اضطراب[1] و افسردگی[2] از رایج ترین پدیده های هیجانی هستند که انسان از آنها رنج میبرد (لطفی افشار، قاسم زاده، عشایری و گیلانی،1377). آنچه انسان را در درک و برخورد بهتر با این پدیده ها با مشکلات بیشتری روبرو میسازد، همبودی این پدیده هاست. همبودی اضطراب و افسردگی در موقعیت های بالینی به تردیدهای بحث برانگیزی منجر شده است(تارسیا، پاور و ساناویو[3]،2003). در بیست و پنج سال گذشته پژوهش های مختلف از روش های مختلفی استفاده کرده اند تا تعیین کنند که اضطراب و افسردگی چه تفاوتهای زیربنایی با یکدیگر دارند. از طرفی با توجه به شیوع بالای این دو اختلال در جامعه و تاثیر منفی آنها بر سلامت روان و کیفیت زندگی افراد جامعه، شناخت عوامل موثر بر شکل گیری این اختلالات، امری ضروری تلقی می شود.
یکی از مفاهیمی که اخیرا توجه زیادی را به خود جلب کرده و به نظر میرسد که نقش مهمی در اختلالات یاد شده دارد، ذهنآگاهی[4] است. ذهنآگاهی به زبان ساده به معنای آگاه بودن از افکار، اعمال، هیجانات و احساسات است و شکل خاصی از توجه محسوب می شود؛ به عبارت دیگر، ذهنآگاهی به معنای توجه کردن به شیوهای خاص است؛ یعنی توجه و تمرکزی که دارای این ویژگیها باشد: بودن درحال حاضر، هدفمند و بدون قضاوت. این نوع توجه موجب افزایش آگاهی، شفافیت و وضوح و پذیرش واقعیت حال حاضر می شود. ذهنآگاهی بدان معناست که شخص، آگاهی خود را از گذشته و آینده به حال حاضر معطوف کند. زمانی که فرد در حال حاضر حضور داشته باشد، واقعیت را با تمام جنبه های درونی و بیرونیاش میبیند و درمییابد که ذهن به دلیل قضاوت و تعبیر و تفسیرهایی که انجام میدهد دائما درحال نشخوار و گفتگوی درونی است.
گرچه ذهنآگاهی از تعلیمات قدیمی شرقی نشأت گرفته است، ولی امروزه در غرب جایگاه ویژهای دارد. پژوهش های انجام شده، نشان دهنده این نکته هستند که ذهنآگاهی قویاَ در اختلالات افسردگی و اضطراب تاثیرگذار است و از این رو لازم و ضروری به نظر می رسد که نقش مؤلفه های ذهنآگاهی در این اختلالات مورد بررسی قرار گیرد و تفاوتهای این مؤلفه ها در افراد مضطرب، افسرده و بهنجار معین گردد.
از طرفی ما در جامعه ای زندگی میکنیم که دین، نقش مهم و غیرقابلانکاری در زندگی افراد آن ایفا مینماید و مفاهیم دینی، پیوند گسترده و همه جانبهای با زندگی مردم دارد. یکی از مفاهیمی که در دین مطرح شده و مورد تأکید قرار گرفته، مفهوم صبر است. بشر امروز در دنیایی به سر میبرد که از رویدادهای استرسزای گوناگون اجتماعی، محیطی، شغلی، خانوادگی و . . . رنج میبرد؛ این در حالی است که رفاه حاصل از پیشرفت فناوری، افزایش روحیهی راحتطلبی و کاهش ظرفیت تحمل را در او موجب شده است. در چنین شرایطی، برخورداری از ویژگی صبر، توان درونی انسان را ارتقاء میبخشد؛ زیرا خویشتن داری مستلزم مدیریت و مهار احساسات است و افراد خویشتندار از ثبات هیجانی بیشتری برخوردار خواهند بود. این امر، کارایی آنان را در حیطههای گوناگون زندگی افزایش میدهد (نوری،1387). در دین، فرد صبور، فردی است اهل گذشت که در هنگام مصایب و مشکلات خداوند را به یاد میآورد، در کارها مقاومت بیشتری دارد، هنگام بیماری خویشتنداری خود را از دست نمیدهد و در برابر نیازهای فیزیولوژیک، خودکنترلی بیشتری نشان میدهد.
با توجه به تعاریفی که در متون دینی برای مفهوم صبر مطرح شده، جالب به نظر میرسد که مؤلفه های این مفهوم را در افراد مضطرب و افسرده مورد مقایسه قرار دهیم و تفاوت آن با افراد بهنجار را بررسی نماییم.
ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل و با فرمت ورد موجود است
متن کامل را می توانید دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)
ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه
با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند
موجود است