:
یكی از عوامل بسیار مهم و اثر گذار بر رفتار فرد، خانواده است.محیط خانواده اولین و با دوامترین عاملی است كه در رشد شخصیت افراد تأثیر می گذارد.كودك خصوصیاتی را از والدین خود به ارث میبرد بدین طریق پدر و مادر زمینهی رشد و پیشرفت فرزندان را فراهم میآورند. نفوذ والدین بر فرزندان تنها محدود به جنبههای ارثی نیست، بلكه پدر و مادر،در آشنایی كودك به زندگی جمعی و فرهنگ جامعه نیز، نقش مؤثری را ایفا می كنند.موقعیت اجتماعی خانواده، وضع اقتصادی آن، افكار و عقاید،آداب و رسوم،ایدهآل ها و آرزوهای والدین و سطح تربیت آنان در طرز رفتار كودكان نفوذ فراوان دارد ( شریعتمداری، 1388).
مهمترین تماسهای كودك در خانواده با والدین است این تماسها نقطهی كانونی فرهنگ كودك را ایجاد میكند.رفتار اولیاء كودك چه خشن، چه محبتآمیز و چه منع كننده باشد یا او را آزاد بگذارد،غالباً مطابق الگوهای فرهنگی خاص انجام میگیرد به هر حال كودك طبق فرهنگ خاص پدر و مادر خود مراقبت و تربیت میشود و رفتار او از جنبههای مختلف، مطابق با فرهنگ جامعهای میباشد كه در آن زندگی میكنند و نظر و رأی پدر و مادر نیز در آن مؤثر است.نوع زندگی خانگی كودك، در رشد شخصیت او نیز تأثیر مهمی دارد و این نیز به وسیلهی والدین معین میشود مادران و پدرانی كه به علت تجارب قبلی دوران كودكی خود، در انجام دادن وظیفه خطیر خود، تزلزل و عدم اطمینان خاطر احساس میكنند.ثبات عاطفی ندارند و به فرزندان شان نظر نامساعد دارند،یا دربارهی روش تربیت با یكدیگر موافق نیستند، در این صورت زندگی خانگی نامطلوبی برای رشد شخصیت كودكان و فرزندان فراهم خواهند آورد(واحدی سریگانی،1391).
اعتقادات مذهبی باور هایی را در بر می گیرد که انتظار میرود پیروان آن دین به آن اعتقاد داشته باشند اعتقادات مذهبی را در قالب مفهوم ایمان معرفی می کند و ایمان را عبارت از هر نوع اصل و راهنما، باور، یقین و گرایشی میداند که به زندگی فرد معنا و جهت می دهد . امام علی (ع) در نهج البلاغه،ایمان را بر چهار ستون استوار میداند که عبارت است از : 1.صبر و شکیبایی 2. باور و یقین 3. عدل و داد 4. جهاد و کوشش در راه دین. ایمان،مفهومی مذهبی است که به طور معمول توسط مذاهب معرفی شده و راه های دستیابی به آن توسط آنها تبلیغ و ترغیب می شود مذهب به عنوان مجموعه ای از اعتقادات،باید ها و نباید ها و نیز ارزش های اختصاصی و تعمیم یافته از موثرترین تکیه گاه های روانی به شمار می آید که قادر است به معنای زندگی در لحظه لحظه های عمر معنا دهد و در شرایطی خاص نیز با فراهم سازی تکیه گاه های تبیینی فرد را از تعلیق و بی معنایی نجات دهد( شاکری نیا،1389).
نیاز انسان به دین و مذهب قدمتی به عمر تاریخ دارد زیرا بشر از همان ابتدای زندگی خود به حمایت کننده ای مقتدر و تکیه گاه نیرو مند احساس نیاز می کرده است. موضوع دین توسط محققان پیش گامی،هم چون جیمز[1] (1929)؛فروید[2](1907)؛یونگ[3](1875-1961) و آلپورت[4](1967) بحث شده است.دین به منزله یک منبع مهم آسایش و آرامش،یک حس کنترل و امید را برای افراد در رویارویی با واقعیت های نامساعد زندگی دنیوی،خواه اقتصادی،اجتماعی،فیزیکی یا روانی، فراهم می کند. روحیه مذهبی به صورت چشم گیری با سلامت روانی و سازگاری در ارتباط است وافرادی که خود را بیش از همه مذهبی میدانند، از دیگران سازگارترند و بالاترین عملکرد تحصیلی را دارندوبه طور کلی، مذهب سلامت روانی تاثیر مثبت دارد(شاکری نیا؛استوارد[5] وجو[6]،1998).
تاب آوری یکی از مفاهیم و سازه های بهنجار مورد توجه و مطالعه ی روان شناسی مثبت نگراست. تاب آوری به فرایند پویای انطباق مثبت با تجربه های تلخ و ناگوار اطلاق و فراتر از جان سالم به دربردن از استرس و ناملایمات زندگی است. هم چنین تاب آوری را به معنای مهارت ها و خصوصیات وتوان مندی هایی تعریف می کنند که فرد را قادر می سازد با سختی ها̨ مشکلات و چالش ها سازگار شود . هر چند برخی از ویژگی های مرتبط با تاب آوری را می توان یاد داد و تقویت نمود.̨با یک جمع بندی کلی می توان تاب آوری را شامل موارد زیر دانست : حفظ آرامش زیر فشار،انعطاف پذیری در مواجهه با موانع ، اجتناب از راه برد های فرسایشی ، حفظ خوش بینی و احساسات مثبت به هنگام دشواری و خلاص شدن از موانع درونی(آلورد،بسگارودیانا،2005). باتوجه به موارد گفته شده، هدف اصلی ازاین پژوهش،بررسی رابطه بین شیوه های فرزندپروری ونگرش مذهبی بامیزان تاب آوری دردانش آموزان است
ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل و با فرمت ورد موجود است
متن کامل را می توانید دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)
ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه
با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند
موجود است