ای در خصوص موضوع تحقیق اشاره گردید. در ادامه فصل به بیان مسأله، اهمیت و ضرورت تحقیق و اهداف پژوهشگر اشاره شده و فرضیهها و چارچوب نظری تحقیق به تفصیل بیان شده و در نهایت تعاریف مفهومی و عملیاتی متغیرهای تحقیق و قلمرو تحقیق تشریح میگردد.
1 ـ 2) بیان مسأله
در جهان رقابتی امروز با عنایت به گسترش رقابت در تجارت شاهد افزایش بسیار زیاد توجه به مشتری، یا به عبارت دیگر گسترش مفهوم مشتریمحوری علیالخصوص در نظام بانكی هستیم. این امر استفاده از سیستمهای مکانیزه و یکپارچه در این زمینه را اجتنابناپذیر کرده است. مدیریت موفق ارتباط با مشتری یکی از مزایای عمدة رقابتی است که مؤسسات مالی و بانكها میتوانند برای جلوگیری از انتقال مشتریان به سوی رقبا مورد بهرهبرداری قرار دهند. هر اندازه یک بانك بتواند ارتباط مؤثرتری با مشتریان خود برقرار نماید، فرصتهای بیشتری جهت ارایة خدمات بیشتر به آن مشتریان را کسب خواهد نمود. در حالی که بانكها کم و بیش مسائل مربوط به عملکردهای تک بعدی خود را با بهره گرفتن از سیستمهای برنامهریزی منابع سازمان حل نمودهاند، اکنون با انتخاب سیستمهای مدیریت ارتباط با مشتری، بر بهبود عملکردهای چند بعدی و جدید خود در راستای افزایش ارزشی که به مشتریان (تجار و مشتریان) ارایة میدهند، تمرکز مینمایند (دهمرده و همكاران، 1389).
مدیریت ارتباط با مشتری به عنوان یک فرایند متشکل از نظارت بر مشتری، جمع آوری دادههای مناسب، مدیریت و ارزشیابی دادهها و نهایتاً ایجاد مزیت واقعی از اطلاعات استخراج شده در تعاملات آنان است (كیم و همكاران، 2010). مدیریت ارتباط با مشتری نوعی استراتژی بازاریابی است که هدف آن صرفاً بالا بردن سود به طور مقطعی نمیباشد، بلکه باعث بالا رفتن رضایت مشتری و افزایش سود در بلندمدت نیز مدنظر قرار میگیرد (استیفانو و همكاران، 2003). مدیریت ارتباط با مشتری فرایند طراحی یک سازمان پیرامون مشتریان میباشد که در سطح عملیاتی، توسعة نرمافزارهای کاربردی فروش، بازاریابی و ادغام آنها را بررسی میکند و در سطح دیگر نحوة ایجاد و حفظ ارتباطات بلندمدت، چگونگی تدوین استراتژیها و سیاستهای نیل به آن را در نظر دارد. مدیریت ارتباط با مشتری رویکردی در سطح کل سازمان است، نه فقط در بدست آوردن آگاهی دربارة مشتریان، بلکه در بهبود بخشیدن و خودکارسازی فرایندهای کاری که برای مشتریان، تأمینکنندگان و کارکنان سازمان ارزشآفرینی میکند (خو و واتون، 2005). از طرفی استقرار فرایند مدیریت ارتباط با مشتری در بسیاری از سازمانها موجب افزایش توان رقابتی، افزایش درآمد و کاهش هزینههای عملیاتی و بالا بردن سهم بازار شده است. مدیریت کارا و مؤثر ارتباط با مشتری منجر به افزایش رضایت و وفاداری مشتریان میگردد (امیری، 1388). سین، تسه و ییم عناصر CRM را به شرح زیر بر میشمرند؛
بعد نخست، تأکید و تمرکز بر مشتریان کلیدی: شامل تمرکز گسترده بر مشتری اصلی و تحویل مستمر ارزش افزوده و برتر به مشتریان کلیدی منتخب از طریق عرضههای شخصی شده و دلخواه است. این بعد شامل: 1. بازایابی مشتری اصلی؛ 2. شناخت ارزش دورة عمر مشتری کلیدی؛ 3.سفارشسازی (شخصی سازی) و 4. بازاریابی تعاملی خلق مجدد.
بعد دوم، سازماندهی فرایندهای کسب و کار: که ضرورتاً به معنی تغییرات اساسی در روش سازماندهی فرایندهای کسب و کار بانک میباشد. باید به چالشهای اساسی بانک در رابطه با شروع و آغاز CRM توجه بیشتری داشته باشیم. این بعد شامل: 1. ساختار سازمانی؛ 2. الزام منابع سطح سازمان و 3. مدیریت منابع انسانی.
بعد سوم، مدیریت دانش: این بعد شامل؛ 1. یادگیری و ایجاد دانش؛ 2. انتشار و به اشتراکگذاری دانش و3. پاسخگویی دانش.
بعد چهارم، CRM مبتنی بر فناوری: داده دقیق مشتری، برای عملکرد موفقیتآمیز CRM حیاتی است و در نتیجه فناوری نقش مهمی در CRM و در افزایش هوشمندی بانک بازی میکند.
طبق قانون پارهتو[2]80% درآمد و سود یک شرکت به وسیله 20% مشتریان آن تأمین میشود، لذا این مشتریان برای شرکت از اهمیت ویژهای برخوردارند و برای خدمترسانی به این مشتریان باید سازماندهی شرکت به نحوی باشد که بتواند تمام منابع خود را برای کسب رضایت آنها بسیج کند و از طرف دیگر این امر مستلزم مدیریت اطلاعــات مشتریان و شنــاخت مطلوب آنهاست (مدیریت دانش) و تمام این فراینـــد بدون وجود فناوری، عملی نخواهد بود (سین و همكاران، 2005). تحقیق حاضر با توجه به اهمیت مدیریت ارتباط با مشتری در جذب و حفظ مشتریان و همچنین با عنایت به شرایط رقابتی بانکها درصدد است تا عوامل مؤثر بر استقرار موفقیتآمیز فرایند مدیریت ارتباط با مشتری در بانک کشاورزی را شناسایی کند، چرا که بازیابی اطلاعات مشتریان، تجزیه و تحلیل دقیق و هدفدار آن با تأکید بر موضوع کانون توجه قرار دادن مشتری به عنوان هسته اصلی فعالیتهای بانک منجر به توان افزایی[3] بانک برای افزایش رضایتمندی و وفاداری مشتریان از طریق ایجاد ارتباطات مؤثرتر، جذب و حفظ مشتریان جهت نیل به اهداف بانک خواهد شد (جعفرپور و همكاران، 1386). بدیهی است برای توسعه و پیشرو بودن در عرصة بانکداری، داشتن مدیریت ارتباط با مشتری از الزامات اساسی به شمار میرود. هر اندازه که بانک بتواند ارتباط مؤثرتری با مشتریان خود برقرار کند، فرصتهای بیشتری جهت ارائه خدمات و محصولات بیشتر به آن مشتریان را کسب خواهد کرد (جمالی فیروزآبادی و همكاران، 1386). در این بین با اجرای سیستم مدیریت ارتباط با مشتری و حتی قبل از اجرای آن باید عوامل مؤثر بر موفقیت در استقرار بهینه این سیستم شناسایی شوند تا بتوان موفقیت مدیریت ارتباط با مشتری را در بانک تضمین کرد. عواملی از قبیل تمرکز بر مشتریان اصلی و کلیدی، توجه به مدیریت دانش، سازماندهی فرایندهای کسب و کار، استفاده از فنآوریهای مدرن و به روز در عرصة بانکداری به عنوان متغیرهای مهم در این بررسی به دقت مورد آزمون قرار میگیرند تا عیوب و نقصهای احتمالی مرتفع گردند، سپس باید به اجرای موفقیتآمیز این سیستم امیدوار بود، در غیر این صورت بانک نه تنها به اهداف برنامه خود نائل نمیشود، حتی گاهی اوقات نتایج معکوس و افزایش هزینه را برای بانک به ارمغان میآورد. بنابراین در این تحقیق میخواهیم بررسی نمائیم که اولاً وضعیت عوامل مؤثر در استقرار مدیریت ارتباط با مشتری در بانک کشاورزی به چه صورت میباشد؟ ثانیاً اولویت و درجة هر یک از این عوامل در مقایسه با یکدیگر به چه صورت میباشد؟
1 ـ 3) اهمیت و ضرورت تحقیق
امروزه نظام بانكی علاوه بر تدوین استراتژیهایی برای جذب مشتریان جدید و انجام معامله با آنها درصدد برآمدهاند تا مشتریان کنونی را نیز حفظ کنند و رابطهای دائمی با آنها به وجود آورند. به عبارتی بانكها به دنبال کسب ارزش دورة عمر مشتریان خود هستند. در این بین مدیریت ارتباط با مشتری یک واقعیت ملموس برای بانكها قلمداد شده كه مزایایی همچون پاسخگویی سریع به درخواست مشتریان، فراهم کردن شرایط مسائد برای مراجعه مجدد مشتریان، کاهش هزینههای تبلیغات، شناخت عمیقتر مشتریان و دریافت بازخورد از مشتریان و توسعة خدمات بانكی را برای آنها به دنبال دارد (كینگ و بورگس، 2012). با توجه به ضرورتها فوق و اینكه مدیریت ارتباط با مشتری یک راهبرد استراتژیک برای ایجاد ارزش دو سویه برای بانكهاست و این كه تمام جوانب مشخصات مشتری را شناسایی كرده، دانش مشتری را به وجود آورده و روابط منسجم با مشتری را شكل میدهد و در نهایت برداشت آنها را دربارة خدمات بانكی ایجاد میكند، به همین دلیل بررسی چنین مفهوم با ارزشی، علیالخصوص بانك كشاورزی جامعه مورد مطالعه به دلیل ریزش مشتریان بعد از اخذ وام، محدودیتها در باب حفظ و نگهداری مشتریان، عدم رسوب سپردههای مشتریان هدف و افزایش منابع سپردهگذاری بانكهای رقیب بسیار ضروری و انجام چنین تحقیقی به شدت احساس میشود.
1 ـ 4) چارچوب نظری تحقیق
چارچوب نظری الگویی است که فرد پژوهشگر بر اساس آن دربارة روابط بین عواملی را که در ایجاد مسأله مهم تشخیص داده شدهاند، تبیینهایی فراهم میکند. چارچوب نظری، روابط بین متغیرها را روشن میکند، نظریههایی را که مبانی این روابط هستند، میپروراند و نیز ماهیت و جهت این روابط را توصیف میکند. همان گونه که بررسی پیشینه مبنای چارچوب نظری را تشکیل میدهد، یک چارچوب نظری خوب نیز در جای خود، مبنای منطقی لازم برای تدوین فرضیههای آزمونپذیر را فراهم میآورد. در این مطالعه متغیر مدیریت ارتباط با مشتری بصورت یک فرایند استقرار در نظر گرفته شده كه به صورت كل تحت تأثیر متغیرهای مستقل مدیریت دانش، تمركز بر مشتریان كلیدی، فنآوری مدرن و به روز و سازماندهی فرایندهای كسب و كار است كه این متغیرها به استناد مطالعة سین و همكاران (2005) میباشد. به زعم این محققان عوامل مؤثر بر استقرار مدیریت ارتباط با مشتری سازهای مرکب از متغیرهای مستقل مدیریت دانش، تمركز بر مشتریان كلیدی، فنآوری مدرن و به روز و سازماندهی فرایندهای كسب و كار است. بنابراین این تحقیق به دنبال بررسی عوامل مؤثر بر استقرار فرایند مدیریت ارتباط با مشتری در بانک کشاورزی شهرستان اردبیل است كه بر اساس چارچوب نظری تحقیق، مدل تحلیلی تحقیق به صورت نمودار (1-1) قابل ارائه میباشد.