امروزه هیچ تردیدی در خصوص اهمیت و نقش مستقیم و تاثیرگذار مطبوعات و رسانههای جمعی در عرصههای مخنلف زندگی فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی افکارعمومی جهانی وجود ندارد.
هرچند در حال حاضر بخشی از دولتهای کشورهای جهان سوم یا در حال توسعه نتوانستهاند خود را با این نیاز و واقعیت سازگار نمایند و رسانه و اطلاعرسانی مستقل و آزاد را در جوامع خود به رسمیت شناخته و زمینه و بستر لازم را برای فعالیت حرفهای رسانه فراهم کنند.این یک ضرورت و واقعیت تجربه شده و در عین حال علمی است که رسانه ها و به ویژه مطبوعات به عنوان رکن چهارم دموکراسی، نه تنها تهدیدی برای دولتهای دمکراتیک و برآمده از رای مردم به شمار نمیآیند بلکه یک فرصت بزرگ محسوب میشوند. مطبوعات به عنوان زبان و واسطه مردم با حکومت کنندگان، در روشنگری و ارائه طریق صحیح و واقعی و انتقال واقعیت جامعه به دولتها همانند ناظر مستقل و بینظر و بیطرف و یک بازوی قدرتمند، نقش اساسی و کلیدی دارند و با اطلاعرسانی صحیح و شفافسازی امور قادر به فراهم کردن این فرصت و بستر هستند تا دولت را از مسیر اشتباه در برنامه ریزی و سیاستگذاری و اداره کشور برحذر دارند.
رسانه مستقل، زبان مردم است و در عین حال واسط و رابط صادق میان دولت و ملت. رسانه مستقل از آنجایی که وامدار دولت و حکومت نیست و منفعتی از قبل ارتباط با دولت ها ندارد لذا انتقادهایش، در مسیر اصلاح و کمک به دولتمردان و مجریان امور برای حل معضلات اجتماعی اقتصادی سیاسی جوامع است هرچند ممکن است در بسیاری موارد، مثل یک داروی تلخ، برای درمان یک بیماری عمل کند. برخورداری یک جامعه از رسانه مستقل و پرسشگر میتواند به عنوان یک سوپاپ اطمینان، نقش ویژهای در امنیت و پیشرفت و توسعه یک کشور و رفع تهدیدات سیاسی و فرهنگی و مشروعیتی از دولت مستقر، ایفاء نماید، و در عین حال مانع از انباشت مطالبات بدون پاسخ مردم در لایههای اجتماع ، و تبدیل آن به یک تهدید و شورش اجتماعی گردد.
اینترنت و به تبع آن، روزنتها، وبسایتها و وبلاگها در چند سال گذشته قابلیتهای بسیاری را خصوصاً در زمینه اطلاعرسانی در تمامی زمینهها (بصورت عام) در نقاط مختلف جهان و بالطبع، کشور ما نشان دادهاند. این بدان معنا نیست که سایر وسایل ارتباط جمعی نظیر رادیو یا تلویزیون و همچنین رسانههای مکتوب از اهمیت کمتری به نسبت اینترنت برخوردارند. بلکه بدان معناست که رشد بیش از حد رسانه اینترنت در چند سال گذشته (بگونهای که طبق آمار، رشد آن در 4 سال گذشته برابر با رشد و فراگیری رادیو در طی 40 سال بوده است) لزوم توجه ویژه به این امر به عنوان یک نیروی پیشرو و بیرقیب در عرصه رسانهها در دهه آینده را نمایان میسازد.
1-2 بیان مسئله تحقیق
قلب تپنده تولید خبر در فضای رسمی تولید رسانهای بر عهده خبرگزاری و در گام دوم وبسایتهای خبری است. در ایران هم نقش خبرگزاریها، در تولید خوراك رسانههای گوناگون از دیرباز اهمیت داشته كه تا امروز هم با وجود ظهور رسانههای مختلف و متنوع از آن كاسته نشده و به عنوان یكی از مهمترین مجراهای تولید و انتشار اخبار شناخته میشوند. از جمله این رسانههای نوظهور كه توانستهاند در كنار خبرگزاریها نقش مهمی در تولید خبر و توزیع فراوردههای آن ایفا كند وبسایتهای خبری هستند كه با اقبال خیرهكنندهای از سوی متولیان رسانهای مواجه شدهاند.
تا حدود یک دهه گذشته در ایران این خبرگزاریهای دولتی و وابسته به حاكمیت بودند كه در فضای اطلاعرسانی داخلی یكهتاز بودند و تنها و بیرقیب حاكم فضایی بودند كه تماما در برنامهریزی، مدیریت و مالكیت وابسته به دولت و سیاستگذاریهای آن بودند. اما با ورود اولین خبرگزاری غیردولتی یعنی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) در آذرماه سال 1378 به این عرصه شاهد ایجاد تحول در كلیت فضایی بودیم كه خبرگزاریها نقش رسانهای خود را در آن ایفا میكردند. روند حضور خبرگزاریهای
غیردولتی در عرصه اطلاعرسانی و رقابتهای رسانهای، از یكسو شاهد برهمخوردن معادلات موجود در این عرصه شد كه با افزایش تعداد خبرگزاریها و متعاقبا با ورود سایتهای خبری به این عرصه؛ این امر بیش از گذشته شهود خود را به رخ میكشد. از سوی دیگر از همان زمان ورود این مجراهای ارتباطی غیردولتی، سیاستگذاران رسانهای نگاهی تهدید ـ فرصت به حضور آن ها در این عرصه داشتهاند. اگرچه با توجه به سرانجام نرسیدن بسیاری از مجوزهایی که برای راه اندازی خبرگزاری توسط افراد و بخش های غیردولتی اخذ می شود برآورد تعداد این خبرگزاری ها به شکل دقیق ممکن نیست اما در حال حاضر حداقل 10 خبرگزاری غیردولتی فعال نظیر ایسنا، ایلنا، فارس، تسنیم،موج، ایانا و…) و بیش از 100 سایت خبری وجود دارد که در زمینه های عمومی و یا تخصصی به تولید خبر می پردازند. در میان سایت های خبری می توان به سایت های فعال و پربازدیدی چون خبرآنلاین، عصر ایران، تابناک،فرارو،قانون، بولتن نیوز، شفاف نیوز، بازتاب، الف، جهان نیوز و… اشاره کرد.
از آنجا كه سیاستگذاری رسانههای داخلی توسط نهادها و ارگانهایی انجام میشود كه تماما دولتی هستند، ت
أثیرپذیری خبرگزاریها و وبسایتهای غیردولتی از نوع نگاه و رویكردی كه حاكمیت به آنها دارد ناگزیر است. بنابراین شناخت دقیق كاركردهای آن ها برای نظام حاكمیتی كشور و مشخصكردن اینكه این نوع از خبرگزاریها و وبسایتها چه عملكرد و نتایج مثبت و منفی برای آن در بر خواهند داشت هم برای تصمیمگیریهای حاكمیتی مفید خواهد بود و هم میتواند در تعریف، تأسیس، كاركرد و بهبود عملكرد خبرگزاریها و وبسایتهای خبری غیردولتی، راهگشا و سودمند باشد.
با هدف دستیابی به چنین شناختی، این پژوهش در پی آن است تا به این مهم بپردازد كه خبرگزاریها و وبسایتهای غیردولتی و كاركردها و نتایج آن ها در جامعه برای حاكمیت داخلی فرصت است و یا تهدید.
1-3 اهمیت موضوع تحقیق و انگیزه انتخاب آن
اهمیت و جایگاه خبرگزاریها در دنیای رسانهها بر هیچكس پوشیده نیست. مواد اولیه برای بسیاری از روزنامهها و كانالهای تلویزیونی توسط خبرگزاریها فراهم میشود. مانند هر حوزه رقابتی دیگر حیات، قدرت، جایگاه، اقتصاد و تأثیرگذاری بخش خصوصی در اینجا هم ارتباطی تنگاتنگ و متأثر از سیاستها و تصمیمگیریهای دولتی دارد. از سوی دیگر با حضور چشمگیر وبسایتهای خبری در عرصه تولید و توزیع خبر و امكان نسبتا قابل دسترس راهاندازی آن برای بسیاری از افراد حقیقی، رابطه وجودی آن ها با دستگاه حاكمیتی میتواند در تبیین آینده آن ها یاریگر باشد.
شناخت و معرفی دقیق اثرات وجود، حضور و كاركردهای آن ها برای دولت و مجموعه حاكمیتی داخلی میتواند ما را به این مهم رهنمون كند كه دولت و دستگاه حاكمیتی در تعامل با خبرگزاریها چه نگاهی را باید دنبال كند و تصمیمگیریها در این حوزه چه اهدافی را دنبال كنند. از سویی شناخت و معرفی فرصتهایی كه حضور خبرگزاریها و وبسایتهای داخلی غیردولتی میتواند بهوجود بیاورند و یا چالشها و تهدیدهایی كه در پی فعالیت آن ها ممكن است برای مجموعه حاكم سیاسی بروز كند در تعریف و یا بازتعریف سیاستهای خبرگزاریها و وبسایتها میتواند مثمرثمر باشد.