وقتی كه جغد طلاق بر آستانه ی خانه ای نشست و غبار غربت و تنهایی فضای غمگین آشیانه ای را در خود گرفت، جوجه های بی پناه و سرگردان در جستجوی پدر و مادر خویش پرپر می زنند. گاه در دامن مادر می آویزند تا لانه را رها نكند و گاه پدر را صدا می زنند تا برای همیشه تركشان نگوید، زیرا آنان هنوز در آستانه ی پروازند، هنوز دهان گرسنگی خود را برای غذای محبّت والدین گشوده اند، هنوز گرمای تن مادر را می طلبند تا بال و پر بگشایند و در آسمان پاك و صاف خوشبختی اوج گیرند و زمزمة صدایشان دشت سرسبز زندگیشان را پراكند، ولی اكنون این جغد طلاق است كه بر سرشان فرود آمده و كابوس غربت و اندوه بر چشمان منتظرشان نشسته است. اینك پدر یا مادر كدامیک پرواز را تا انتها به آنان خواهند آموخت؟ كدامیک بال نوازش بر سر این جوجگان بی پناه خواهد گسترد؟ كدامیک فروغ محبّت را به لانه ی تاریک هدایت خواهد كرد؟ و اینها پرسشهایی است كه كودك در جستجوی پاسخ آنان است.
او قانون نمی داند، او تنها می خواهد به یک اندازه با هر دوتای پدر و مادر باشد و از رنج بی پدری یا بی مادری به یک میزان افسرده و نگران است.
فراموش نكنیم كه طلاق یک فاجعه است امّا اگر تنها راه حل موجود باشد وظیفه داریم اثرات مخرب آنرا به حداقل برسانیم. كودكان قربانیان بلافصل طلاق والدین خویشند. اگر نتوانستیم فضای مطلوب و شادی بخش خانوادگی را برایشان فراهم كنیم دست كم باید بیاموزیم كه چگونه آنها را از صدمات ناشی از طلاق تا حد امكان در امان داریم.
طلاق یكی از غامض ترین پدیده های اجتماعی عصر ما را از دیدگاه كسانی كه بیش از همه آنها لطمه می بینند بررسی می كند. پدیدة طلاق (راه حل) رایج و قانونی، عدم سازش زن و شوهر، فروریختن ساختمان خانواده، قطع پیوند زناشویی و اختلاف ارتباط پدرو مادر با فرزند، توجه اصلی به پیامدهای طلاق و اثرات روحی، عاطفی، اجتماعی و اقتصادی آن بر فرزند است و در كنار آن به علل و موجبات طلاق اشاره ی كوتاهی كرده، سابقه ی طلاق به 20 قرن می رسد. مذاهب عمده همانگونه كه در زمینه ی ازدواج و روابط زن و مرد رهنمودها و معیارهایی مقرّر كرده اند به امكان قطع این رابطه و نحوه ی آن نیز پرداخته اند امّا فقط در چند دهه ی اخیر است كه طلاق به عنوان یک مسأله ی جدی اجتماع مطرح است.
من با طرح این مسأله و تحقیق در این مورد و با بیان اینكه طلاق بلای خانمان سوز است در صدد بررسی علل و عوامل اصلی این پدیده ی شوم برآمدم تا خوانندگان این تحقیق این مسأله را جدّی تر گرفته و راهكارهای آنرا برای زندگی خود در نظر گیرند تا بتوانند خود را از دام این بلا برهانند.
بیان مسئله: طلاق
طلاق در لغت به معنی گشودن گره و رها كردن است. در فقه اسلامی در تعریف طلاق گفته اند: طلاق عبارتست از زائل كردن قید ازدواج با لفظ مخصوص. (صفائی، امامی، 1372، ص 259).
در حقوق امروز ایران طلاق ممكن است به حكم دادگاه یا بدون آن واقع شود و در تعریف آن می توان گفت: طلاق عبارتست از انحلال نكاح دائم با شرایط و تشریفات خاص از جانب مرد یا نماینده ی قانونی او. بنابراین طلاق ویژه ی نكاح دائم است و انحلال نكاح منقطع از طریق بذل یا انقضاءِ مدت صورت می گیرد. ماده ی 1139 قانون مدنی در این باره می گوید: «طلاق مخصوص عقد دائم است وزن منقطعه با انقضاء مدّت یا بذل آن از طرف شوهر از زوجیت خارج می شود. (همانجا، صص 259-260)
طلاق یكی از آسیب های اجتماعی است كه در چند دهه ی اخیر در اكثر كشورهای جهان رشد روزافزونی داشته است. در ایران نیز طبق آخرین آمار مربوط به سازمان ثبت احوال كشور، كل موارد ثبت شده ی طلاق در مناطق شهری و روستایی ایران در سال 1371 معادل 33983 مورد بوده است كه این شاخص با حدود 80% افزایش در سال 1380 به 61013 مورد رسیده است. عمق مسأله زمانی آشكار می شود كه نتایج پژوهش های متعدد داخلی و خارجی در زمینة تأثیرات عمیق روان شناختی، اجتماعی، اقتصادی و حتی قانونی طلاق بر روی همه ی كسانی كه به نحوی در آن درگیر هستند، در نظر گرفته شود.
با این وجود، در جریان زندگی یک زوج، گاه شرایطی پیش می آید كه طلاق، این «مكروه ترین حلال خداوند» اجتناب ناپذیر می گردد. در چنین شرایطی همچون هر موقعیت استرس آور دیگری در زندگی، لازم است به مقابله با آن پرداخت و در جهت به حداقل رساندن آسیبها و عوارض ناشی از آن تلاش كرد. در این میان كودكان و نوجوانانی كه ناخواسته در معرض این پدیده قرار گرفته و ناچار به سازگارشدن و انطباق با چالشها و تغییرات ناشی از آن می گردند، به لحاظ آسیب پذیری بیشتر، نیاز ویژه ای به توجّه و مراقبت و اقدامهای خاص دارند. (قدیری، 1382، ص1)
چنانچه عملی در زندگی از جانب مرد دیده شود كه ادامه ی زندگی زن با او صلاح نباشد یا موجبی در زن باشد كه برای مرد ادامه ی زندگی سخت و مشكل باشد، اگر رفع آن علّت ممكن نباشد و مورد و زمینه برای طلاق مهیا باشد، طلاق امری شرعی و بی مانع است. در این مورد زن و شوهر و خانواده ی طرفین از تشدید مسأله باید بپرهیزند و از هرگونه سخن ناروایی نسبت به مرد یا زن یا خانواده ی هر یک از آن دو نفر خودداری كنند.
اختلاف مرد با همسرش اگر علّتی شرعی داشته باشد موجب این نگردد كه دیگران یا خود آن دو نفر دچار گناهان زبان از قبیل: غیبت، تهمت و تحقیر و سرزنش و استهزاء گردند، كه این گونه گناهان باعث ازدیاد شعله ی كینه ی زن و مرد و خانواده های آنان نسبت به یكدیگر و باعث عذاب انسان در روز قیامت است.
متأسّفانه با پیش آمدن زمینه ی طلاق، درِ غیبت و تهمت و كینه توزی در خانواده ها باز می شود و تعداد زیادی از افراد خانواده دچار این گناهان سنگین و شقاوت بار می گردند.
زن یک وقت زن زندگی نیست و تحمّل او برای مرد بسیار مشكل، یا مرد مردی است كه در ضمن عقد شرایطی را با زن امضاء كرده كه در صورت عملی نشدن آن شرایط زن حق طلاق داشته باشد و یا بالعكس. در این وقت فقط باید با آرامی و آرامش و بدون آلوده شدن به معصیت، طلاق صورت بگیرد، نه اینكه منجر به جار و جنجال و دعوا و كشیده شدن پای دو خانواده به معركه و تحقّق همه گونه معصیت حق و آبروریزی برای دو خانوادة آبرودار شود. (انصاریان، 1375، صص 533-534).
طلاق می تواند چنان تجربه ی دردناكی باشد كه بسیاری از والدین پاسخگویی به نیازهای كودكان خود را درست در زمانی كه خودشان به حمایت هیجانی و توجّه بیشتری نیاز دارند، دشوار می یابند. برای كمك به بچّه هایتان در سازگاری با طلاق، باید یاد بگیرید كه احساسات خودتان و شرایط جدید را اداره كنید.
طلاق یک رویداد منحصر به فرد نیست، بلكه فرایندی است كه در جنبه های مختلف آن در طول زمان آشكار می گردد و این مستلزم یک رشته تغییرات و سازمان یابیهای مجدّد خانواده می باشد كه ممكن است چند سال طول بكشد. با رویدادها و هیجانهایی كه به همراه این تغییرات پدید می آیند، نمی توان یک شبه برخورد كرد. سازگاری یافتن برای هر یک از اعضاء خانواده مستلزم زمان است.
جدایی و طلاق می تواند طیف وسیعی از عواطف و هیجانهای مختلف را برانگیزد. شما ممكن است احساسات خشم، انزوا، اضطراب، سرخوشی، افسردگی، گناه، از دست دادن كنترل، ترس، بی كفایتی و ناامنی را تجربه كنید. ممكن است به توانایی خود در برخورد با نیازهای فرزندانتان تردید نمایید، زیرا همزمان با فشار نیازهای خودتان هم مواجه هستید، گاهی اوقات والدین ممكن است احساس كنند كه در مورد بچّه هایشان كوتاهی كرده و در ارزشمندی و كفایت خود شك كنند. باید دانست كه این هیجانها و دشواریها، بخش طبیعی عبور از جریان جدایی و طلاق محسوب می شوند. (قدیری، 1382، صص 17-18).
تمام و احتمالاً بسیاری از طلاق گرفتن ها راحت و آسان نیست. تعداد اندكی از طلاق ها به رشد متقابل تمام افراد درگیر می انجامد. طلاقی كه به طور دوجانبه انتخاب شود و همزمان با رشد زندگی دو طرف به وقوع بپیوندد و به دلایل یكسان به آزادی بیشتر جهت رشد تمام افراد بیانجامد «طلاق بر حق» است. كار بالینی ام نشان داده كه «طلاق برحق» بی نهایت نادر است. «طلاق به ناحق» زمانی كه یک یا هر دو طرف احساس درماندگی می كنند، یعنی وقتی كه به طور دوجانبه رشدی صورت نمی گیرد، هنگامی كه خشم و سرزنش، احساس بی عدالتی و كمبود احترام به خود گریبان گیر هر دو عضو شده است، به نظر می رسد طلاق «به ناحق» برای یكی از والدین یا هر دو رخ می دهد، در حالیكه «طلاق بر حق» به طور دوجانبه انتخاب می شود، تصمیمی كه طی زمان و به دلیل واضح و اظهار شده در چهارچوب كل نهاد خانواده تكامل یافته است. (گنجی زاده، 1379، صص 627-628).
ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد
یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل و با فرمت ورد موجود است
متن کامل را می توانید دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)
ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه
با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند
موجود است