مدیریت زنجیره تأمین (SCM) [1]یكی از قدرتمندترین پارادایمهای عملیاتی برای بهبود مزیت رقابتی سازمان های تولیدی و خدماتی محسوب می شود. با روند كنونی، دیگر امروزه سازمانها به تنهایی مهم نیستند، بلكه ایجاد ارزش افزوده در زنجیره تأمین و مدیریت آن دارای اهمیت فزاینده می باشد. از سوی دیگر، با افزایش جهانی سازی و رقابت در سطح بین الملل و ورود فناوریهای جدید مانند فناوری اطلاعات، دیگر بسیاری از سیاستها و تجارب گذشته كارایی لازم را ندارند. می توان گفت امروزه همه سازمانها به نوعی در معرض تحولات فناوری اطلاعات قرار دارند وجلوه های كاربرد فناوری اطلاعات و ارتباطات، در كلیه حوزه های زنجیره تأمین از جمله به اشترک گذاری اطلاعات مابین تأمین كنندگان، تولیدکنندگان و عرضه کنندگان به امری ضروری مبدل شده است. همچنین، به واسطه حساسیت های قیمتی و رقابتی، امروزه اعضای زنجیره تأمین به سمت رفتارهای مشارکتی و گروهی پیش رفته اند تا بتوانند با اشتراک و ائتلاف بهتر، زنجیره تأمین کاراتری را شکل داده و از ثمرات آن بهره مند شوند. از اینرو، در پژوهش پیش رو برآنیم تا با انجام مطالعه ای موردی بر روی شرکتهای مستقر در شهرك فناوری صنایع غذایی و بیوتکنولوژی مشهد، تأثیر متغیرهای مهمی همچون به اشتراک گذاری اطلاعات، رفتارهای مشارکتی و نظریه تبادل اجتماعی را بر روی عملکرد زنجیره تأمین مورد بررسی و کنکاش دقیق قرار دهیم.
در این فصل، سعی خواهد شد تا مسئله و سؤالات تحقیق بصورت شفاف بیان شده و پس از آن به تشریح اهداف، فرضیات و متغیرهای موجود در تحقیق خواهیم پرداخت.
2.1. بیان مسئله تحقیق
در محیط تجاری کنونی، رقابت دیگر بین سازمان ها نیست، بلکه بین زنجیره تامین آنهاست. سازمان ها، به عنوان بخشی از زنجیره تامین، به طور فزاینده ای در این فکرند که می بایست برای انعکاس سریع تغییرات بازار، با سایر زنجیره های تامین رقابت کنند (کیگولینی و همکاران[2]، 2004). در واقع، زنجیره تامین در میان تعداد زیادی از شرکا بصورت پویا و پیچیده در حال فعالیت می باشد. به منظور پاسخگویی به این چالش ها، مدیریت زنجیره تامین[3] (SCM) مفهوم و ابزاریست در دست شرکت اصلی تا بتواند شرکای تجاری خود را بنحوی مدیریت کند که همکاری های بلند بیشتری در آینده حاصل گردد (ویجایاساراسی[4]، 2010).
مدیریت زنجیره تأمین می تواند به عنوان یک مدیریت اثربخش بر روی سه جریان مکمل مواد، اطلاعات و سرمایه گذاری بین یک شرکت اصلی و شرکایش تعریف گردد. اما یک مکانیزم تعریف شده جهت هماهنگی شرکا در استفاده از اطلاعات آنلاین، نقش مهمی را در مدیریت موثر این جریان ایفا می کند. نگرانیهای اصلی این مکانیزم، دو موضوع می باشد: به اشتراک گذاشتن اطلاعات و همکاری های مشترک (اسمیت و همکاران[5]، 2007).
در وهله اول، غالباً در زنجیره تامین، اطلاعات بین شرکتهای بالادستی و پایین دستی متناقض و ناسازگار می باشد (پراجوگو و اولهاگر[6]، 2012). شرکای زنجیره تامین ممکن است برای پیش بینی تقاضاهای بازار خود، بر اساس اطلاعات ناقص عمل کنند. از اینرو، همه شرکا می بایست برای پاسخ سریع به تغیرات بازار، موجودی بالاتری از محصولات یا قطعات را نگهداری کنند. نتیجه این امر، می تواند افزایش هزینه تولید و کاهش حاشیه سود را برای شرکا به ارمغان آورد که به عنوان “اثر شلاق چرمی[7]” شناخته می شود. از اینرو، بسیاری از مطالعات تأکید کرده اند که به اشتراک گذاری اطلاعات، یکی از فاکتورهای مهم و اساسی زنجیره تامین موثر می باشد. (وو ، چوآنگ و هسو[8]، 2014)
در وهله دوم، یک زنجیره تامین خوب و کارا، بر ماهیت رفتارهای مشارکتی در فرایند تصمیم گیری متقابل بنا نهاده شده که این امر شرکا را در مسیر دستیابی به اهداف مشترکشان یاری می رساند. در واقع، رفتارهای مشارکتی اجازه می دهد شرکا به طور مشترک و به روشی سیستماتیک، به یک فهم درست از تقاضاهای آینده، برنامه ریزی صحیح برای برآوردن این تقاضاها، و هماهنگی فعالیت های مرتبط دست یابند. بنابراین، رفتارهای مشارکتی، نیروی محرک یک زنجیره تامین موثر می باشند. به منظور دستیابی به اینگونه رفتارهای مشارکتی، پژوهشگران بر اهمیت انکار ناپذیر فناوریهای پیشرفته اطلاعاتی در جهت پشتیبانی از به اشتراک گذاری اطلاعاتی صحه گذاشته اند. (اسمیت و همکاران، 2007)
در موقعیتی که به اشتراک گذاری اطلاعات و رفتارهای مشارکتی کاملاً با موفقیت ائتلاف زنجیره تأمین گره خورده اند، بررسی و شناسایی اصول یاری رسان در مبادله عقاید بین شرکای فعال در زنجیره تأمین ضروری بنظر می رسد (شئو و همکاران[9]، 2006). تئوری تبادل اجتماعی[10] (SET)، استدلال می کند که در ورای تعامل افراد یا گروه ها با یکدیگر، انتظار و توقع پاداش وجود دارد. این تئوری فرض می کند که نگرشها و رفتارها می توانند بر مبنای پاداشهای حاصله از تعامل منهای هزینه های حاصله از تعامل، ارزیابی شوند. در زمینه زنجیره تأمین، یک تأمین کننده بر مبنای سیاستهای مشارکتی، همکاری دو جانبه ای را با تولید کننده شکل میدهد و انتظار دارد که در آینده عوایدی را از طرف تولید کننده حاصل کند. با توجه به مبانی نظری نظریه تبادل اجتماعی در حوزه زنجیره تأمین، بنظر می رسد که متغیرهای فعال در مدل تبادل اجتماعی (یعنی اعتماد، تعهد، عمل متقابل، و قدرت)، مقدم بر متغیرهای به اشتراک گذاری اطلاعات و رفتارهای مشارکتی ایفای نقش می نمایند. از اینرو، در مطالعات رفتاری زنجیره تأمین، بهیچ وجه نمی تواند اهمیت این نظریه را کتمان نمود. (وو ، چوآنگ و هسو[11]، 2014)
در نهایت، عملکرد زنجیره تأمین هدف نهایی همه شرکا در این زنجیره می باشد. شرکتهای فعال در شهرک فناوری صنایع غذایی و بیوتکنولوژی مشهد نیز از هر کدام جزوی از یک زنجیره تأمین وسیعتر می باشند، از این قاعده مستثنی نبوده و همگی بدنبال افزایش کارایی و عملکرد زنجیره خود می باشند. چراکه بهبود عملکرد زنجیره تأمین می تواند همه شرکای مشمول در خود را منتفع نموده و آثار مثبت زیادی موجب شود. از اینرو، در پژوهش حاضر برآنیم تا انجام یک تحقیق کاملاً علمی بر روی شرکتهای فعال در شهرک مذکور، بررسی نمائیم که “متغیرهای نظریه تبادل اجتماعی، به اشتراک گذاری اطلاعات و رفتارهای مشارکتی دارای چه نوع ارتباط متقابلی با یکدگیر و همچنین با عملکرد زنجیره تأمین هستند؟”. پاسخ به این پرسش و شناسایی دقیق روابط مابین این متغیر در شرکتهای تحت مطالعه، می تواند زمینه ساز افزایش عملکرد زنجیره های تأمین فعال در این مجموعه شده و راهکارهای مدیریتی نوینی را در اذهان مدیران ارشد شرکتهای مشمول در پژوهش شکل دهد.
.1. ضرورت و اهمیت انجام تحقیق
مهمترین ضرورت پژوهشی این تحقیق، پر کردن خلاء مطالعاتی موجود در کشور در زمینه ارتباط بین مدل تبادل اجتماعی، رفتارهای مشارکتی، تبادل اطلاعات و عملکرد زنجیره تأمین می باشد. چراکه علیرغم جستجوهای اینترنتی، مشخص شده که تا کنون پژوهشی جامع در این حوزه در صنایع کشور اتفاق نیفتاده است.
همچنین از لحاظ کاربردی نیز، با تحلیل و شناسایی دقیق ارتباط بین متغیرهای موجود در مدل مفهومی پژوهش، تصمیم سازان شرکتهای فعال در شهرک فناوری صنایع غذایی و بیوتکنولوژی مشهد می توانند راهکارهای فراوانی را جهت بهبود عملکرد مدیریت زنجیره تأمین طراحی و اجرا نموده و بیش از پیش در جهت ارتقاء سطح عملکردی شرکت خود و شرکای حاضر در زنجیره تأمین، گام بردارند.
4.1. اهداف تحقیق
مهمترین اهداف تحقیق حاضر به شرح ذیل می باشند:
- شناسایی رابطه بین تئوری تبادل اجتماعی و ابعاد آن با به اشتراک گذاری اطلاعات در زنجیره تامین شرکت های فعال در شهرک فناوری صنایع غذایی و بیوتکنولوژی مشهد.
- شناسایی رابطه بین تئوری تبادل اجتماعی و ابعاد آن با به رفتارهای مشارکتی در زنجیره تامین شرکت های فعال در شهرک فناوری صنایع غذایی و بیوتکنولوژی مشهد.
- رابطه بین به اشتراک گذاری اطلاعات با عملکرد زنجیره تأمین در شرکت های فعال در شهرک فناوری صنایع غذایی و بیوتکنولوژی مشهد.
- شناسایی رابطه بین رفتارهای مشارکتی با عملکرد زنجیره تأمین در شرکت های فعال در شهرک فناوری صنایع غذایی و بیوتکنولوژی مشهد.
- شناسایی رابطه بین به اشتراک گذاری اطلاعات و رفتارهای مشارکتی در زنجیره تامین شرکت های فعال در شهرک فناوری صنایع غذایی و بیوتکنولوژی مشهد.
5.1. سؤالات تحقیق
- آیا اعتماد با به اشتراک گذاری اطلاعات رابطه دارد؟
- آیا تعهد با به اشتراک گذاری اطلاعات رابطه دارد؟
- آیا روابط متقابل با به اشتراک گذاری اطلاعات رابطه دارد؟
- آیا قدرت با به اشتراک گذاری اطلاعات رابطه دارد؟
- آیا اعتماد با رفتارهای مشارکتی رابطه دارد؟
- آیا تعهد با رفتارهای مشارکتی رابطه دارد؟
- آیا روابط متقابل با رفتارهای مشارکتی رابطه دارد؟
- آیا قدرت با رفتارهای مشارکتی رابطه دارد؟
- آیا به اشتراک گذاری اطلاعات با رفتارهای مشارکتی رابطه دارد؟
- آیا به اشتراک گذاری اطلاعات با عملکرد زنجیره تأمین رابطه دارد؟
- آیا رفتارهای مشارکتی با عملکرد زنجیره تأمین رابطه دارد؟