عدم آگاهی و کم سوادی
افرادی که از سواد و تحصیلات کمتری برخوردارند،آسیبپذیرتر از افرادیاند که نسبت به تأثیرات بزه آگاهی دارند.هرچند نمیتوان میزان تحصیلات افراد را عاملی برای مصرف اینگونه موارد دانست،اما تحقیقات بسیاری نشان میدهند که هرچه سواد و میزان تحصیلات قشر جوان بالاتر باشد،کمتر به بزهکاری روی میآورند. برای نمونه براساس آمار،66 درصد افراد معتاد،سوادی در سطح ابتدایی و درصد کمی نیز در سطح متوسطه داشتهاند.
ع:خصوصیات و ویژگیهای خاص جوانان و نوجوانان
در بسیاری از موارد مشاهده میشود که نوجوانان و جوانان مضطرب،پریشان،افسرده و منزوی،بهطور مرتب دچار شکستهای گوناگون تحصیلی-اجتماعی میشوند، عزت نفس،خویشتنداری و اعتماد به نفس خود را از دست میدهند و به سیگار،الکل،مواد مخدر و…به عنوان مفردی برای رهایی از این مشکلات روی میآورند.
همچنین گروهی از نوجوانان به دلیل سازگاری با دوستان و همسالانشان و یک رنگ شدن با آنها چنان موجودیت فردی-خانوادگی خود را فراموش میکنند که در برابر هر تقاضایی سر تسلیم فرود میآورند.هر چه روابط بین والدین و فرزندان نوجوانشان کاهش یابد، ارزش همسالان و روابط گروهی برای آنان بیشتر میشود.
بند دوم :عوامل خانوادگی
خانواده اولین مکان رشد شخصیت، باورها و الگوهای رفتاری فرد است که میتواند خود، منبعی برای تنش باشد. خانواده نه تنها در تعیین ارزشها و شخصیت کودک دارای اهمیت است، بلکه بهصورت غیرمستقیم بهتدریج بر ساخت جامعه اثر میگذارد و اندیشه و رفتار والدین به جامعه منتقل میشود. بنابراین، منشأ بسیاری از نابهنجاریها و انحرافات اخلاقی نوجوانان نیز فقدان یک نظام صحیح و سالم خانوادگی است. حمایت افراطی والدین از فرزندان و رفتارهای اجتماع ستیز والدین، زمینههای ناسالم روانی و احتمال گرایش افراد را به اعتیاد فراهم میکند.
در مطالعات متعدد مشخص شده است که دلبستگی ضعیف به مادر و وجود پدر ناآرام و سهلانگار در دوران کودکی احتمال آن که نوجوانان را به مصرف الکل و موادمخدر سوق دهد بسیار زیاد است.
در زیر به بعضی از مهمترین عوامل مستعدکننده خانوادگی اشاره شده است:زمینههای نامناسب خانوادگی، فقر مادی خانواده، وجود الگوهای نامناسب در خانواده، ناآگاهی والدین، ارتباط ضعیف با فرزندان، غفلت از فرزندان، خانواده آشفته و متشنج، درگیری والدین و مشاجره آنها و… .از جمله این عوامل هستند.
الف: زمینه های خانوادگی
یکی از مهمترین عواملی که نقش بسزایی در همنوایی یا ناهمنوایی فرد با ارزشها و هنجارهای اجتماعی دارد، خانواده است. تأثیر خانواده بر شکلگیری شخصیت و منش افراد و نهادینه شدن هنجارهای اجتماعی در آنها و در نتیجه، در رفتارهای آتی آنها، مورد توجه بیشتر صاحبنظران بوده است. اینکه خانواده دارای چه ویژگیهای اخلاقی باشد و چه میزان به ارزشها و دستورات اخلاقی اهمیت دهد و آنها را در فرایند زندگی حاکم کند، روابط بین اعضای خانواده چگونه باشد و چه مقدار والدین به نقش خویش در تربیت فرزندان واقف باشند و آن را به درستی اِعمال کنند، میتواند اعضای خانواده را در برابر انواع انحرافات از جمله «اعتیاد» بیمه کرده یا زمینه را برای حرکت در مسیر انحراف فراهم نماید.
چنانکه دوگرف، جرمشناس مشهور، معتقد است: منش و رفتارهای بزهکار در جامعه تا حد زیادی با توجه به ویژگیهای محیط خانوادگی او رقم زده شده است.
بنابراین، همبستگی بین رفتار فرد با روابط افراد در زندگی خانوادگی، مورد توجه بیشتر صاحبنظران قرار گرفته است. دامنه تأثیر خانواده به حدّی است که حتی روانشناسان از شیر گرفتن نابهنگام کودک یا شیوه تغذیه او را در انحرافش مؤثر میدانند.
به سبب این نقش اولی و اصلی خانواده در زمینه تعلیم و تربیت افراد، دین اسلام برای اعضای خانواده نقشهای مهمی قایل شده است و سلامت اعضای خانواده و رشد و ارتقای آنها را در گرو رعایت این نقشها و مسؤولیتها میداند. دین اسلام برای نهاد خانواده در تربیت فرزندان، تا آنجا اهمیت قایل است که یکی از ملاکهای گزینش را درامر ازدواج یا مسؤولیتها برخورداری از خانواده اصیل میداند.
حضرت علی علیهالسلام در نامهای به مالک اشتر میفرماید: از میان مردم، کسانی را برای کارگزاری انتخاب کن که تجربه و حیا دارند، از خانوادههای صالح و صاحب قدمهای مفیداسلام و دارای سوابق شایستهاند،همچنین دین اسلام حقوق متقابلی برای فرزندان و والدین برشمرده و آنها را به رعایت آن حقوق سفارش نموده است. حضرت در این زمینه میفرماید: برای فرزند بر پدر حقی است و برای پدر برفرزند حقی. حق پدر بر فرزند این است که او را در همه چیز اطاعت کند، مگر در معصیت خداوند سبحان. و حق فرزند بر پدر آن است که اسم زیبا بر او بگذارد و فرهنگ سازنده او را نیکو کند و قرآن را به او تعلیم نماید.
- اکبری، ابوالقاسم، مشکلات نوجوانی و جوانی،ص251
- فرجاد،محمد حسین،آسیبشناسی کجرویهای اجتماعی،ص 83
- نجفی توانا، علی ، جرمشناسی،صص 142ـ143
- قائمی، علی ، آسیبها و عوارض اجتماعی، ص 142
- نهجالبلاغه، ترجمه سیدجعفر شهیدی، نامه 53 / حکمت 399