سویا Merr.] [Glycine Max (L.) یکی از دانههای روغنی و از مهمترین گیاهان خانواده لگومینوز محسوب میشود و در آب و هوای گرم و در مناطق استوایی ونیمه استوایی کاشته میشود. این گونه گیاهی، احتمالاًحدود دو هزار سال قبل، در مناطق شمال چین اهلی شده است. اهمیت آن بخاطر پروتئین و روغن بالای دانه آن است (فتحی،1378).پروتئین آن با گوشت و فرآوردههای لبنی و تخم مرغ قابل مقایسه بوده و به همین دلیل یکی از گیاهان ممتاز قرن بیستم لقب گرفته است (کوچکی، 1373).
پیشرفت و توسعه در بخش کشاورزی مستلزم مراحل گوناگون و مرتبط با هم میباشد. محقق، مروج و کشاورز به عنوان بخشی از نظام دانش و اطلاعات کشاورزی میباشند و نقش مهمی در توسعه کشاورزی ایفا مینمایند. در کشور ما قبل از هر چیز باید پذیرفت که هر گونه تحول در بخش کشاورزی نیازمند تحول در فرایند تولید و انتقال تکنولوژی میباشد در غیر این صورت هیچ گونه تغییر اساسی و اصولی در بخش کشاورزی حاصل نخواهد شد (علیپور، 1386).
از آنجایی که توانایی تولید غذا یکی از عوامل اصلی توسعه جوامع بشری است توسعه اقتصادی جامعه نوین بستگی به گیاهان زراعی دارد زیرا به طور مستقیم یا غیر مستقیم برای مصرف انسان مورد نیاز میباشد. با وجود اینکه افزایش قابل ملاحظهای در طی 30 سال گذشته در تولید گیاهان زراعی بدست آمده، با این حال متوسط عملکرد اکثر گیاهان زراعی هنوز کمتر از حد پتانسیل آنهاست. عملکرد بالقوه تنها با بهره گرفتن از ارقام پر محصول در شرایط مدیریتی ایده ال و همراه با محیط فیزیکی و شیمیایی مطلوب بدست خواهد آمد. یکی از راه های دستیابی به عملکرد بالاتر، تأمین مقادیر کافی عناصر معدنی برای گیاهان زراعی است (فتحی، 1378). برای گیاهانی مانند سویا که با اتکا به همزیستی با باکتریهای تثبیت کننده نیتروژن مولکولی، بدون نیار به مصرف کودهای شیمیایی بالاترین بازده محصول را داشته باشند، استفاده از این توان ذاتی، به لحاظ جنبههای مفید اقتصادی و زیست محیطی آن، ضرورتی اجتناب ناپذیر به شمار میرود (اسدی رحمانی و همکاران، 1381). با توجه به هزینه زیاد برای تولید کودها و هچنین مشکلات زیست محیطی ناشی از مصرف این کودها، لزوم تجدید نظر در روشهای افزایش تولید ضروری است.
کشاورزی پایدار به عنوان یک نظام زراعی شامل رهیافتهایی است که وابستگی کشاورزان به برخی نهادههای کشاورزی را کاهش میدهد ومنجر به کاهش تخریب محیط زیست و تعادل بین نسلها میگردد. مشکلات زیست محیطی ناشی از کاربرد کودهای شیمیایی، انرژی وهزینههای تولید و مصرف آن ها از مهمترین مسائل جهان امروز است. یکی از راهکارهای تولید بهینه محصول و حفظ سلامت محیط زیست فراهم سازی شرایط لازم وضرورت استفاده بیشتر از میکروارگانیسمهای خاکزی میباشد (الکساندراتوس، 2003). در نظام های کشاورزی پایدار کاربرد کودهای زیستی از اهمیت ویژهای در افزایش تولید و حفظ حاصلخیزی خاک برخوردار است و باکتریهای افزاینده رشد به عنوان یکی از میکروارگانیسمهای مفید خاکزی از مهمترین کودهای زیستی محسوب میشوند (حمیدی و همکاران،1386). این باکتریها از طریق سنتز هورمونهای محرک رشد گیاه باعث ایجاد مقاومت سیستمیک نسبت به دامنه وسیعی از استرسهای محیطی می شوند (روستا و همکاران، 1388).
تغذیه برگی به عنوان یک تامین کننده تکمیلی عناصر کم مصرف و پر مصرف، هورمونهای گیاهی، محرکهای رشد و سایر عناصر مفید استفاده شده است() . تاثیر کود دهی برگی در افزایش محصول، مقاومت به بیماریها و آفات و بهبود مقاومت به خشکی و نیز افزایش کیفیت محصول مشاهده شده است. پاسخ گیاه به کود دهی برگی بستگی به گونه گیاه، شکل کود، غلظت کود، دفعات کاربرد کود و مرحله رشدی گیاه دارد() . ترکیب کودی مورد استفاده در کود دهی برگی معمولاً بر اساس مرحله رشدی گیاه یا میوه تنظیم میشود . کود دهی برگی هم چنین برای کمک به گیاه در ترمیم شوک های ناشی از انتقال از مرحله نشایی ،آسیب تگرگ و سایر عوارض ناشی از شرایط آب وهوایی سخت بکار برده میشود. در هر حال این میزان تاثیر معمولاً در شرایط واقعی قابل دسترسی نیست. اغلب عدم موفقیت در تغذیه برگی ناشی از عدم توجه به اصول کاربرد برگی کود است. سایر دلایل عدم موفقیت شامل استفاده از ترکیب نادرست یا ترکیب درست در زمان نامناسب است. تصمیم گیری درباره مواد مورد استفاده در محلولپاشی برگی ونیز مرحله رشدی گیاه برای محلولپاشی به همان اندازه که یک علم بشمار میرود یک هنر نیز هست. بدلیل آسیب پذیری نتایج تحقیقات و آزمایشات کاربرد مزرعهای تغذیه برگی، اظهار نظر روی مفید بودن آن هم در سیستم کشاورزی مرسوم وهم در سیستمهای جایگزین متغیر است. یکی از مزایای تبلیغ شده درباره کود دهی برگی ، بالا بردن امکان جذب مواد مغذی از خاک میباشد. این تفکر از آنجا ناشی شده که کود دهی برگی موجب میشود گیاه مواد قندی و سایر مواد مترشحه بیشتری را از طریق ریشه به ریزوسفر ترشح کند. جمعیت میکرو ارگانیزمها ی مفید در منطقه ریشه بواسطه افزایش دسترسی به این مواد مترشحه زیاد میشود. در طی این چرخه همراه با افزایش فعالیتهای بیولوژیکـ، دسترسی به مواد مغذی، کنترل کنندههای بیوشیمیایی بیماریها و ویتامین ها و نیز سایر فاکتورهای مفید برای گیاه نیز زیاد میشود. این یک دلیل اساسی و منطقی برای تفکر استفاده از روش کوددهی برگی درکشاورزی ارگانیک در مقابل فلسفه “تغذیه خاک نه تغذیه گیاه” میباشد.
2-1- اهداف پژوهش
1) بررسی اثرات نیتروکسین بر بهبود عملكرد و اجزای عملكرد دو رقم سویا.
2) تأثیر محلول پاشی روی آهن و منگنز بر میزان عملکرد، پروتئین ودرصد روغن دو رقم سویا.
3) برآورد اثرات متقابل کاربرد باکتریهای محرک رشد و محلول پاشی بر عملکرد و اجزای عملکرد دو رقم سویا.
3-1- تاریخچه سویا
لوبیا روغنی، سویا یا سوژا از گیاهان دانه روغنی و علوفهای است که از قدیم الایام و حداقل 2800 سال قبل از میلاد در موطن اصلی سویا، مناطق شمال شرقی چین کشت میشده است (آلیاری، 1379). سویا در اوایل قرن هفدهم به اروپا و در اوایل قرن نوزدهم به آمریکای شمالی برده شد. اگرچه کشت سویا در شرق به عنوان یک محصول اصلی به شمار میآید ولی امروزه تولید سویا در آمریکای شمالی بیش از تولید آن در شرق است. کشورهای مهم تولید کننده سویا عبارتند از ایالات متحده، برزیل، چین و آرژانتین. چهار کشور اصلی تولید کننده سویا، بر روی هم 90 تا 95 درصد تولید جهانی را دارا هستند (لطیفی،1375). ارقام این گیاه اولین بار در سال 1310 و سپس در سال های 1316 و 1318 از آسیای شرقی و آلمان به ایران وارد شدند و در کلیه آزمایش ها عملکرد خوب و زیادی از خود نشان دادند و اکنون هر سال در کشور هزاران هکتار زیر کشت سویا قرار دارند (صدوری، 1382).