فلات پهناور ایران از لحاظ جغرافیایی در کمربند خشک و نیمهخشک جهان واقع شده زیرا عرض جغرافیایی 20 تا 40 درجه نیمکره شمالی زمین متاثر از اوضاع آب و هوایی خشک جهان بوده و اغلب کویرهای دنیا در این منطقه قرار گرفته است (مهاجر،1382). در ایران تبدیل اراضی بدون كشت اطراف شهرها به پاركهای مصنوعی و غرس نهال به وسعت قابل ملاحظه، از جمله اقدام هایی است كه به منظور مبارزه با آلودگی هوا و ایجاد فضای سبز پس از ملی شدن جنگلها و مراتع كشور به عمل آمده است. با توجه به موقعیت اقلیمی ایران كه سطح وسیعی از آن را مناطق خشك و نیمه خشك اشغال کرده، بهسرعت میتوان به اهمیت جنگلکاری در كشور پیبرد (مصدق،1378). در مناطق خشک برای حصول موفقیت در جنگلکاری آشنایی با جغرافیای گیاهی لازم و ضروری به نظر میرسد تا از روی گیاهان باقیمانده، که معرف رستنیهای سابق در آن مناطق هستند بتوانیم گونه هایی را که کاشت آنها با شرایط محل سازگاری دارد بشناسیم. کاشت درختان بومی در اکثر موارد در صورت مدیریت با موفقیت همراه بوده و میتوان گونه های خارجی را نیز در جنگلکاری بصورت آزمایشی وارد کرد (انصاری،1347). حدود 35% از چوب مورد نیاز جهان از منابع جنگلکاری تامین می شود که تنها حدود 3% از کل سطح جنگلهای جهان را به خود اختصاص داده است و انتظار میرود که جنگلکاریها بتوانند پاسخگوی 46% از تقاضای چوب جهان تا سال 2040 باشند (بوت و همکاران[1]،2002). لازم به ذکر است که جنگلکاری نباید تنها با هدف اقتصادی و مالی صورت گیرد، گاهی بایستی تنها به دلیل اهمیت تفریحی یا حفاظتی آن برای اجتماع با تقبل هزینه، اقدام به جنگلکاری در منطقه نمود (یخکشی،1381). در كشور ایران كه به رغم دارا بودن اكوسیستمی خشك و شكننده (مجد طاهری و جلیلی،1375) سرعت تخریب جنگل در دنیا توسط انسان بیش از احیا و توسعه آن است (بانك لغت[2]، 2000). با توجه به مزایای زیاد جنگلها باید سعی شود این منابع با اجرای مدیریتی اصولی هر چه بهتر حفظ و توسعه یابند. شناخت ویژگیهای خاك یكی از پایه های مدیریتی جنگل است كه بسیاری از گزینه های جنگلشناسی از جمله انتخاب گونه، تعیین حاصلخیزی رویشگاه، نرخ رویش توده، میزان سطح ذخیرهگاه لازم در جنگل، پیش بینی درصد زندهمانی و رشد نهالها تحت تاثیر آن قرار میگیرند (دانیل[3]، 1979).
نكته مهم این است كه برنامه ریزیهای كشاورزی و منابع طبیعی و تولید در هر منطقه به یک سری اطلاعات مربوط به آن منطقه نیازمند میباشد كه یكی از مهمترین آن وضعیت خاك است. زیرا خاك، بستر رویش بوده، و گیاه را استوار نگه داشته و منبع غنی از مواد غذایی را نیز در اختیار آن قرار میدهد (رای موند[4]، 1998). لذا باید به منظور كمك به حفظ و توسعه جنگلها، اطلاعات موجود در رابطه با تاثیر گونه های جنگلی بر این ویژگیها مشخص گردد. البته خاكشناسی جنگل در دنیا سابقه طولانی داشته و تا كنون دانشمندان زیادی در زمینه اثر گونه های درختی بر خاك تحقیق نموده اند. به عنوان مثال در قارهی اروپا تا سال 2002 تعداد 205 تحقیق در زمینه بررسی اثر مهمترین گونه های درختی بر ویژگیهای فیزیكوشیمیایی خاك انجام شده است (آگوستو[5] و همکاران، 2002). شدت تاثیر، به تیپ خاکی که جنگلکاری در آن استقرار پیدا کرده و شرایط اقلیمی منطقه بستگی دارد (گانجنت[6] و همکاران، 2004). تولید موفقیتآمیز گیاهان مستلزم خاك مناسب و وجود مقدار كافی از عناصر غذایی و قابل استفاده گیاه است، عناصر غذایی نه تنها باید به صورت تركیباتی باشند كه به سهولت مورد استفاده گیاهان قرار میگیرند، بلكه تعادل بین مقدار آنها نیز حائز اهمیت است (تاندون[7]، 1989). با اندكی دقت به وضوح مشخص می شود كه عناصر نیتروژن، فسفر و پتاسیم جزء اصلیترین و ضروریترین عناصر غذایی گیاه میباشد (هانسون[8]، 1967). جذب متفاوت از منابع و بازگشت کربن و عناصر غذایی عوامل مهم و اصلی در جریان عناصر غذایی درون سیستم هستند (میلر[9]، 1984). ارتباط و اثرات متقابل بین خاک و درختان در یک منطقه مشخص اقلیمی به قدری به هم نزدیک و به اندازهای دارای پیوند تنگاتنگ هستند که یک مولفه را بدون تاثیر مولفه دیگر نمیتوان مطالعه و بررسی نمود (زرین کفش، 1380).
درکشوری مثل ایران، شهرها برای مقابله با آلودگیهای صوتی و هوایی و کاهش استرسهای محیطی، بیشتر از هر نقطهی دیگری به فضای سبز نیاز دارند. اصولا خاکهایی که برای جنگلکاری در نظر گرفته میشوند اغلب برای زراعت نامناسب بوده و حاصلخیزی کمی دارند و جنگلکاری می تواند به حاصلخیزی و خصوصیات مطلوب آن کمک کند (روحی مقدم و همكاران، 1386). درهمین راستا شناخت گونه های سازگار در هر منطقه ضروری به نظر میرسد چرا که این گونه ها به تیمار و آبیاری کمتری نیاز دارند. گونه های پهنبرگ، نسبت به سوزنیبرگ دارای قدرت ذخیرهی ازت بیشتر (سولان[10]، 1990: هومان[11] وهمکاران ،1992) و فسفر کمتری (کوله[12] و همکاران، 1990) هستند و همچنین از تخلخل خاکی و سرعت هوادیدگی کمتری (آگوستو[13] و همکاران ، 2002) نیز برخوردارند و این تاثیر بیشتر در عمق 10-0 سانتیمتری خاک دیده می شود (هاگن[14] و همکاران و 2004). آبشویی عناصر معدنی در خاکهای زیر پوشش سوزنیبرگان سریعتر از خاکهای تحت پوشش پهنبرگان آن است. همچنین تجمع و انتقال عناصر معدنی فیلتر شده از جو و گرد و غبار روی برگهای سوزنیبرگان بیش از پهنبرگان است (زرین کفش، 1380). هر چند درختان جنگلی خشکیگرا به سبب کندی رشد و اینکه غالباً به ابعاد قابل ملاحظهای نمیرسند و بعضاً از نظر کیفیت چوب نیز چندان مطلوب نیستند اما عاری از فایده نبوده اند (جزیرهای، 1381). یکی از این مناطق خشک در ایران اصفهان میباشد که از دیر باز در حال توسعه جنگلکاریها با گونه های مناسب بوده است. از گونه های سازگار با این منطقه کاج تهران و توت است. تحقیق حاضر رویش و مواد غذایی خاك و برگ را در دو گونه توت سفید (Morus alba L.) و كاج تهران Medw) eldarica (Pinus در جنگلكاری اصفهان، و در سه منطقه پارك كوهستان، پارك شرق و جنگل دست كاشت دانشگاه صنعتی بررسی خواهد كرد.
1-2- سوالهای تحقیق:
آیا تودههای مورد تحقیق از نظر كمیت و كیفیت وضعیت مطلوبی دارند؟
آیا تاثیر خاک بر میزان رویش گونه های مذكور در سه منطقه متفاوت است؟
آیا تفاوت مشخصه های رویش در دو توده ناشی از تفاوت در ویژگیهای خاك میباشد؟
1-3- فرضیه ها:
مشخصه های كمی و كیفی درختان در سه منطقه با یكدیگر اختلاف معنی داری دارند.
رویش گونه های مورد مطالعه در این مناطق متفاوت است.
تاثیر مشخصه های خاك بر رویش گونه ها در این مناطق متفاوت است.
1-4- اهداف تحقیق:
مقایسه میزان رویش با توجه به تفاوتهای موجود در خاك آنها
بررسی میزان تاثیر برخی مشخصههای خاک بر روی رویش درختان
بررسی اثر هر كدام از گونه ها بر خاك سطحی
1-5- معرفی گونههای مورد مطالعه:
1-5-1- کاج تهران[15]:
این درخت گونهای از خانوادهی کاجها بوده که رویشگاه طبیعی آن در دشت الدار در گرجستان شرقی است. درختی روشنیپسند که ریشه های عمیق دارد و امکان رشد آن در مناطق خشک وجود دارد. گونهای کم نیاز، مقاوم به خشکی، سرما و گرما که میزان بارندگی سالیانه مورد نیاز آن 250 تا 350 میلیمتر میباشد. این گونه قادر به رشد در خاکهای آهکی و حتی کمی شور بوده، اما به خاکهای باتلاقی حساس است. این گونه در ایران بیشتر برای پارکهای جنگلی استفاده شده و کاشت آن در مناطق شمال ایران برای تولید چوب با موفقیت زیادی همراه نبوده است (جزیره ای ،1381). سردابی (1377) كاج تهران را گونهای كه هم به كمبود آب و مواد غذایی خاك و هم در برابر اشباع بودن خاك بردبار است معرفی مینماید.
1-5-2- توت[16] :
جنس توت در ایران دارای دو گونه با واریتههای متعددی است. این درختان دارای میوه مرکب گوشتی هستند و در آنها چهار کاسه وجود دارد که پس از رسیدن گوشتی و ماکول می شود و در درون هریک از آنها یک آکن قرار دارد. درخت توت بومی چین است و در نقاط استپی و شمال ایران کشت می شود و حتی بطور خودرو در جنگلهای شمال پراکنده شده است. توت درختی است که قامت آن به 20 متر و قطرش به یک متر میرسد، دارای تنهای راست و قائم و پوستی شیاردار، خاکستری مایل به زرد، برگهای مختلف الشکل، صاف و دندانه دار، با قاعده نیم قلبی و انتهای تیز است. درخت توت در برابر خشکی بردبار است، و در مناطق استپی و نیمهخشک بصورت خودرو میروید (ثابتی، 1381). توت درختی است کم توقع و تا حدی سایهپسند، آنچنان که مقداری سایه موجب بالندگی بهتر این درخت می شود. زادآوری درخت بصورت دانهزاد و شاخهزاد صورت میگیرد و قدرت جستدهی این گونه بسیار زیاد است (جزیرهای، 1381). درخت توت یک گیاه چوبی و دائمی با قدرت سازگاری بالاست كه قدرت رشد هم در مناطق سردسیر و هم گرمسیر را دارد (شبیریان، 1373).
[1]. Booth
[2]. Word bank
[3]. Daniel
[4]. Raymon
[5]. Augusto
[6]. Ganjegante
[7]. Tandon
[8]. Hanson
[9]. Miller
[10]. Colline
[11]. Homann
[12]. Cole
[13]. Augusto
[14]. Hagen
[15]. Pinus eldarica Medw
[16]. Morus alba L.