:
تولید و ساخت یک محصول در غالب تصویر متحرک اعم از فیلم، انیمیشن، گیم و… نیازمند طراحی اصولی و از پیش تعیین شده بر مبنای تصویر به منظور ایجاد ارتباط موثرتر میان تمامی بخش های سازنده و نیز توسعه و بهبود روند کار دارد. تصاویر طراحی شده بر این مبنا «کانسپت آرت» نامیده می شود.
کانسپت آرت[1]، شاخه ای از تصویر سازی است و واضح است که هر اثر بصری مفهوم گرا و قابل نمایش به شیوه های گوناگون را می توان کانسپت آرت به حساب آورد. اما محقق سعی دارد آن بخش از هنر مفهومی که هدف اصلی آن توصیف بصری از یک ایده، تصویر، فیلم نامه و مواردی از این قبیل به منظور ساخت یک اثر تصویری متحرک است را مورد پژوهش قرار دهد و نیز با توجه به داشتن زمینه لازم و علاقه شخصی بر آن شده که موضوع رساله حاضر را به «رابطه تصویر سازی با مفهوم گرایی در فرایند تصوبر متحرک» اختصاص دهد.
«هنر در تکنولوژی رقابت می کند و تکنولوژی به هنر الهام می بخشد.» عرصه ساخت محصولات تصویری متحرک مخصوصا انیمیشن در سرزمین ما پیشرفت قابل توجهی نسبت به گذشته تا به امروز داشته است. اما از زمان ورود آن به عرصه هنر دیجیتال دیری نمی پاید و شایان ذکر است که شاید هنوز تعریف درست و روشنی از کانسپت آرت به عنوان بخش مهمی در تولید تصویر متحرک وجود ندارد و اغلب یکی از مشکل ترین قسمت های مربوط به تولید، ایجاد تصویری است که بتواند ایده حقیقی آن اثر را نمایش دهد.
با توجه به اهمیت این موضوع و به منظور شناخت بیشتر و بهتر این مهم، محقق این موضوع را برای رساله خویش در نظر گرفته است.
کلیات طرح
1-1- بیان مسئله
تولید و ساخت یک محصول در غالب تصویر متحرک اعم از فیلم، انیمیشن، گیم و… نیازمند طراحی اصولی و از پیش تعیین شده بر مبنای تصویر به منظور ایجاد ارتباط موثرتر میان تمامی بخش های سازنده و نیز توسعه و بهبود روند کار دارد. تصاویر طراحی شده بر این مبنا «کانسپت آرت» نامیده می شود.
کانسپت آرت، شاخه ای از تصویر سازی است و واضح است که هر اثر بصری مفهوم گرا و قابل نمایش به شیوه های گوناگون را می توان کانسپت به حساب آورد. اما محقق سعی دارد آن بخش از هنر مفهومی که هدف اصلی آن توصیف بصری از یک ایده، تصویر، فیلم نامه و مواردی از این قبیل به منظور ساخت یک اثر تصویری متحرک است را مورد پژوهش قرار دهد و نیز با توجه به داشتن زمینه لازم و علاقه شخصی بر آن شده که موضوع رساله حاضر را به «رابطه تصویر سازی با مفهوم گرایی در فرایند تصوبر متحرک» اختصاص دهد.
2-1- اهمیت موضوع تحقیق و انگیزه انتخاب آن
«هنر در تکنولوژی رقابت می کند و تکنولوژی به هنر الهام می بخشد.» عرصه ساخت محصولات تصویری متحرک مخصوصا انیمیشن در سرزمین ما پیشرفت قابل توجهی نسبت به گذشته تا به امروز داشته است. اما از زمان ورود آن به عرصه هنر دیجیتال دیری نمی پاید و شایان ذکر است که شاید هنوز تعریف درست و روشنی از کانسپت آرت به عنوان بخش مهمی در تولید تصویر متحرک وجود ندارد و اغلب یکی از مشکل ترین قسمت های مربوط به تولید، ایجاد تصویری است که بتواند ایده حقیقی آن اثر را نمایش دهد.
با توجه به اهمیت این موضوع و به منظور شناخت بیشتر و بهتر این مهم، محقق این موضوع را برای رساله خویش در نظر گرفته است.
3-1- هدف های تحقیق
هدف از تحقیق حاضر ، همانطور که از نام آن پیداست بررسی و پژوهش در مورد رابطه تصویر سازی با مفهوم گرایی در غالب تصویر متحرک در تعریفی جامع و دقیق است به طوری که بتوان گامی موثر در جهت بهبود فرایند نهایی کار برداشت.
در این راستا نمی توان تاثیری که هتر دیجیتال و پیشرفت تکنولوژی در کیفیت، جذابیت و سرعت در این زمینه گذاشته است را نادیده انگاشت.
4-1- سوالات یا فرضیه های تحقیق
پرسش های این پژوهش عبارتند از:
1- وجود کانسپت در خلق یک مجموعه تصویری متحرک تا چه اندازه مهم است و در صورت نبودن آن چه مشکلاتی در مراحل ساخت یک اثر به وجود می آید؟
2- آیا یک تصویر ساز تنها با تکیه بر دانش خود می تواند در ساخت یک اثر متحرک، به عنوان یک پدید آوردنده در بخش کانسپت آرت، سودمند واقع شود؟
3- آیا تکنولوژی دیجیتال برای بخش مربوط به کانسپت ساخت تصویر متحرک صرفا وجه ابزاری دارد یا وسیله ای است که علاوه بر تکنیک ، به بهبود روند تولید و انتقال مفاهیم کمک می کند؟
4- تکنیک های مختلف در کانسپت تصویر متحرک چه تاثیری در شیوه ارائه ی آن دارد؟
با توجه به پرسش های فوق فرضیه های زیر مطرح می شود:
1- نیاز به حضور کانسپت همیشه ضروری نیست. در واقع این مسئله با موضوع خطی داستان تصویر متحرک رابطه مستقیم دارد و بیشتر از همه برای موضوعاتی همچون علمی تخیلی، خیالی و فانتزی استفاده می شود. این حضور باعث می شود که خط مشی ساخت از همان ابتدا مشخص شود تا بخش های دیگر تولید بتوانند با تکیه بر آن کار خود را پیش ببرند.
2- این زمینه وجود دارد که اکثر مردم تفاوت بین کانسپت آرت و تصویر سازی را نمی دانند، بله آنها هردو تصویری ایستا از موضوع هستند اما تفاوت در معنی، مقصود و مخاطب است. تصویر ساز با تمام مهارتی که دارد همیشه نمی تواند به عنوان یک کانسپت آرتیست ظاهر شود چراکه یک تصویر ساز اغلب نمی تواند در واقعیت حضور داشته باشد و دید مخصوص به خود را دارد، این در حالی است که آنچه که برای یک کانسپت آرتیست اهمیت دارد این است که ساختار ها بی نقص و قابل تشخیص و دارای فضایی صحیح و منطقی باشد.
3- در سال های اخیر کانسپت آرت پیوند بسیار عمیقی با تکنولوژی از لحاظ ابزاری چه نرم افزار و چه سخت افزار برقرار کرده است. تا قبل از این از شیوه های دستی و سنتی استفاده می شد اما با روی کار آمدن این ابزار ها، کانسپت آرتیست قادر شد تا با مهارت خود و بهره گیری از این تکنولوژی کار خود را همچون بوم نقاشی به نمایش گذارد. به طبع استفاده از این صنعت خارق العاده در کیفیت، جذابیت و سرعت تاثیر بسزایی دارد.
4- استفاده از تکنیک های مختلف ارتباط مستقیم با موضوع و حجم کار با توجه به زمان ساخت دارد.
[1] Consept art