در عصر حاضر به دلیل پیشرفتهای علمی و فنی، بازنمایی ذهنی بشر از کره زمین به دهکده جهانی مبدل شده است. از این رو عوامل همراه کننده با این بازنمایی بیش از پیش مورد توجه بشر قرار گرفته است. میتوان اینگونه مطرح نمود كه پیشرفت و ترقی در هر سازمان، مدیون سیستم مدیریتی آن سازمان میباشد. از مهمترین عواملی كه نشان دهنده مدیریت صحیح بوده و می تواند بازدهی سازمان را افزایش دهد، عملكرد مطلوب مدیریت است
با توجه به اینكه امروزه پیشرفت هر سازمانی به مدیریت آن سازمان بستگی دارد، میتوان اینگونه مطرح نمود كه پیشرفت و ترقی در هر سازمان، مدیون سیستم مدیریتی آن سازمان میباشد. از مهمترین عواملی كه نشان دهنده مدیریت صحیح بوده و می تواند بازدهی سازمان را افزایش دهد، عملكرد مطلوب مدیریت است؛ كه عمكرد نیز تحت تاثیر عوامل گوناگون از جمله فرهنگ سازمانی، سلامت سازمانی، كارآفرینی، شیوههای تفكر مدیر و بسیاری از عوامل دیگر میباشد كه هر كدام به تنهایی میتوانند اثرات مستقیمی را بر نحوه عملكرد مدیر اعمال نمایند. (یانگ[1]، 2011)
به عبارتی دیگر، امروزه سازمانها ومؤسسات مختلف، آموزش و توسعه منابع انسانی بخصوص مدیران را از حیاتی ترین وظایف خود در راه بهسازی ساختاری و سازمانی تلقی میكنند و با توجه به منابع قابل اهمیت آن، سرمایهگذاریهای بسیاری را در جهت افزایش عملكرد مدیران صورت میدهند.
از مهمترین عوامل موثر در بهرهوری، همانگونه اشاره گردید، فرهنگ سازمانی است، «فرهنگ از سازههایی بشمار میرود كه به دلیل گستردگی طیف آن، تعاریف متفاوت و كثیری را به خود اختصاص داده است. روت بندیكت (1952) فرهنگ را «یک الگوی اندیشیدن و عمل كردن» تعریف نموده است و لوی استراس فرهنگ را «یک نظام نمادی مشترك میداند كه آفریده ذهن انسان» میباشد. اتوكلاین برگ یكی از نظریه پردازان برجستهای است كه بر تواناییهای اكتسابی تاكید داشته و فرهنگ را مجموعه عادات و تواناییهای اكتسابی بشر تعریف می کند. (به نقل ازکیا، 2013)
همانگونه كه مطرح شد فرهنگ به خودی خود طیف وسیعی را در بر گرفته و مقولههای گسترده آن با توجه به سازمانهای مختلف متفاوت بوده بگونهای كه هر سازمان فرهنگ خاص خود را شامل میباشد. فرهنگ هر سازمان به منزله شخصیت آن سازمان بوده ودر برگیرنده سیستمی از استنباطهای مشترك در سازمان مربوطه است. فرهنگ هر سازمان ارزش و اعتقادات خاصی را در بر میگیرد و اعضای آن در صدد همسو و همرنگ كردن خود با مشخصههای آن فرهنگ میباشند. یكی از اركان اساسی در ارزیابی عملكرد كاركنان، انطباق و هماهنگی عملكرد آنها با ویژگیهای فرهنگی آن سازمان میباشد. بنابراین، هر قدر میان شاخصهای فرهنگی یک سازمان و ویژگیهای عملكرد اعضای آن سازمان تطابق بیشتری وجود داشته باشد، بستر مناسبی جهت یكپارچگی و وحدت سازمان فراهم میگردد. این بستر مناسب زمینهساز روابط ایدهآل و شكوفاسازی استعدادهای بالقوه و همچنین تشكیل یک فرهنگ سازمانی مطلوب و ایجاد كارآفرینی بوده و باعث ارتقاء فرهنگ سازمانی و در نتیجه افزایش عملكرد مدیران میباشد.
فرهنگ سازمانی، سیستمی است متشكل از ارزشها و عقایدی كه در تعامل متقابل با نیروی انسانی، ساختار سازمانی، سیستم كنترل و همچنین هنجارهای رفتاری بوده كه در سازمان بنا نهاده می شود (کیا، 2013).
بنابراین، فرهنگ سازمانی اهمیت ویژهای را در راهبرد یک سازمان و عملكرد مطلوب در جهت پیشبرد اهدافش ایفا می کند. بگونهای كه بسیاری از متخصصان اعتقاد دارند كه اهداف سازمان بر محور فرهنگ آن استوار است و اقدامات موثر در استای ارتقای رفتار شغلی، بدون تغییر فرهنگ سازمان و جایگزینی فرهنگی موثر واقع نمی شود. ازسویی دیگر، كارآفرینی نیز یكی از عوامل موثر بر عملكرد بوده و به عنوان نیروی هدایت كننده برای بنیانگذاری ایدههای تجاری، بسیج نیروهای انسانی، منابع مالی و فیزیكی، ایجاد و توسعة بنگاههای تجاری و اشتغالزایی است. در تمامی كشورها، پهنه وسیعی ازمشاغل به وسیله بنگاههای كوچك و متوسط در بخش خصوصی (مشتمل بر شركتهای تعاونی) ایجاد شده است. اینگونه تجارتها یا كسب و كارها به طور معناداری به ایجاد مشاغل كمك میكند (دفتر بینالمللی كار، 2004).
براساس نظریه رابینز فرهنگ سازمانی بر مبنای شش بعد مطرح می شود. این ابعاد تحت عنوان همكاری گروهی، خلاقیت و نوآوری، دقت كاری، بهرهوری، انگیزه كاری و ارزشگذاری به كارمند تعریف می شود. با بررسی دقیق وضعیت فرهنگ سازمانی در ابعاد شش گانه میتوان به شناخت دقیق فرهنگ سازمانی و كارآفرینی با عملكرد، راهبردهای كاربردی را اتخاذ كرده و از این طریق بتوان عملكرد را افزایش داد و سازمانها و مراكز آموزشی به وسیلة فرهنگ سازمانی حاكم و كارآفرینی كاركنان، عمكرد مدیران را با هداف مورد نظر هماهنگ سازند.
2.1. بیان مسأله
ابهامات گوناگونی پیرامون عملكرد مدیران در دانشگاهها وجود دارد. بطوریكه بسیاری از محققان و پژوهشگران مطرح میكنند عملكرد از عوامل متعددی تاثیر میگیرد كه از آن جملهاند: فرهنگ سازمانی، سلامت سازمانی، بهرهوری، شیوههای تفكر مدیران، شیوههای حل تعارض و بسیاری عوامل دیگر كه میتوانند عملكرد مدیران را تحت تاثیر قرار دهند.
پترز و واترمن[2] (1998)، مطرح میكنند كه سازمانهای اثربخش و سازمانهایی كه دارای عملكرد مطلوبی میباشند، دارای فرهنگ سازمانی قوی بوده كه تناسب محتوای فرهنگ با شرایط محیطی سازمان از اصول آن است و معتقدند كه چنانچه فرهنگ سازمانی قوی باشد، می تواند عملكرد مطلوبی را به نمایش بگذارد. فرهنگ سازمان چیزهایی نظیر قابل قبول بودن غیبت، به موقع سركار حاضر شدن و میزان تلاشی را كه یک شخص باید داشته باشد، به كاركنان القا میكند (الوانی و دانایی فرد، 1381).
همچنین، در زمینة ارتباط بین كارآفرینی با عملكرد نیز تحقیقات فراوانی صورت گرفته است كه از آن جمله میتوان به تحققیق كولمن و آنتونیوكسی[3] (1983)، اشاره نمود. آنها معتقدند كه كارآفرینی در فعالیتهای اقتصادی و اجتماعی بسیار موثر بوده و یكی از عوامل موثر در زمینة مشاركت افراد، ارزیابی و پرورش احساس عزت نفس، افزایش مهارتهای فردی، اجتماعی و شغلی، توانمندیهای بالقوه و نگرش مثبت نسبت به خود و محیط اطراف خود و در نهایت از انگیزههای قوی برای كار،
تلاش، كارآفرینی و بازدهی عملكرد مناسب میباشد. از اینرو، یكی از ویژگیهای مدیر خلاق و كارآفرین، احساس ارزشمندی و نشان دادن عملكرد بالا در سازمان میباشد (شریفی، 1392)
با ی اجمالی به تحقیقات انجام شده در زمینه عملكرد مدیران و ارتباط آن با سایر متغیرها از قبیل فرهنگ سازمانی و كارآفرینی میتواندریافت كه مدیران كارآفرین و مدیرانی كه از فرهنگ سازمانی متناسبی برخوردار بوده و سازمان را به نفع مطلوبی هدایت میكنند، عملكرد مطلوبی را نیز به نمایش گذاشته و اثر بخشی و بهرهوری فزایندهای را نیز نشان میدهند.
با توجه به اینكه در تحقیق حاضر به بررسیی ارتباط بین فرهنگ سازمانی و كارآفرینی مدیران با عملكرد آنان پرداخته می شود و با تاكید بر تحقیقات انجام گرفته، مطرح می شود كه منبع مسأله پژوهش حاضر را میتوان به عنوان خلاء نظری دریافت و سوال اصلی تحقیق حاضر را اینگونه عنوان نمود كه آیا ارتباط معنیداری بین فرهنگ سازمانی و كارآفرینی مدیران با عملكرد آنان در دانشگاههای آزاد تربیت بدنی استان تهران وجود دارد یا خیر؟
3.1. اهمیت و ضرورت تحقیق
اجرای این گونه تحقیقات می تواند اطلاعات مفید و سودمندی جهت برنامهریزیهای آتی مهیا سازد. كسب یافتههای تجربی بعنوان مهمترین گام در كنترل كیفی تولید شناخته می شودو از آنجایی كه فرهنگ سازمانی و همچنین كارآفرینی مدیران به عنوان یكی از موثرترین عوامل در عملكرد مدیران شناخته می شود، نقش مهم و اساسی در مدیریت منابع انسانی بر جای میگذارد، باید تلاش كرد تا اطلاعات سودمند و جامعهی را نسبت به آن بدست آورده و از این طریق زمینههای افزایش عملكرد را ایجاد كرده و بستر مناسبی را برای بهرهوری و اثربخشی سازمان و مراكز آموزشی فراهم نمود.
همانگونه كه مطرح گردید، فرهنگ سازمانی حاكم دریک سیستم و همچنین كارآفرینی مدیران، رابطه مستقیمی را با عملكرد مدیران نشان میدهد. به طوری كه با افزایش و ارتقاء فرهنگ سازمانی و بهرهگیری از كارآفرینی مدیران میتوان شاهد عملكرد مدیران و افزایش بهرهوری در سازمان بود و به راحتی سیر صعودی توسعه منابع نیروی انسانی را مشاهده كرد. در مقابل، هنگامی كه سازماندارای یک فرهنگ ویژه و قالب بر ارزشهای بنیادی نباشد، مشاركت در بین اعضاء كاهش یافته و تنها تخلفات اداری افزایش مییابد و در پی آن آسیبهای فراوانی به سیستمهای آموزشی وارد میآید.
از اینرو، با توجه به اهمیت فزاینده سازمان و بخصوص مراكز آموزشی از جمله دانشگاهها كه به عنوان پروروش دهندگان نیروی انسانی و توسعه منابع انسانی شناخته میشوند، ضروری است تا به بررسی عوامل موثر بر عملكرد مدیران، یكی از افراد كلیدی كه دیگری از قبیل فرهنگ سازمانی و كارآفرینی مدیران پرداخت تا از این طریق بتوان به بهرهوری سازمان و اثر بخشی آن نائل آمد.
بنابراین، عملكرد مدیران از اهمیت فراوانی برخوردار بوده و باید تلاش كرد تا با كسب اطلاعات بنیادی و راهكارهای مناسب برای افزایش بازدهی و عملكرد مطلوب از یک سو و ایجاد یک فرهنگ سازمانی مناسب با ارزشها از سوی دیگر، زمینة مساعدی را برای افزایش عملكرد فراهم آورد. اجرای اینگونه تحقیقات می تواند گامی موثر در جهت كسب اطلاعات اولیه باشد تا از این طریق تصمیمگیریهای مدیریتی به گونه صحیح اتخاذ و اعمال شود.
در این پژوهش به صورت مقدماتی به شناسایی برخی از عوامل فرهنگی و سازمانی موثر بر عملكرد مدیران پرداخته شده و میتوان امیدوار بود كه استفاده از نتایج این تحقیق، افزایش و توسعه منابع انسانی را در پی داشته و زمینههای تحقق اهداف بلند مدت توسعه منابع انسانی را فراهم آورد. این اقدام می تواند اطلاعات ضروری را برای مدیریت كاربردی در راستای تحول فرهنگ سازمانی، كارآفرینی و بهبود عملكرد فراهم نماید.