عوامل خطر در دیابت نوع دو و مراقبت از خود
به نظر میرسد، کاهش عوامل خطر و افزایش عوامل محافظت کننده، محور اصلی اقدامهای پیشگیرانه را درهمهی مشکلات و بیماریها به خود اختصاص داده است. همچون اکثر بیماریها، در دیابت نوع دو نیز عوامل خطر به دو نوع قابلکنترل و غیرقابلکنترل تقسیم میشوند. عوامل خطری که در دیابت نوع دو، غیرقابل اصلاح هستند، ژن، جنسیت و کمبود وزن در هنگام تولد هستند)فورسن و همکاران،2000(. عوامل خطر دیگری نظیر وزنزیاد، فعالیتبدنیکم، تغذیهی نامناسب وجود دارند که مطابق شواهدی که ذکر می شود اهمیت تعیین کننده ای را در ایجاد دیابت و نیزپدیدآیی عوارض آن دارا هستند. این عوامل خطر قابل کنترل هستند و ویژگی بارز آنها ایناست که تغییر دراین عوامل نه توسط متخصص، بلکه توسط بیمار انجام میپذیرد. در این بخش، به پژوهشها و سازوکارهای این عوامل خطر که قابل کنترل بوده و با مراقبت از خود در ارتباط هستند پرداخته می شود.
2-2-7-1-چاقی و دیابت
چاقی مستقلا به عنوان عامل خطر مهم برای اختلال تحمل گلوکز و دیابت شناخته شدهاست. یک بررسی جدید نشان میدهد که کاهشوزن عامل اصلی کاهش خطر ابتلا به دیابت در افراد دارای اضافه وزن است. تاثیر چاقی درتسریع تظاهرات بیوشیمیایی و بالینی دیابت قندی بهخوبی شناخته شدهاست. خطر ابتلا به دیابت با بالارفتن سن وتشدید چاقی افزایش مییابد. از طرفی ثابت شدهاست که احتمال ایجاد دیابت با یک چاقی متوسط حدود 10برابر بیشتر از افراد عادی بوده و این رقم در کسانی که 145درصد حد استاندارد وزن دارند به 30برابر میرسد. پیدایش دیابت آشکار به 2عامل بستگی دارد: الف)کاهش توانایی انسولینسازی پانکراس در اثر افزایش سن ب)نیاز به افزایش مشخص انسولینسازی برای جبران مقاومت به انسولین که در چاقی ایجاد می شود.دیده شده است که در افراد چاق در حالات ناشتا و در شرایط تحریک گلوکز افزایش سطح انسولین پلاسما وجود دارد که این امر به علت مقاومت بافتهای محیطی به عمل انسولین میباشد. کاهشوزن نیاز به انسولینسازی را کم می کند و این اغلب می تواند کلید درمان تظاهرات بیوشیمیایی و بالینی دیابت باشد. در یک پژوهش وجود رابطه اصلی بین چاقی و بروز دیابت نوع دوم به اثبات رسیده است. دانشمندان خاطرنشان کردند که این کشف تازه به تولید داروهایی برای پیشگیری از بروز دیابت منجر خواهدشد. این در حالی است که محققان تاکید میکنند بر اساس مطالعات پیشین، اشخاصی که بعد از تشخیص دیابت نوع دوم بهزودی وزن خود را کم میکنند، کنترل بهتری روی فشار خون و قند خونشان میتوانند داشته باشند(هریس و همکاران،2011).
گروهی از پژوهشگران دریافتهاند که سلولهای چربی، پروتئینی جدید موسوم بهPEDF آزاد میکنند و این پروتئین زنجیرهای از اتفاقات و تعاملاتی را مورد هدف قرار میدهد که در نهایت منجر به بروز دیابت نوع دوم میشوند. وقتی PEDF در جریان خون آزاد شد، حساسیت ماهیچهها و کبد در برابر انسولین کمتر میشود، سپس غدهی پانکراس برای جبران این اختلال ناچار میشود انسولین بیشتری تولید نماید. این فشار و پرکاری بهتدریج به پانکراس آسیب رسانده و تولید انسولین را کاهش داده یا متوقف میکند و در نهایت این فرایند موجب بروز دیابت میشود. هامان(2006) در تحقیقی در مرکز هماهنگی برنامه پیشگیری از دیابت به این نتیجه رسید که در افرادی که در بخش تغییر سبک زندگی اینبرنامه شرکت داشتند که شامل کاهش مصرف کالری و چربی با هدف کاهش7درصد از وزن بود، در طول یک دوره سه ساله احتمال ابتلا به دیابت 58درصد کاهش یافت. در شروع این بررسی همهی شرکتکنندگان دارای اضافه وزن بودند و توانایی آنها در سوخت و ساز قند دچار اشکال بود که آنها را در معرض خطر بالای ابتلا به دیابت قرار میداد. هدف دیگر این مداخله این بود که مشارکتکنندگان به طور متوسط دستکم5/2ساعت در هفته ورزش کنند. هامان و همکارانش به دنبال بررسی عواملی بودند که بیشترین تاثیررا بر کاهش خطر ابتلا به دیابت داشته باشد؛ کاهش وزن، ورزش و کاهش چربی غذایی. این پژوهشگران نتیجه گیری می کنند که مداخلات در جهت کاهش خطر دیابت باید در جهت هدف کاهش وزن به عنوان شاخص اصلی موفقیت باشد(هریس و همکاران،2011).
1.Forsen
1.Pigment Epithelium-Derived Factor
2.Haman
اثربخشی مداخلات روانشناختی بر شاخصهای سلامت جسمی و روانی بیماران دیابتی نوع2