“
۲
-۲-۲ مسئولیت اجتماعی[۱۱]
پیش از آنکه دودکشهای عظیم عصر صنعت با حجم ابرهای متراکم و انبوه سیاه متولد شوند، آسمان آبی بود، یخهای قطب شمال و جنوب ثابت قدم و استوار بر جای خود ایستاده بودند. اما مشکلات بسیار دیگری گریبانگیر انسانها بود و از این همه پیشرفت و تسهیلات زندگی خبری نبود. امروزه، مراکز و کارخانه های عظیم صنعتی با فعالیتها و محصولات خود در کنار خدمت به جوامع، با اشعه آلودگی آب، صدا، هوا، تخریب خاک و پخش ضایعات و مواد زائد، ادامه حیات را برای نسل انسان با مشکل همراه کرده اند. آیا جامعه بشری می تواند این الگو نامتوازن و ناپایدار توسعه را به الگویی متوازن و توسعه پایدار تبدیل کند و دوباره رنگ آبی را به آسمان بالای سر خود برگرداند؟ آیا جامعه بشری امروز، می تواند همچنان که از محصولات و کالاهای متنوع صنعتی بهره مند می شود، از انقراض تنوع زیستی و منابع طبیعی جلوگیری کند؟ به نظر میرسد این آرمان، تنها با نهادینه شدن مسئولیت اجتماعی به عنوان یک فرهنگ جهانی در بین تمامی ساکنان روی زمین (افراد، شرکتها، نهادهای مدنی، دولتها و سازمان های بینالمللی)، امکان عملی پیدا کند. همه باید سعی کنند، حس طبیعت دوستی را در رفتار خود پرورش دهند(صالحی امیری، ۱۳۸۹: ۵۷).
زمانی تصور بر این بود که سازمانها و تولید کنندگان صرفاً در مقابل سهامداران و کارکنان مسئولند و یا اینکه باید بهترین محصول مصرفی را با قیمت پایینتر و کیفیت بالاتر بدون توجه به آثار و عواقب ثانویه محصول، به دست مشتری برسانند. رقابت شدید، افزایش جمعیت و کمیابی منابع و آلودگی محیط باعث به وجود آمدن رویکردهای نوین به سازمان و مدیریت شد که تعهد و مسئولیت اجتماعی نیز نتیجه آن تحولات بود. در واقع شاید بتوان گفت: مطرح شدن این مسئولیت پاسخی بود به نیازها و چالش های محیطی(دعایی و دیگران، ۱۳۸۵). درک لزوم تغییر این توسعه ناپایدار به سمت توسعه پایدار، بحث مسئولیت اجتماعی شرکتها را به بحثی بسیار جدی تبدیل کردهاست. مسئولیت اجتماعی شرکتها، مفهومی است که به موجب آن شرکتها مسایل زیست محیطی و اجتماعی را با فعالیتهای تجاری و تعاملات خود با ذینفعان بر مبنای داوطلبانه توأم میکنند. با این توصیف، مسئولیت اجتماعی شرکتها فراتر رفتن از حداقل الزامات قانونی است که به صورت داوطلبانه پذیرفته شده است. انجام مسئولیتهای اجتماعی علاوه بر اینکه یک مزیت رقابتی برای شرکتهاست، یک الزام از سوی جوامع، سازمان های بینالمللی، دولتها، جنبشهای سبز، اصول اخلاقی و منافع بلندمدت خود شرکتها به عنوان عضوی از محیط زیست انسانی به شمار میرود. در این رابطه الگوهای جدید کسب و کار باید مبتنی بر محیط زیست طبیعی شکل گیرد(صالحی امیری، ۱۳۸۹: ۵۵-۵۶).
در دهه ۱۹۷۰ گروه های دوستدار زمین و صلح سبز شکل گرفتند، بعد از گذشت سه دهه این گروه ها و سایر سازمان های غیردولتی در شمال آمریکا و اروپا، بویژه در توسعه قانون گذاری و استانداردسازی برای موضوعات اجتماعی و زیست محیطی نقش مهمی ایفا نمودند. بدین ترتیب مسئولیت زیست محیطی شرکتی نخستین بار در میانهی دهه ۱۹۷۰ مفهومی جهانی یافت. با گذز زمان، مفهوم اخلاق تجاری و پاسخگویی زیست محیطی شرکتها رواج یافت و از دهه ۱۹۸۰ به بعد تحلیل عمومی به تأیید مسئولیت پذیری اجتماعی گسترده تر شد(صالحی امیری، ۱۳۸۷: ۲۵-۲۴).
۲-۲-۲-۱ مفهوم مسئولیت اجتماعی
مفهوم مسئولیت اجتماعی شرکتها در دهه اخیر به پارادایم غالب و مسلط حوزه اداره شرکتها تبدیل شده است و شرکتهای بزرگ و معتبر جهانی مسئولیت در برابر اجتماع و محیط اجتماعی را جزیی از استراتژی شرکتی خود میبینند. این مفهوم، موضوعی است که هم اکنون در کشورهای توسعه یافته و کشورهایی با اقتصاد باز به شدت از سوی تمامی بازیگران همچون حکومتها، شرکتها، جامعه مدنی، سازمان های بینالمللی و مراکز علمی دنبال می شود. شرکتها مسئولیت اجتماعی شرکتی را نوعی استراتژی تجاری میبینند که باعث می شود در فضای به شدت رقابتی، بر اعتبارشان افزوده شود و سهمشان در بازار فزونی گیرد(صالحی امیری ، ۱۳۸۷: ۲۱).
استوارت و سالمون، مسئولیت اجتماعی را چنین تعریف میکنند: شیوهای از مدیریت که طبق آن، سازمانها فعالیتهای انجام می دهند که اثر مثبتی بر جامعه و ترفیع کالاهای عمومی داشته باشد. در واقع استوارت و سالمون خواهان حذف آثار منفی سازمان بر جامعه بوده و سعی داشتند تا بتوانند در نگرش رفتار مصرف کنندگان تغییر ایجاد کنند.
کتر و مگ داگلاس میگویند: مسئولیت اجتماعی از تعهدات مدیریت است که علاوه بر حفظ و گسترش منافع سازمان، در جهت رفاه عمومی جامعه نیز انجام میگیرد(صالحی امیری، ۱۳۸۹: ۱۲).
بارنی و گریفن معتقدند که مسئولیت اجتماعی، مجموعه وظایف و تعهداتی است که سازمان باید در جهت حفظ و مراقبت و کمک به جامعهای که در آن فعالیت می کند، انجام دهد. رابینسون مسئولیت اجتماعی را یکی از وظایف و تعهدات سازمان در جهت منتفع ساختن جامعه میداند؛ به نحوی که هدف اولیه سازمان یعنی به حداکثر رساندن سود را صورتی متعالی بخشد.
از دیدگاه کمیسیون اروپا، مسئولیت اجتماعی، مفهومی است که به موجب آن شرکتها مسائل زیست محیطی و اجتماعی را با فعالیتهای تجاری و تعاملات خود با ذینفعان بر مبنای داوطلبانه، توأم میکنند.
با توجه به تعاریف ذکر شده، تعریف نسبتاً کاملی که میتوان درباره مسئولیت اجتماعی ارائه کرد به قرار زیر است: مسئولیت اجتماعی، نوعی تعهد اجتماعی و چیزی فراتر از آنچه قوانین و مقررات تعیین میکنند بوده و متضمن کسب اهداف بلندمدت اجتماعی است(صالحی امیری، ۱۳۸۹: ۶۱).
جدول(۲-۱): سیر تحول رویکرد مسئولیت اجتماعی در سازمانها (الوانی و قاسمی، ۱۳۷۷: ۲۹)
سالهای ۱۸۰۰ تا ۱۹۳۰ سالهای ۱۹۳۰ تا ۱۹۶۰ از سال ۱۹۶۰ تا کنون تنها منافع شخصی
-
- منافع شخصی
- منافع کارکنان
منافع شخصی
منافع کارکنان و افراد
ذینفع
منافع جامعه
حساب پس دهی مدیریت تنها نسبت به مالکان است حساب پس دهی مدیریت نسبت به مالکان، کارکنان و افراد ذینفع (مشتریان و عرضه کنندگان و…) است حساب پس دهی مدیریت نسبت به مالکان، کارکنان، افراد ذینفع و خود جامعه است. فناوری اهمیت زیاد دارد فناوری اهمیت دارد اما افراد هم مهم هستند مردم مهم تر از فناوری هستند دولتی خوب است که حداقل دخالت را داشته باشد دولت یک عنصر نامطلوب ولی ضروری است دولت و بنگاههای اقتصادی باید برای حل مشکلات اجتماعی با هم همکاری کنند محیط سرنوشت مردم را کنترل می کند مردم می توانند محیط را کنترل کنند و تغییر دهند ما باید محیط را حفظ کنیم تا کیفیت زندگی بهتری داشته باشیم
۲-۲-۲-۲ مسئولیت اجتماعی و مدیریت سبز
“