی 15% خشکیها را شامل می شود.
ـ کوک[26] (1983) نیز سطح اراضی جهان را چنین تقسیم بندی نمود : مراتع43%، اراضی کشاورزی 20%، جنگلها 18%، مناطق مسکونی و صنعتی 4% و پوشش یخهای دائمی 15% سطح خشکیهای زمین است.
ـ طبق آمار سازمان خواروبار و کشاورزی جهانی[27]، حدوداً بیش از 133/2 میلیارد هکتار مرتع در سطح جهان وجود دارد که با احتساب سطح جنگلهای غیرتولیدی به مساحت 366/1 میلیارد هکتار که مورد تعلیف دامهاست و همچنین دو سوم جنگلهای تجاری (حدود 2 میلیارد هکتار) که معمولاً توسط دام تعلیف میشوند، سطح اراضی که مورد استفاده چرایی دام قرار میگیرد حدود 5/5 میلیارد هکتار خواهد بود (بدری پور،1384).
بهاینترتیب مراتع در هر جامعهای از مهمترین منابع تولید میباشند که اهمیت بسزایی در امر دامپروری و تأمین پروتئین حیوانی بر عهده دارند. اما میتوان گفت ارزش مراتع تنها در تولید علوفه برای دام نیست بلکه پوششگیاهی مرتع ارائهکنندۀ خدمات بسیاری هستند که هر یک از آنها ارزشی به مراتب بیشتر از تولید علوفه را دارند و برخی از آنها برای زندگی انسانها حیاتی است.
ارزش یک هکتار مرتع در طول یک سال 232 دلار است[28]. ارزش علوفهای آن 57 دلار در هکتار معادل 5/24 درصد و مابقی 5/75 درصد ارزشهای زیستمحیطی مانند حفظ خاک، آب، تنظیم گاز، دفع ضایعات، گردهافشانی، کنترل بیولوژیکی و …. میباشد (اسکندری،1384: 11).
ارزش اکولوژیکی و زیستمحیطی مراتع شامل موارد زیر میباشد :
- حفظ خاک و جلوگیری از فرسایش آن (60 تا 70 درصد)
- تنظیم گردش آب در طبیعت (75 درصد روان آبهای سطحی)
- حفظ ذخایر ژنتیکی گیاهی و جانوری (80 تا 85 درصد تنوع گونهای کشور)
- ایجاد فضای سبز و تلطیف هوا
- تأمین علوفه مورد نیاز احشام عشایری و روستایی (تولید 7/10 میلیون تن علوفۀ خشک در شرایط نرمال بارندگی)
- تأمین بخشی از پروتئین مورد نیاز کشور
- تولید محصولاتی نظیر گیاهان دارویی، صمغها و رزینها
- تأمین غذا و مأمن وحوش و پرندگان.
براساس طرح تعادل دام و مرتع مصوبه 6/5/1380 شورای منابع طبیعی ارزش ریالی کنترل فرسایش خاک و کنترل روان آب تقریباً 3/2 برابر ارزش تولید علوفه است. ارزش زیستمحیطی مرتع در ایران بین 4 تا 8 برابر علوفه است. با توجه به برآورد 7/10 میلیون تن علوفۀ خشک از مراتع و احتساب ارزش ریالی هر کیلوگرم 1000 ریال تنها ارزش ریالی علوفه مراتع بالغ بر 10700 میلیون ریال خواهد بود (همان منبع،1384: 12).
[1] Society of Range Management
[2] Heady
[3] Handbook On Range Management
[4] Vallentine
[5] Stoddart
[6] The Forest
[7] IFAD Glossary.
[8] Pasture
[9] Prairie
[10] Grassland
[11] Tall – Grasses
[12] Mid – Grasses
[13] Short – grasses
[14] Cool – Season Grasses
[15] Warm – Season Grasses
[16] Banch Grasses
[17] Sod – Forming Grasses
[18] Semi – Shrub
[19] Shrub
[20] Savann
[21] Tundra
[22] Alpine
[23] Meadow
[24] Wet meadow
[25] Dry meadow
[26] Cook
[27] FAO
- جزوۀ ارزش خدمات اکولوژیکی و سرمایۀ طبیعی جهان نوشتۀ شورای عالی جنگل ترجمه از مقاله F.A.O براساس پروژه تحت نظر مرکز ملی تجزیه و تحلیل اکولوژیکی دانشگاه کالیفرنیا.
ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد
یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل و با فرمت ورد موجود است
متن کامل را می توانید دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)
ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه
با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند
موجود است