“
فنون مورد استفاده در IBCT در سه طبقه اصلی قرار میگیرند: فنون پذیرش، فنون تحمل، و فنون تغییر.
در IBCT هدف بیشتر ایجاد پذیرش است تا تغییر مستقیم و تأکید اولیه این رویکرد کمک به زوجین برای پذیرش جنبههایی از رفتار است که قبلاً آن ها را غیرقابل پذیرش درنظر میگرفتند (چپمن[۷۴] و کامتون[۷۵] ۲۰۰۳). البته منظور از پذیرش تسلیمِ با اکراه و رضا دادن از روی اجبار به وضعیت موجود نیست. سوختن و ساختن هم نیست. بلکه پذیرش جایگزینی امیدوارانه برای زوجهایی فراهم میآورد که با مشکلاتی مواجهند که به راهبردهای معمول تغییر پاسخ نمیدهند (دیمیجیان و همکاران، ۲۰۰۲) و به زوجها کمک میکند که «از مشکلات غیرقابل حلشان به عنوان وسایلی برای ایجاد نزدیکی و صمیمیت بیشتر استفاده کنند» (جیکوبسون و همکاران، ۲۰۰۰، ص ۳۵۲).
ایجاد پذیرش نه تنها برای بهبود رابطه مفید است، ضمناً ایجاد تغییر را نیز تسهیل میکند، و از آنجا که مشکل کلیدی زوجها کشمکش برای تغییر است (چپمن و کامتون، ۲۰۰۳)، ایجاد پذیرش اغلب میتواند به صورت کارا تری از راهبردهای مستقیم ایجاد تغییر در TBCT، تغییر ایجاد کند (جیکوبسون و همکاران، ۲۰۰۰). دو تکنیک اصلی IBCT برای ایجاد پذیرش عبارتند از: «پیوند همدلانه» و «بیطرفی متحدانه» (جیکوبسون وکریستنسن، ۱۹۹۶).
۱- پیوند همدلانه
شامل راهبردهایی برای ایجاد بافتی است که باعث افزایش بیان احساسات و افکاری شود که همدلی طرف مقابل را فرامیخوانند، در مقابل راهبردهایی که دفاع و عدم پذیرش را فرا میخوانند (چپمن و کامتون، ۲۰۰۳). هنگام ورود یک زوج به درمان عموماً هر دوی زوجین در حال تجربه درد و رنج زیادی هستند. اما هنگام ابراز این درد و رنج، اغلب این کار را با متهم کردن و سرزنش طرف مقابل انجام میدهند، که معمولاً ناراحتی را در رابطه بیشتر میکند. هدف پیوند همدلانه، ممکن ساختن بیان درد و رنج زوجین به شیوهای است که شامل اتهام و سرزنش نباشد تا منجر به ایجاد همدلی و پذیرش در طرف مقابل شود (دیمیجیان[۷۶] و کریستنسن و مارتل[۷۷]، ۲۰۰۲). یکی از راهبردهایی که درمانگر IBCT در راستای این تکنیک استفاده میکند، تشویق زوجین برای بیان جنبه ملایمتر تجربه هیجانیشان است تا جنبه تندتر آن، مثلاً ابراز غمگینی به جای خشم (چپمن و کامتون، ۲۰۰۳). البته توجه داشته باشید که منظور از «ملایم» و «تند»، کارکرد سخنان است نه شکل یا محتوای آن ها. خود افشایی ملایم، خودافشاییای است که در عمل واکنش هیجانی طرف مقابل را ملایمتر کند نه اینکه به ظاهر ملایمتر باشد (دیمیجیان و همکاران، ۲۰۰۲).
۲- بیطرفی متحدانه
در بیطرفی متحدانه (جدایی از مشکل و اتحاد با هم) نیز هدف کمک به زوجین برای صحبت کردن راجع به مشکلاتشان بدون اتهام زدن و سرزنش کردن است، ولی در اینجا تأکید بر استفاده از بحثهای توصیفی و «بیطرفانه و خالی از احساس»، و تحلیل عقلانی مشکلات است نه صحبتهای دارای بار هیجانی. در این تکنیک با بهره گرفتن از راهبردهای مختلفی به زوج کمک میشود تا مشکل را به صورت دشمن مشترکی ببینند که هر دو باید با اتحاد با هم آن را حل کنند (دیمیجیان و همکاران، ۱۹۹۸). این تکنیک بسیار به تکنیک تمرکز ذهن در MBCT , DBT شبیه است. تمرکز ذهن را به طور خلاصه میتوان «آگاهی غیرقضاوتی از لحظهی حاضر» تعریف کرد، و در تکنیک بیطرفی متحدانه نیز زوجین تشویق میشوند راجع به مشکل به همان شکلی که هست و بدون قضاوت، گفتگو کنند. در هر دوی این فنون هدف کاهش واکنشهای هیجانی (از طریق مواجهه بدون تقویت) و تسهیل حل کارآمد مشکل است. البته لازم به ذکر است در IBCT چند تکنیک دیگر نیز (از جمله پیوند همدلانه) «آگاهی غیرقضاوتی از حال» را تشویق میکنند، ولی آشکارترین محل برای تمرکز ذهن در IBCT تکنیک بیطرفی متحدانه میباشد (چپمن و کامتون، ۲۰۰۳).
ب) فنون تحمل
هدف فنون ایجاد تحمل نیز مانند فنون پذیرش کمک به زوجین برای دست برداشتن از تقلا برای تغییر دادن یکدیگر است. ولی اهداف بلندپروازانهتر فنون پذیرش را ندارند و بیشتر برای مشکلاتی استفاده میشوند که احتمالش کم باشد که به عنوان وسایلی برای صمیمیت بیشتر زوجین نقش ایفاء کنند. البته از این فنون در کنار فنون پذیرش نیز استفاده میشود (دیمیجیان و همکاران، ۲۰۰۲). مفروضهی زیربنای این تکنیکها آن است که تلاشهای زوجین برای جلوگیری، اجتناب یا فرار از رفتارهای منفی همدیگر میتواند عامل حفظ نیرومندی پاسخهای هیجانی منفیشان به آن رفتارها باشد. بنابرین این فنون شامل مواجهه نظامدار با رفتارهای منفی، تحت شرایطی که پاسخهای هیجانی منفی را کاهش میدهند، میباشند تا در اثر این تجارب و خاموشی و خوگیری حاصله کارکرد این رفتارها تغییر کند (چپمن و کامتون، ۲۰۰۳).
با این حال باید خاطرنشان شود که بعضی از انواع مشکلات مناسب مداخلات پذیرش یا تحمل نیستند. موقعیتهایی وجود دارند که باید نه پذیرفته شوند و نه تحمل، که آشکارترین آن خشونت خانگی یا کتک خوردن یکی از زوجین از دیگری است. موقعیتهای دیگری که ممکن است غیرقابل تحمل باشند عبارتند از سوء مصرف مواد، روابط خارج رابطه زناشویی، رفتارهای وسواسی و سایر رفتارهایی که میتوانند بهزیستی هر دوی زوجین را به خطر بیاندازند. افراد نباید در خانه های خودشان در معرض سوءرفتار یا خطر باشند. بنابرین ایجاد تحمل وسیلهای برای حفظ یک موقعیت غیرقابل تحمل نیست، بلکه هدف از آن کمک به زوجین برای تحمل آن دسته از رفتارهای طرف مقابل است که مخرب نیستند و احتمال تغییرشان هم کم است (دیمیجیان و همکاران، ۲۰۰۲).
تکنیکهای اصلی ایجاد تحمل عبارتند از: «خاطرنشان کردن جنبههای مثبت رفتار منفی»، «انجام رفتار منفی در جلسه درمان»، «وانمودسازی رفتار منفی در خانه بین جلسات»، و «افزایش تحمل از طریق رسیدگی به خود».
۱- خاطرنشان کردن جنبههای مثبت رفتار منفی
در این تکنیک درمانگر گوش به زنگ یافتن مواردی است که از آن طریق رفتار منفی یکی از زوجین ممکن است جنبههای مثبتی برای دیگری داشته باشد (درحال یا در گذشته). جالب است که حوزه های تعارض بین زوجین اغلب همان حوزه هایی هستند که در گذشته آن ها را به هم جلب کردهاند. از سوی دیگر، رفتار منفی میتواند در حال حاضر هم با کمک به زوجین برای متوازن کردن همدیگر و فراهم آوردن توازن و تعادل بیشتری در بعضی حوزه های رابطه، کارکرد مفیدی برای زوج داشته باشد. برجسته کردن این جنبهها توسط درمانگر میتواند به زوجین کمک کند تا منافع رفتارهایی را ببینند که در غیر این صورت ناراحت کننده تجربه میشدند. لازم به ذکر است این تکنیک مبتنی بر فهم کارکرد رفتار است، نه تلاش برای یافتن «نقطهای روشن» یا صرفاً گذاشتن نام مثبتی بر روی یک رفتار. بنابرین این تکنیک با تکنیک “Positive reframing” در رویکرد شناختی تفاوت دارد. به علاوه توجه داشته باشید که لزوماًً هر رفتاری کارکرد مثبتی ندارد (مثلاً این که یکی از زوجین وقتی از دست دیگری عصبانی است ظرفها را بشکند). ضمناً در IBCT فرض بر این نیست که با این تکنیک مشکل زوج دیگر حل میشود، بلکه امید است افزایش تحمل زوجین نسبت به تفاوتهایشان آن ها را از دامهایی که توسط تلاش برای تغییر دادن همدیگر ایجاد شده، آزاد کند که موجب رضایتمندی بیشتر آن ها شده و حتی آن ها را برای تغییر مهیاتر میکند (دیمیجیان و همکاران، ۲۰۰۲).
“