و مبانی نظری
بیان مسئله
طنز و مطایبه همواره از سوی نویسندگان و شاعران مورد توجه بوده است. با این وجود، باید گفت که نویسندگان کودک و نوجوان در سالهای اخیر به این نوع ادبی گرایش بیشتری پیدا کرده و آثاری در این زمینه آفریدهاند. ارائه تعریفی جامع از طنز، کار چندان سادهای نیست. در فرهنگ اصطلاحات طنز در اینباره آمده است:« در اصطلاح ادبی، طنز به نوع خاصی از آثار منظوم یا منثور ادبی گفته میشود که اشتباهات یا جنبههای نامطلوب رفتار بشری، فسادهای اجتماعی و سیاسی یا حتی تفکرات فلسفی را به شیوهای خندهدار به چالش میکشد. طنز گرچه طبیعتش بر خنده استوار است اما خنده را تنها وسیلهای میانگارد، برای نیل به هدفی برتر و آگاه کردن انسان به عمق رذالتها.» (اصلانی،140:1385-141). اندوهجردی طنز را اینگونه تعریف میکند:«شیوهی خاص بیان مفاهیم تند اجتماعی و انتقادی و سیاسی و طرز افشای حقایق تلخ و تنفرآمیز ناشی از فساد و بیرسمیهای فرد یا جامعه را که دمزدن از آن ها بهصورت عادی یا بهطور جدی، ممنوع و متعذر باشد، در پوششی از استهزا و نیشخند، بهمنظور نفی کردن و برافکندن ریشههای فساد و موارد بیرسمی «طنز» مینامیم. بهعبارت سادهتر، طنز را میتوان انتقاد و نکتهجویی آمیخته به ریشخند تعریف کرد و آن را طرزی خاص از انواع ادبی برشمرد که با تعریض و بهطور غیرمستقیم اظهار میشود» (اندوهجردی،5:1378). حسن جوادی در کتاب «تاریخ طنز» مینویسد:
«استعمال کلمهی ساتیر برای انتقادی که به صورت خندهآور و مضحک بیان شود در فارسی معاصر سابقهی زیاد طولانی ندارد. هرچند که« طنز» در تاریخ بیهقی و دیگر آثار قدیم زبان فارسی به کار رفته است، ولی استعمال وسیعی به معنی فعلی کلمه یا بهتر بگویم به معنی اروپایی نداشته است. سابقاً در فارسی هجو به کار برده میشد که بیشتر جنبهی انتقاد مستقیم و شخصی دارد و جنبهی غیرمستقیم و طنزآمیز بودن« ساتیر» را دارا نیست و اغلب آموزنده و اجتماعی هم نیست. هجو ضد مدح است و اصولاً صراحت لفظی که در آن است نمیتواند نظیر لحن طنزآمیز «ساتیر» باشد. در فارسی «هزل» را به کار بردهاند که ضد «جد» است و بیشتر جنبهی مزاح و مطایبه دارد» (جوادی،11:1384).
جوادی سپس به بیان سیر تاریخی واژهی «ساتیر» در ایران میپردازد و میگوید:«در دورهی مشروطیت که شعرا و نویسندگان تعهد فوقالعادهای نسبت به اصلاح جامعه و ارشاد مردم احساس میکردند، اشعار و نوشتههای طنزآمیز و انتقادی زیادی بهوجود آوردند و کمکم احتیاج به وجود کلمهای که اینگونه آثار را توصیف کند احساس شد…در چند دهه گذشته، کلمهی «طنز» اغلب بهجای «ساتیر» فرنگی بهکار برده شده و کمکم در فارسی مفهوم کلی آن را پیدا کرده است»(همان:15).
«با پیدایی مشروطیت، ادبیات طنزی حقیقی، که لبهی تیز خود را بیش از افراد متوجه اجتماع و معایب عمومی جامعه ساخته بود، پدید آمد… طنزنویسی از نثر کمتر استفاده کرد. معهذا با آغاز مشروطیت و پیدایش روزنامهنگاری، در نثر فارسی مرحلهی نسبتاً جالب توجهی بهوجود آمد و طغیان افکار آزادیخواهانه و شور آزادی و احساسات میهنپرستی گذشته از اشعار سیاسی و وطنی در یک رشته مقالات و پاورقیهای کوتاه فکاهی و شوخیآمیز( که البته نه زیاد بودند و نه از هر حیث کامل) انعکاس یافت» (آرین پور،39:1351).
با این توضیحات و با توجه به محدودهی این پژوهش در خصوص پرداختن به طنز نوجوان، میتوان طنز را گونهای اعتراض نسبت به کمبودها و نابهسامانیهای موجود دانست که با بیانی هنری و در عین حال ساده و قابل فهم، در قالب خنده و شوخی سعی در شناساندن وضع موجود و اصلاح آن دارد.
«طنزپرداز با پیروی نکردن از هنجارهای جاری جامعه و نادیده گرفتن ارزشهای ظاهری آن بهنوعی «کجروی» و ناسازگاری با قواعد معمول و مرسوم دست میزند تا بتواند فریادش را علیه کجروان اجتماع بلند کند. او در مسیر حوادث دست میبرد و با قدرت تخیل خود هرگونه تغییری را که در جریان رویدادها لازم دید بهعمل میآورد (اندوهجردی24-23:1378). این امر در طنز نوجوان با تفاوتهایی که ناشی از ویژگیهای آن ها است، دیده میشود. «ویژگیهای طنز کودک و نوجوان، بهنوعی با محدودیتهای آن در ارتباط است. در واقع، بهدلیل اعمال چنین محدودیتهایی از طرف طنزپرداز و مراجع قانونی، همچنین محدودیتهایی که ادبیات کودک و نوجوان به دلیل سطح سواد و معلومات مخاطب دارد، طنز کودکان و نوجوانان هم ویژگیهای خاصی را به طنزپرداز تحمیل میکند» (پدرام،14:1383). بیان مسایل سیاسی، اخلاقی و حتی مذهبی، با رعایت محدودهی سنی نوجوانان، در قالب داستانهای فانتزی و با بهره گرفتن از شخصیتهای تخیلی یا حیوانی، میتواند در جذب آن ها به سمت داستانهای طنز، تأثیر بهسزایی داشته باشد. چرا که با توجه به شرایط زندگی مدرن و وجود سرگرمیهای گوناگون مانند رایانه، استفاده از مطالب و طنزهای قدیمی نمیتواند پاسخگوی نیاز نوجوانان باشد. بنابر این، بهتر است که طنزپرداز به بیان دغدغههای نوجوانان بپردازد و موضوعها و مسائلی را در اثر خود مطرح کند که نوجوانان با آن ها سر و کار دارند. در این میان، زبان طنزپرداز از اهمیت بالایی برخوردار است. هرقدر زبان طنزپرداز به زبان مخاطبش نزدیکتر باشد، در برقراری ارتباط صمیمانه با مخاطب نوجوان موفقتر است. آشنایی طنزپرداز با تکنیکهای طنز و استفادهی بهجا از آن ها متناسب با موضوع مورد طنز، میتواند در بالا رفتن کیفیت اثر داستانی، تأثیر قابل توجهی داشته باشد. با توجه به وجود محدودیتهای طنز نوجوان، که به آن ها اشاره شد، تکنیکهای بررسی شده در این پژوهش ، از میان تکنیکهای بیان شده در منابع گوناگون انتخاب شدهاند. حسن جوادی پنج تکنیک را بهعنوان اصلیترین تکنیکهای بیان طنز معرفی میکند که عبارت است از: کوچک کردن، بزرگ کردن، تقلید مضحک یا پارودی، طعنه با کنایهی طنزآمیز یا آیرونی و نقل قول مستقیم. به این پنج تکنیک، تزریق( بیمعنی گویی)، طنز مختلط( درهم و برهم گویی) و طنز موقعیت را میتوان افزود.
ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل و با فرمت ورد موجود است
متن کامل را می توانید دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)
ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه
با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند
موجود است