“
بعضی از پژوهشگران (مثلاً: کاسیدی و شیور[۲۶]، ۱۹۹۹) اهمیت کنش سازمانی سیستم دلبستگی را در یکپارچه کردن مؤلفه های عاطفی، انگیزشی، شناختی و رفتاری مورد تأکید قرار داده اند. همچنین، شواهد علمی حاکی از آن است بین دلبستگی با آسیبشناسی روانی در دوره کودکی، نوجوانی و بزرگسالی رابطه وجود دارد. مثلاً رابطه معناداری بین سبکهای دلبستگی با اختلالات خلقی، اضطرابی، شخصیت و سوء مصرف مواد گزارش شده است.
دلبستگی غیرایمن و آسیب شناسی روانی: سلامت روانی و احساس سلامت شخص، تا حد زیادی به کیفیت روابط و دلبستگی او به دیگران بستگی دارد و مسئله اصلی در تمامی روابط شخصی، ایجاد و تنظیم این گونه روابط است. مشخصه اختلالهای دلبستگی آسیب زیستی، روانی، اجتماعی است که بر اثر محرومیت از مادر، فقدان مراقب یا جایگزین او و فقدان تعامل با او به وجود می آید. ریشه سندرمهای رشد ناکافی، اختلال اضطراب جدایی، اختلال شخصیت اجتنابی، اختلالات افسردگی، بزهکاری، مشکلات تحصیلی، مشکلات سوء مصرف مواد، در تجارب منفی دلبستگی دیده می شود. این تجارب منفی، سبب صدمات هیجانی در کودک می شود. کودکان با پرورش سبک دلبستگی به شکلی ناایمن شخصیتی بیعاطفه خواهند داشت که مشخصهاش، کنارهگیری هیجانی، فقدان احساس و ضعف در برقراری روابط محبت آمیز و عاطفی است (شریفی، ۱۳۷۹).
تفاوتهای شخصیتی در الگوی وابستگی به مواد: مصرف مواد افیونی پاسخی نسبت به نوع شخصیت و ویژگیهای روانی است که اشخاص دارند. ویژگیهای اشخاصی که حالت دفاعی دارند معمولاً باعث افزایش الگوی مصرف مواد در آن ها می شود اشخاصی که شخصیت اضطرابی دارند یا دچار آسیب هستند برای فرار از واقعیت های زندگی و برای فراموش کردن مشکلات به سمت مصرف مواد گرایش نشان میدهند. مصرف مواد پاسخی برای آسیب آنها به شمار میروند نه علت آن. طبق مطالعاتی که صورت گرفته است اعتماد به نفس پایین، بیمهارتی، منفعل بودن، سبک دفاعی و واکنشی منفی و تاریخچهای از روابط وابسته بین اشخاص، فرد را به سمت اعتیاد میکشاند. (کوپر و همکاران، ۱۹۹۵)
عوامل خانوادگی در بروز اعتیاد
نقش خانواده به عنوان اصلیترین مراکز کنترل رفتاری فرد است،که گاهی با آسیب پذیر شدن خود، عاملی برای گرایش جوانان به اعتیاد است. این محیط در ایران طی چند سال اخیر به علت اختلال در روابط والدین با فرزندان از جمله به سبب گرفتاری پدر، مادر ویا اعتیاد آن ها، متزلزل و ثبات آن با چالش روبه رو شده است. دسترسی آسان به مواد مخدر در ایران عدم یک برنامه مدون و پایدار برای پیشگیری از اعتیاد،کمبود امکانات تفریحی ورزشی و سر کوب برخی از خواسته های جوانان از جمله علل ذکر شده برای گرایش آنان به استعمال مواد مخدر است. دوستان و محیط نامناسب عامل روی آوری ۶۰درصد افراد به مواد مخدر است و این عامل خود در بازگشت به اعتیاد همچنان پرنگ ترین عامل محسوب می شود (مؤسسه پژوهشگران بدون مرز۱۳۸۷). سوء مصرف مواد مخدر و وابستگی به آن ها صرف نظر از اینکه انرا بیماری یا آسیب روانی یا معضل اجتماعی بدانیم پدیده ایست مزمن و عود کننده که با صدمات جدی جسمانی، مالی، خانوادگی و اجتماعی همراه است .مشکل مصرف مواد یکی از مهم ترین معضلات اجتماعی است که در نتیجه آن رنج و پریشانی در روابط فردی و اجتماعی به وجود می آید.و اثرات منفی بر افراد می گذارد و خود شخص مصرف کننده مشکلات بسیار زیادی اعم از اختلال در روابط و بیکاری و مشکلات قانونی و مالی را تجربه می کند. و گذشته از آن تاثیر منفی بر خانواده بخصوص بر والدین میگذارد و باعث تغییر فضای خانواده میگردد.
به نظر میرسد دو عامل خانوادگی مؤثر بر مصرف اولیه مواد عبارت باشند از:
مصرف مداوم مواد به وسیله دیگر اعضاء خانواده، مثلاً احتمال مصرفی شدن کودک و نوجوانی که والدین مصرفی دارد بسیار بالاتر از کودک و نوجوانی است که والدین غیر مصرفی دارد.
خانوادههای با شرایط مشکلساز: عوامل زمینه ساز منفی که مصرف مواد را در مدت طولانیتر پیش بینی میکنند شامل: ۱-مصرف مواد در خانه در دوران کودکی ۲- فقر زیاد در دوران کودکی ۳- مشکلات قانونی و زناشویی در خانواده ۴- موردبیتوجهی و سوءاستفاده قرار گرفتن در دوران کودکی ۵- بیماری جدی روانپزشکی در خانواده.تحقیقات مبتنی بر رشد، از رابطه معنیدار بین ارتباطات خواهر و برادری و رفتارهای ضداجتماعی و مصرف مواد حمایت می کند.در اوایل و اواسط کودکی،کودکان بیشتر زمان خود را با خواهر و برادرهای خود سپری میکنند.خواهر و برادرها برای بسیاری از امور به یکدیگر اعتماد میکنند وازحمایت یکدیگر برای مشکلات زندگی و مدرسه کمک می گیرند.(تویوسکر به نقل از استورمشک[۲۷]،۲۰۰۴) تحقیقات قاطعی مبتنی بر رشد وجود دارد که از اهمیت تاثیر روابط خواهر-برادری بر ابعاد مختلف رشدی کودک مانند رشد اجتماعی و هیجانی و شناختی حمایت می کند.جنبه هایی از روابط خواهر و برادری به طور روشنی به عنوان یک عامل خطر برای مصرف مواد شناخته شده است.خواهر و برادرهای بزرگتر در شروع مصرف مواد در خواهر و برادرهای کوچکتر خود تاثیر گذارند. مطالعاتی که روابط خواهر و برادری را سنجش کردند به این یافته رسیده اند که خواهر و برادرها نقش مهمی بر بروز رفتارهای ضد اجتماعی در بزرگسالی دارد.(رووه به نقل ازاستورمشک،۲۰۰۴ ) هنگامی که هر دو عامل انحراف همسالان و انحراف خواهر و برادر ها در یک مدل الگوبا هم درنظر بگیریم ، تاثیر رفتارهای انحرافی خواهر و برادر ها به عنوان عامل پیش بینیگر قویتری در مصرف مواد فرد درآینده در نظر گرفته می شود . برای این نتیجه توضیحات مختلفی وجود دارد رفتارهای انحرافی همسالان اغلباً به صورت میانجیگری یا راه انداز بین روابط خواهر و برادری و پیامدهای ناسازگارانه این روابط است. در این الگو یا مدل روابط از درون خانواده به صورت روابط والد – فرزندی و خواهر برادری آغاز می شود. و سپس در مدرسه روابط همسالان شکل میگیرد در این زمینه رفتار انحرافی خواهر برادرها به عنوان عامل پیش برنده رفتارهای انحرافی در فرد فرض می شود و این فرد سپس با قرارگرفتن در جمع همسالان ، به مصرف مواد تشویق می شود در خلاصه باید گفت رفتارهای انحراف آمیز خواهر برادرها در بین مصرف مواد و رفتارهای انحرافی همسالان اتصال برقرار می کند.(استورمشک،۲۰۰۴)
تحقیقات نشان میدهند که افراد معتاد بیش از افراد غیرمعتاد به خانواده های از هم پاشیده و بی ثبات تعلّق دارند. نوع شغل پدر و مادر، وضعیت مسکن، کثرت یا قلّت اولاد، همسایگان، ساکنان دیگر منزل، ویژگیهای اخلاقی پدر و مادر، نحوه رفتار با کودکان، طلاق، وجود ناپدری و نامادری، تعدد ازدواج، فرهنگ خاص حاکم بر خانواده، میزان تحصیلات والدین، پدرسالاری یا مادرسالاری، وضع اقتصادی خانواده، از هم پاشیدگی وسردی خانواده، جدایی والدین و عدم پیوستگی اعضای خانواده، و سست بودن ارکان خانواده از عوامل مهمی میباشند که زمینه انحراف و کجروی را در فرد ایجاد می نمایند. و یکی از زمینههای اعتیاد فرزندان اعتیاد پدر، مادر و یا اعضای خانواده است.
“