کاهو از سبزیجات بسیار ارزشمند ای است که انسان از زمانی که در زمین استقرار یافته آن را شناخته و مورد استفاده قرار داده است. این گیاه از قدیمی ترین سبزی های سالادی دنیا است (آزاده و احمدیان، 1372). کاهو مانند سایر نباتات زراعی و باغی دیگر همواره مورد تهدید عوامل مخرب قرار می گیرد. از جمله این عوامل مخرب بیماری های گیاهی بوده که اعم آن ها به شرح زیر می باشد:
1- سفیدک داخلی
سفیدک داخلی یا دروغی یکی از بیماری های مخرب کاهو در مزارع و گلخانه ها می باشد (Znidarcic et al., 2003; Raid and Datnof, 1992).
علائم بیماری به صورت لکه های زرد رنگ پریده در روی برگ ظاهر می شود. قطر لکه ها ممکن است تا یک سانتی متر یا بیشتر نیز برسد. در سطح تحتانی لکه ها پوشش سفید رنگی که همان کنیدیوفور و کنیدی های قارچ است، تشکیل می گردد. بعد از مدتی این لکه ها به رنگ قهوه ای در آمده و منجر به مرگ بافت برگ در قسمت های آلوده می شود (بهداد، 1385 و پیوست، 1388; Sempio, 1938ُ) برگ، مغز و پوم کاهو در مراحل اولیه رشد و حتی نزدیک به مرحله بلوغ حساسیت بیشتری نسبت به بیماری دارند (Schultz and Roder, .1938) در شکل 1 تا 3 مراحل ایجاد بیماری بر روی برگ نشان داده شد.
شکل1- ایجاد لکه های زرد رنگ قارچ Bremia lactucae بر روی برگ
شکل 2- ایجاد پوشش سفید رنگ قارچBremia lactucae در پشت برگ
شکل3- مرگ بافت در اثر قارچ Bremia lactucae.
این بیماری علاوه بر خسارت کمی از نظر کیفی نیز به محصول خسارت زده و از بازار پسندی آن می کاهد(Janyska, 1957).
عامل بیماری قارچ Bermia lactucae Regel می باشد (Raid and Datnof, 1992). این قارچ متعلق به سلسله Fungi، شاخه Oomycota، زیرشاخه Chromista، رده Oomycetes، راسته Peronosporales، خانواده Pronosporaceae، جنس Bermia و گونه lactucae Bermia می باشد(Fungal Databases Nomenclature and Species Banks on line Taxonomic Novelties Submission, 2011).
2- سفیدك سطحی كاهو
سفیدک سطحی کاهو در اثر Erysiphe Cichoracearum D.c.ex Merat ایجاد شده و یكی از بیماری های نادر این گیاه می باشد. این بیماری اولین باردرسال 1941 ازكالیفرنیا گزارش شده است (Sherf and et al., 1986).
این بیماری درسال 1344 توسط شریف و ارشاد از اطراف تهران گزارش شده است. خسارت بیماری درگیلان و مازندران چندان قابل توجه نبوده، ولی درپایان فصل زراعی به ویژه در روی كاهو هایی كه برای بذرگیری نگهداری می شوند، دیده می شود. علائم بیماری روی برگ های مسن و كناری مشاهده می شود. بیماری ابتدا روی برگ و سپس در زیر برگ ها مشاهده میگردد. اندام های قارچ به صورت گرد سفید رنگ و پودری، كه همان كنیدیوفور و كنیدی های قارچ می باشند دیده می شود (شکل4). برگ های آلوده پیچیده، زرد قهوه ای و سپس خشك می شوند. دراین زمان بوی مخصوصی كه مربوط به قارچ می باشد، به مشام می رسد. بوته های آلوده كوچك باقی مانده و رشد نمی كنند (Sherf and Macnab,1986).
شکل 4- سفیدک سطحی در اثر Erysiphe cichoracearum. بر روی برگ
3- لكه قهوه ای كاهو
بیماری لکه قهوه ای در اثر Stemphylium botryosum Wallr بوجود می آید. این بیماری در سال 1341 توسط اسكندری گزارش گردید. بیماری لکه قهوه ای بیشتر در مناطق مرطوب مانند سواحل خزر از گرگان تا آستارا شیوع دارد. این بیماری علاوه بر شمال، در نواحی جنوبی کشور، به خصوص خوزستان و برازجان نیز شایع بوده و خسارت فراوانی وارد می کند.
علائم بیماری ابتدا به صورت لكه های كوچک سبز رنگی بر روی برگ ها ظاهر می شود. لکه ها به تدریج تغییر رنگ داده و به رنگ قهوه ای در می آیند. این لكه ها غالباً مدوربوده و وسط آن ها خشك و نكروزه می شود (شکل5).
در مواردی این لكهها به صورت دوایر متحدالمركزها در می آیند. در شرایطی كه رطوبت محیط زیاد باشد، هاله ای شفاف دراطراف لکه ها ظاهر می گردد. زمانی كه شدت بیماری افزایش می یابد، لكه ها به یكدیگر متصل شده و تمام سطح برگ را فرا می گیرند، به طوریكه طعم ومزه کاهو تغییر کرده و بازار پسندی خود را از دست می دهد. بیماری معمولاً از نوك برگ ها به طرف پائین و از برگ های خارجی و مسن به طرف برگ های مركزی پیشروی می نماید.
شکل 5– لکه قهوه ای در اثر قارچ Stemphylium botryosum بر روی برگ
4- آنتراكنوز كاهو
بیماری آنتراکنوز در اثر Marssonina Panattoniana (Berl.) Magn. ایجاد می شود. این بیماری درسال 1895 همزمان در ایتالیا و ایالت اوهایوی آمریكا مشاهده شده و پس از آن در بیشتر كشورهای معتدل و نیمه گرمسیری از جمله استرالیا و نیوزلند گزارش گردید. این بیماری علاوه بر روی همه واریته های كاهو بر روی شیكوره و آندیو هم دیده می شود. در ایران این بیماری در اردیبهشت 1355 توسط بنی هاشمی مشاهده و گزارش شده است (بنی هاشمی و همکاران، 1356).
علائم بیماری ابتدا به صورت لكه های آب سوخته ای به قطر 2 تا 3 میلی متر در برگ های خارجی مشاهده شده و سپس به سمت برگ های داخلی پیشروی می كند. لکه ها به تدریج بزرگتر شده و به 1 تا 2 سانتی متر رسیده و به رنگ ارغوانی در می آیند. با پیشرفت بیماری قسمت اعظم گیاه آلوده شده و خسارت زیادی به محصول وارد می گردد. بوته های بیمار ظاهری زرد رنگ به خود گرفته و كوچک باقی می مانند. ممكن است قسمت وسط لكه ها جدا شده و سوراخ هایی روی برگ ها بوجود آید. قارچ عامل بیماری علاوه بر برگ به رگبرگ اصلی و دمبرگ نیز حمله کرده و لكه های بیضی شکل، کرم رنگ و فرو رفته ای تولید می نماید.
5- سپتوریوز كاهو
این بیماری توسط .Septoria lactucae Pass بوجود آمده و تقریباً در بیشتر مناطق تحت کشت كاهو در جهان از جمله آرژانتین، استرالیا، برزیل، كانادا، دانمارك، انگلستان، فرانسه، آلمان، هندوستان، ایتالیا، ژاپن و ایالات متحده آمریكا وجود دارد. در ایران این بیماری از اهواز و ورامین گزارش شده است (اسفندیاری، 1326؛ ارشاد 1343؛ شریف و ارشاد، 1345؛ ابراهیمی و میناسیان، 1353).
علائم بیماری روی برگ های كاهو به صورت لكه هایی به اشكال نامنظم و به رنگ قهوه ای روشن ظاهر می شود. لکه ها ممكن است بهم پیوسته و سطح وسیعی از برگ را فرا گیرند. برگ های آلوده پژمرده و خشک می گردند (شکل6). درمتن لكه ها درهر دو سطح برگ پیكندهای فراوانی به رنگ سیاه تشكیل شده كه با چشم غیر مسلح نیز قابل دیدن می باشند.
پوسیدگی ریشه کاهو
بیماری پوسیدگی ریشه یا از پا افتادگی كاهو در اثر قارچSclerotinia Sclerotiorum ( libi) de Bary (Sclerotinia minor Jagger) ایجاد شده و یكی از بیماری های مخرب و مهم كاهو می باشد. این بیماری علاوه بر کاهو به بسیاری از گیاهان زراعی و باغی دیگر از جمله كلم، كلم گل، خردل، لوبیا سبز، لوبیا، باقلا، چغندر، هویج، خیار، طالبی، كدو، هندوانه،كرفس، بادمجان، سیب زمینی، تربچه، پیاز، نخود، آندیو، اسفناج و شلغم حمله کرده و خسارت وارد می کند. بیماری پوسیدگی ریشه درسال 1894 از امریكا گزارش گردید. درایران اولین بار این بیماری درسال 1969 توسط وینوبوژن وهمكاران بین اندیشمك واهواز جمع آوری و گزارش شد (Sherf and Macnab, 1986).
علائم بارز بیماری به صورت از پا افتادگی كاهو بوده و از اینرو به همین نام معروف است. بیماری به صورت لكه های آب سوخته، معمولاً در روی ساقه نزدیک سطح خاك شروع شده و به طرف پائین و بالای نقطه آلوده پیشروی می کند. این بیماری موجب آلودگی ریشه و محل اتصال برگ به ساقه می شود. دمبرگ ها پوسیده شده و برگ ها از بین می روند. مرگ برگها از كناره آنها شروع شده وبه قسمت مركز گسترش می یابد. شدت آلودگی در برگ ها ی داخلی کمتر از برگ های خارجی بوته های بیمار است. بوته های آلوده به آسانی از زمین کنده می شوند زیرا ریشه های فرعی در اثر حمله قارچ های سایرپروفیت از بین می روند. در شرایط بسیار مرطوب قارچ عامل بیمای به صورت كپك سفیدی تمام برگ های بوته را فرا می گیرد .
7- پژمردگی فوزاریومی كاهو
این بیماری توسط قارچ Fusarium Oxysporum Schlectend بوجود آمده و اولین بار در سال 1990 در یكی از مزارع كاهو ناحیه كالیفرنیا مشاهده شده است (et al.,1993 Hubbard). پژمردگی فوزاریومی كاهو در ایران اولین بار در سال 1372 در مزارع كاهوی منطقه شهر ری توسط اعتباریان مشاهده شده است (بهداد، 1384).
علائم بیماری در خزانه و مزرعه کاهو مشاهده می شود. در خزانه بوته های جوان پژمرده شده و می میرند. علائم بیماری در مراحل بعدی در مزرعه به صورت سوختگی و زرد شدن برگ ها ظاهر می گردد. در این هنگام در بافت آوندی نوارهای قهوه ای یا سیاه مشاهده می شود. بعضی گیاهان كوتوله مانده و محصولی تولید نمی كنند. تغییر رنگ آوندها از برگ های زرد تاج گیاه به سمت پوست و آوندهای ریشه ادامه پیدامی كند. در مواردی علائم در خارج از ریشه و تاج گیاه مشخص نیست (اعتباریان، 1376).
8- كپك خاكستری كاهو
كپك خاكستری ناشی از Botrytis Ginerea در بسیاری از كشورها ازجمله ایران دیده می شود. خسارت این بیماری درگیلان ومازندران در روی نشاء های كاهو قابل توجه می باشد.
علائم بیماری روی برگ های خارجی و همچنین روی برگ های نشاء درمجاورت سطح مرطوب خاك به صورت لكه های مایل به قهوه ای ظاهرمی شود. بخش های آلوده دچار پوسیدگی نرم وآبدارمی گردند. درشرایط مرطوب روی قسمت های آلوده كپك خاكستری رنگی تشكیل می شود که بعداً در روی آن ها تعدادی اجسام سیاه به نام سختینه یا اسكلروت تشكیل می گردد (شکل7). قطر اسكلروت ها به 2 تا 5 میلی متر می رسد (الهی نیا، 1386 و بهداد، 1384).