به طور کلی علت اعتیاد هر چه باشد شخص معتاد دارای شخصیت متعادلی نیست و نمیتواند وظایف روزمره خود را در حد توانایی و استعدادی که دارد انجام دهد. معتاد فقط به دنبال لذت است و برای به دست آوردن این لذت اگر مواد مخدر مصرف نکند، دچار حالت پریشانی و اضطراب شدید میگردد و چون نمیتواند توقعات خود را به تعویق بیاندازد در نتیجه اراده و عاطفه او از بین رفته و حالت تهاجمی و سرکشی و عصبی به خود گرفته و در نتیجه به قوانین اجتماعی و قیود اخلاقی و احکام مذهبی بی توجه و در معرض جرایم قرار میگیرد.
پس میتوان گفت اعتیاد یک حالت خطرناکی است که در نتیجه استعمال غیر قانونی مواد مخدر در شخص مصرف کننده ایجاد گردیده که هم مضر به حالت شخص و هم مضر به حال اجتماع میباشد.
بنابراین اعتیاد از دیدگاه حقوق کیفری به جهت اثرات نامطلوبی که برای فرد و جامعه ایجاد میکند یک پدیده مجرمانه تلقی شده و با متخلفین آن برخورد کیفری میگردد. اعتیاد در زمره ناهنجاریهایی است که مورد توجه جرم شناسی است. جرم شناسان معتقدند که معتاد دارای شخصیت متعادل نبوده و هر گاه 4 الی 12 ساعت مواد مخدر را مصرف نکند، پریشان خاطر و مضطرب شده و در این وضعیت برای دست یافتن به مواد مخدر، حالت عصبی و تهاجمی در او ظاهر گشته، به طوری که اراده و عاطفه او از بین رفته و در معرض ارتکاب جرایم قرار میگیرد.
از دیدگاه جرم شناسی نوع مادهای که یک فرد بدان اعتیاد دارد در انواع جرایم ارتکابی او موثر است. سیاست جنایی که به دست بزه شناسان و جرم شناسان برای یک جامعه تنظیم میشود بر خلاف حقوق جزا تنها متکی به سیاست کیفری نیست بلکه درمان فرد خاطی و اصلاح نتیجههای موجود اجتماعی و رفع تبعیضات قانونی …. نیز مورد توجه آن است.
د: اعتیاد از دیدگاه اجتماع
ناهنجاری ها و اعمال خلاف در جوامع مختلف متناسب با معیارهای موجود در آن جامعه در درجه خاصی از زشتی و نکوهش قرار دارد.برخی از خلافکاری ها در یک جامعه ممکن است در جوامع دیگر رفتاری پسندیده و یا حداقل عادی باشد.ولی معمولاً اکثر اعمال خلاف در جوامع مختلف خلاف محسوب می گردد.یکی از این ناهنجاری ها و خلاف ها اعتیاد است،به همین جهت اعتیاد را یکی از زشت ترین اعمال می دانند و حتی فردی که معتاد است خود را معتاد نمی داند و خانواده او نیز این مسئله را انکار و پنهان می کند. مسئله مهمی که در مورد اعتیاد و جامعه مطرح می باشد تصویر و نگرشی است که جامعه و افراد آن از معتادین دارند.همانطور که معیارهای جامعه رفتارهای ناهنجار و ضد اجتماعی را انحراف می شناسد،طبیعی است که از اعتیاد هم چنین تصویری در اذهان عمومی وجود داشته باشد و حاصل آن انزجار و دوری گزینی مردم آن باشد.اعتیاد همه جوانب و شوون زندگی فرد را متاثر می سازد:بهداشت وسلامت اجتماعی،شناختی،روانی ،عاطفی،اجتماعی،روحی و معنوی از آنجا که اعتیاد امری پیشرونده است،کارکرد و فعالیت این نواحی نیز به نحو فزآینده ای رو به وخامت می نهد.آسیب و خطارفتگی در هر یک از این نواحی علایم و دوره های خاصی دارد.
معتاد به انسانی گفته میشود که از راه های گوناگون نظیر خوردن مواد مخدر، تزریق آن، دود کردن، استنشاق، یا از راه مقعد یک نوع ماده یا چند نوع ماده را با هم به صورت مداوم مصرف میکند که در صورت قطع آن با مسایل جسمانی، رفتاری، یا هر دو مشکل با هم مواجه میشود.
علاوه بر این، معتاد با تداوم مصرف، از نظر ظاهری و رفتاری، به تعریف صوری، معتاد در جامعه شبیه شده و به تدریج هنجارهای جامعهی معتادان و خرده فرهنگ متعلق به ایشان را میپذیرد، در نتیجه مصداق انگ یا برچسبی میشود که (معتاد) نام دارد پس معتاد از یک سو محصول کنش و واکنش مداوم و مرتب بین ارگانیسم انسان و مواد طبیعی و شیمیایی یاد شده و از سوی دیگر، محصول یک وفاق جمعی است.
- عبدالحسین، شاکری، مواد مخدر و اعتیاد، انتشارات میر، 1368، ص 157.
- مهدی کینیا، مبانی جرم شناسی، انتشارات دانشگاه تهران، 1370، ص 50.
- Addict
- حبیب آقا بخشی، همان منبع، ص 27.