حمایت اجتماعی ادراک شده
حمایت اجتماعی به امکاناتی که دیگران برای فرد فراهم می کنند تعریف شده است. همچنین این مفهوم به عنوان معرفتی که باعث می شود فردی باور کند که مورد احترام و علاقه دیگران بوده، عنصری ارزشمند و دارای شأن به شمار آمده و به یک شبکه اجتماعی روابط و تعهدات متقابل تعلق دارد، در نظر گرفته می شود(مارموت و ویلکینسون،2008). برخی حمایت اجتماعی را واقعیتی اجتماعی و برخی دیگر آن را ناشی از ادراک فرد میدانند. ساراسون(1988) حمایت اجتماعی را مفهومی چندبعدی می داند که هر دو را دربر میگیرد. برطبق نظر هاوس ، حمایت اجتماعی عبارت است از محتوای کارکردی روابط که میتوان در چهار گروه از رفتارهای حمایتی قرار داد .الف- پشتیبانی عاطفی شامل احساس همدردی، دوستداشتن، اعتماد و توجه است و رابطهای قوی با سلامتی دارد. ب- حمایت مادی شامل کمک مادی وخدماتی به شخص نیازمند است .ج- حمایت اطلاعاتی عبارت است از توصیهها، پیشنهادات واطلاعاتی که شخص از آن در روبروشدن با مشکلات استفاده مینماید .د- حمایت ارزیابی که عبارت از دردسترس گذاردن اطلاعات سو دمند برای خود ارزیابی می باشد. این چهار عملکرد حمایت از لحاظ مفهومی متفاوتند ولی درعمل از یکدیگر مستقل نیستند(شفیعی،1376).
در مطالعات اولیهی حمایت اجتماعی برحسب شمار تماسها تعریف میشد . به این ترتیب شخصی که دارای ده تماس درهفته است دوبرابر کسی که پنج تماس در هفته دارد از حمایت اجتماعی برخوردار است . مشکل اندازه گیری شمارتماسها به عنوان شاخص حمایت اجتماعی این است که این امکان وجود دارد که شمار واقعی آنها دارای اهمیت نباشد . فردی می تواند پنجاه تماس در روز داشته باشد و با این وجود، یکی از این تماسها مهم یا به قد ر کافی صمیمانه ونزدیک نباشد که پشتیبانی فراهم آورد . علاوه براین برخی ازپیوندها ی اجتماعی ممکن است منشا نگرانی باشد. از سوی دیگرگاهی یک دوست صمیمی ممکن است حامی بسیار مهمی باشد.
کوششهای انجام شده برای اندازه گیری کیفیت روابط حمایت کننده منجر به ین اندیشه شد که شاید این کیفیت به شکل رابطه وجود ندارد، بلکه درادراک وتوقعات شخصی نهفته است که مورد حمایت قرار میگیرد . به عبارت دیگر دوستان ممکن است واقعا هیچ گونه حمایتی ارائه نکنند اما شخص بر این باور است که آنها چنین می کنند، یا اگر از آنها خواسته شود حمایت می کنند در این صورت این باور همان تأثیری را دارد که حمایت واقعی اگر وجود میداشت، دارا بود . به عبارت دیگر خود حمایت اجتماعی نیست که اهمیت دارد بلکه اعتقاد به وجود حمایت اجتماعی است که واجد اهمیت است و افردی که شدیداً به آن اعتقاد دارند باید بیش از آنهایی که فاقد چنین اعتقاداتی هستند، از بیماری محافظت شوند(خزاعی،1372).
حمایت اجتماعی به عنوان یک عامل روانشناسی اجتماعی میباشد که به عنوان تسهیل کننده رفتار بهداشتی شناخته شده است . مشاهده شده است که هم حمایت اجتماعی عمومی وهم حمایت مربوط به دیابت با تبعیت از رفتارهای خود مراقبتی دربیماران دیابتی همبستگی دارد(التو و یوتلا،1997؛ گیلیبراند و استونسون،2006؛ تلجامو و هنتینن،2001؛ فام و همکاران،1996) .
بررسیهای انجامشده نشان میدهد که حمایت اجتماعی اثرات مثبتی بر جنبه های گوناگون فعالیتهای خود مراقبتی دارد. به عبارتی حمایت اجتماعی از طریق دو فرایند عمده بر کنترل بیماری دیابت مؤثر است:
1-اثر مستقیم؛ از طریق رفتارهای مرتبط باسلامت مثل تشویق رفتارهای سالم
2-اثر تعدیل کننده ؛ که به تعدیل آثار فشارعصبی حاد و مزمن بر سلامت و همچنین افزایش سازگاری با فشار عصبی بیماری دیابت کمک می کند(مارموت و ویلکینسون،2008).
بهعبارتی پژوهشگران برای تبیین چگونگی تاثیر حمایت اجتماعی بر سلامتی، دو مدل را مطرح کرده اند؛ یک مدل تاثیرکلی و دیگری فرضیه سپرمانند در برابر استرس. بر پایه مدل نخست، حمایت اجتماعی صرف نظر از این که فرد تحت تاثیر استرس باشد یا نه، باعث می شود تا فرد از تجارب منفی پرهیز کند و از این رو اثرات سودمندی بر سلامتی دارد(سارافینو،2002). بر پایه الگوی دوم حمایت اجتماعی تنها برای افراد تحت استرس سودمند است و چون سپری مانع نفوذ استرس بر فرد می شود. به باور کوهن و ویلز(1985) شواهد موجود نشان دهندهی تایید هر دو الگو است.
1.Sarason
- Cohen&Wills