۷- دیوید گراون و جیم اسویکلی[۵۸](۲۰۰۱)در یک تحقیق تحت عنوان فرضیه بازار کارا به بر رسی بازار های بورس در کشور های صنعتی پرداخته و نتیجه گیری میکند بورس اوراق بهادار در این کشور ها همه اطلاعات لازم را در خود منعکس میکند و قیمت دارایی ها در بازار های مالی از شفافیت لازم بر خوردار هستند و فرضیه بازار کارا در بورس اوراق بهادار در این کشور ها پذیرفته میشود .
۸-شی گونگ و بامس[۵۹]( ۲۰۰۱) در یک بر رسی تحت عنوان آیا بازار های سهام در چین کارایی ضعیف دارند؟
به بررسی شکل ضعیف فرضیه بازار کارا در بازار های سهام شانگ های و شن زین پرداخته و با بهره گرفتن از آزمون های سری همبستگی و نسبت واریانس ها به بررسی داده ها در این بازار ها به صورت روزانه و هفتگی و ماهانه پرداخته و نتیجه گیری میکند رفتار شاخص ها و حرکت قیمت های روزانه یک روند ثابت را نشان میدهد و قیمت های سهام قابل پیشبینی هستند و بر اساس معیار های فاما بازار های سهام در چین میتواند تا اندازه ای شکل کارایی ضعیف داشته باشد اما در مقایسه با کشور هایی مانند آلمان فاقد کارایی ضعیف است.
۹- کونگ[۶۰] و همکاران (۱۹۹۱) در مقاله ای با عنوان بررسی برای حافظه بلند مدت بازده های سهام در حوزه اقیانوس آرام به این نتیجه رسیدند که با بررسی حافظه بلند مدت بازده های سهام برای چهار بازار های سهام حوزه اقیانوس آرام شامل استرالیا، هنگ کنگ، سنگاپور و ژاپن. آن ها شواهدی را برای حافظه بلند مدت شاخص بازده های چهار بازار سهام مذکورمبنی بر کارایی بازار نیافتند.
در یک بازار کآرا، قیمت سهام در بورس اوراق بهادار از طریق تلاقی عرضه فروشنده با تقاضای خریدار تعیین می شئد. در واقع هیچ قاعده مشخصی وجود ندارد که بیان کننده رفتار قیمت سهام باشد، ولی چند عامل مشخص که مؤثر بر تغییر قیمت سهام به سمت بالا یا پایین است، وجود دارد. این عوامل در سه دسته کلی قرار دارند: متغیر های بنیادی، متغیر های تکنیکی و متغیر های احساسی.
کارشناسان مسائل اقتصادی با استناد به نظریه ها وبررسی متغیر های پایه ای اقتصادی سعی میکنند پدیدههای مختلفی همچون تحولات و نوسان های بازار دارایی ها مانند سهام، ارز، طلا و مستغلات را تعیین کنند. ابزار کار اقتصاددانان الگوهای است که رفتار عرضه و تقاضا را در بازار دارایی ها توضیح میدهد و در مواردی پیشبینی های مشخص را نیز امکان پذیر میسازد. بررسی و پیشبینی بر اساس منطق اقتصادی یا شاخص ها و متغیر های پایه ای اقتصادی همان روش ونگرشی است که از یک کارشناس اقتصادی انتظار می رود. اما به نظر میرسد که در شرایط خاصی، حرکت قیمت در بازار دارایی ها بر اساس انتظارات ذهنی و سوداگرانه افراد و بدون توجه به متغیر های پایه ای تعیین میشود. در واژگان اقتصادی و مالی، اصلاحاتی وجود دارند که نشان میدهد تحت شرایط ویژه، روند قیمت دارایی ها به نحوی است که با مفاهیم و منطق بنیادین اقتصادی قابل توضیح نیست. بنا به نظریه عقلایی، قیمت ها با توجه به اطلاعات قابل دسترسی مشارکت کنندگان در بازار و بر اساس مدل های متعارف اقتصادی متناسب با شرایط، شکل می گیرند. در این صورت ادعا میشود که قیمت های بازاری نمی توانند متفاوت از ارزش بنیادین خود باشند، مگر انکه اطلاعات نادرست و گمراه کننده ای در بازار وجود داشته باشد .
بحران های بازار سهام یکی از رویداد های مهم جالب در عرصه علمی و عملی است به طوری که برای سرمایه گذاران و تجار ترس از بحران یک زمینه همیشگی استرس و اضطراب است و با وقوع چنین بحرانی زندگی تعدادی از آن ها ویران میشود. فروریختن ناگهانی و وحشتناک بازار در سال ۱۹۸۷ به طور هم زمان در بسیاری از کشور ها در یک لحظه باعث از بین رفتن چند ترلیون دلار شد(ژوهانسون[۶۱]،۲۰۰۳).
بدین دلیل یکی از دلایل اصلی ریزش بازار ها وجود حباب در قیمت ها است و ترکیدن این حباب، بحران هایی را به وجود می آورد که گاه تا سال ها آثار آن به جای می ماند.
۱۰- مگن سون و ودیک[۶۲] (۲۰۰۲) در مقاله ای تحت عنوان چگونگی کارایی در بازارهای نوظهور افریقایی شواهدی را یافتند مبنی بر هشت بازار سهام نوظهور افریقایی بررسی کردند. آن ها فرایند گشت تصادفی را یافتند، به هر حال آن ها نتیجه گرفتند که شبیه بازار های سهام در غرب آسیا و آمریکای لاتین، بازار های سهام در افریقا نا کارآ هستند.
۱۱- آلاجیدد و پاناجیو تی دیز[۶۳](۲۰۰۹) در مقاله ای تحت عنوان بررسی بازده های سهام در بازار بورس کشور های افریقایی به این نتیجه رسیدند که رفتار گشت تصادفی را در بازده بازار های سهام مصر، کنیا، موروکو، نیجریه، افریقای جنوبی، تونس و زیمباوه بررسی کردند. آن ها فرضیه صفر را رد کردند که بازده های بازار سهام برای کشور های مذکور از گشت تصادفی پیروی میکند.
۱۲- لیم[۶۴](۲۰۰۹)در تحقیقی تحت عنوان بازار کارآ در شکل ضعیف و مدل های غیر خطی با بررسی بازار های سهام در خاورمیانه و افریقا به این نتیجه رسید که فرضیه بازار کارآ را برای کشور های خاور میانه و افریقایی با بهره گرفتن از مدل غیر خطی تست کرد. او دریافت که بازده برای بازار های سهام هر دو منطقه خاورمیانه وافریقا شامل مؤلفه های قابل پیشبینی است. لذا نتیجه گرفت که بازارهای این کشورها ناکارآ است.
۱۳- البرتو پوسو وجورج بی تاواردرس[۶۵](۲۰۱۱) در مقاله تحت عنوان مقایسه بازگشت به میانگین در قیمتهای سهام بین کشورها به این نتیجه رسیدند که: هدف مقاله، تحلیل مؤلفه بازگشت به میانگین در قیمت های واقعی سهام برای ۲۰ کشور بود. برای تحلیل از سری زمانی ساختاری هاروی استفاده شد. . قیمت های واقعی سهام به مؤلفه های دائمی، موقتی و فصلی تجزیه شد . نتایج تجربی نشان داد که مؤلفه بازگشت به میانگین در قیمت های سهام واقعی کشورها، تفاوت آماری معنا داری وجود دارد . همچنین بین مؤلفه بازگشت به میانگین ۱۹ کشور از ۲۰ کشور بر حسب فصول سال، تفاوت معنا داری وجود داشت. برای ۱۶ کشور از ۲۰ کشور، مؤلفه موقتی قیمت های سهام واقعی بیش از ۵۰% درصد برآورد شد. بدین لحاظ قیمت های واقعی سهام از گشت تصادفی پیروی نمی کرد.
۱۴- نارایان و پراساد[۶۶](۲۰۰۷) در مطالعه با عنوان بازگشت به میانگین در ۱۷ کشور اروپایی به این نتیجه رسیدند که برای دوره زمانی ۱۹۸۸-۲۰۰۳ شاخص های قیمتی سهام قیمت سهام برای ۱۷ کشور اروپایی، مورد بررسی بیانگر وجود ریشه واحد است و با فرضیه بازار کارا در تطابق است.
۱۵- چن و کین[۶۷](۲۰۰۸). در مقاله تحت عنوان بازگشت به میانگین غیر خطی در بازار بورس ملل نوظهور آسیایی به این نتیجه رسیدند که: با رهیافت های غیر خطی در آزمون وجود ویژگی بازگشت به میانگین بودند. آن ها با اشاره مشکلات آزمون های ریشه واحد خطی به دلیل توانایی کم آن ها در مقابل رهیافت های غیر خطی، روش ریشه واحد غیر خطی را جهت بررسی وجود بازگشت به میانگین در بازار های نو ظهور کشورهای آسیایی در پیش گرفتند. نتایج چن وکیم نشان داد که ویژگی بازگشت به میانگین غیر خطی در قیمت های سهام وجود دارد.
“